11-08-2012، 11:23
نگاهم به تانکی سوخته افتاد که بچه های گردان کمیل چند ساعت پیش زده بودنش آن قدر بی جان شده بودم که خودم را کشان کشان به زیر تانک رساندم فکر می کردم سایه ی تانک می تواند کمکی باشد تا کمی از این گرمای وحشتناک آسوده شوم نمی دانم چه قدر گذشت ولی زیر تانک از شدت گرما از حال رفتم بچه های روایت فتح در به در دنبالم بودند نمی دانم چه طور مرا از زیر تانک پیدا کردند به هر حال با آخرین نفر بر زرهی مرا به عقب رساندند بسیاری از بچه ها از گرما شهید شدند و تعداد دیگری اسیر
حکایت زیر دل نوشته ای است از آخرین مقاومت رزمندگان اسلام در برابر کفر:
حسین حسین حسین
جانم فدای لب عطشانت عباسم به گوشم
مومن خدا عباس جان فرشته ها بال هاشون سوخت پس کجاست کاسه ی کوثر
حسین جان خفاش ها این عقب لونه کردند قاصدک ها انشاالله در راهند
عباس جان قبار سنگینه نکنه قاصدک ها قبله گم کنند
جسین حسین مفهوم شد
حسن جان شرمنده ی فرشته هات ابر سیاه رو سرمون سنگینی می کنه بارشش قطع نمی شه به فرشته هات بگو اوج نگیرند ...سه دو به گوشم مفهوم شد؟مفهوم شد؟به گوش باش حسین جان
عباس عباس عباس
جانم فدای امام به گوشم
حسن جان عباس بارونی شده قربون برشته هات برم که غریب شدند امروز
عباس جان غربت چیه عاشق مولا که که غریب نمی مونه
حسین جان فدای لاله هات کاش عباس بی دست نمی شد که حسین تنها بمونه
عباس جان شبنم نشین دستاتم یا علی برادر تا طوفان در دشت است خار ها را درو می کنیم به فضل جدت شاید این آخرین قاصد باشه از باغ لاله ها ...
حسین جان این چه حرفیه نداشتیم عزیز دلم روح شبنم را در دل لاله ها زنده نگه دار ...
جانم فدای مولا شبنمی باقی نمونده تا لاله ها رو زنده نگه دارم ...حلالم کن عزیز دل با شقایق های زخمی جاری می شیم تو خیزران یا علی انشاالله به کوثر برسیم
حسین جان قبول باشه برادر قولت یادت نره دستمو باید بگیری ها ...
عباس جان فدای تو و جدت بشم انشاالله ابوالفضل دستتو بگیره تمام
حکایت زیر دل نوشته ای است از آخرین مقاومت رزمندگان اسلام در برابر کفر:
حسین حسین حسین
جانم فدای لب عطشانت عباسم به گوشم
مومن خدا عباس جان فرشته ها بال هاشون سوخت پس کجاست کاسه ی کوثر
حسین جان خفاش ها این عقب لونه کردند قاصدک ها انشاالله در راهند
عباس جان قبار سنگینه نکنه قاصدک ها قبله گم کنند
جسین حسین مفهوم شد
حسن جان شرمنده ی فرشته هات ابر سیاه رو سرمون سنگینی می کنه بارشش قطع نمی شه به فرشته هات بگو اوج نگیرند ...سه دو به گوشم مفهوم شد؟مفهوم شد؟به گوش باش حسین جان
عباس عباس عباس
جانم فدای امام به گوشم
حسن جان عباس بارونی شده قربون برشته هات برم که غریب شدند امروز
عباس جان غربت چیه عاشق مولا که که غریب نمی مونه
حسین جان فدای لاله هات کاش عباس بی دست نمی شد که حسین تنها بمونه
عباس جان شبنم نشین دستاتم یا علی برادر تا طوفان در دشت است خار ها را درو می کنیم به فضل جدت شاید این آخرین قاصد باشه از باغ لاله ها ...
حسین جان این چه حرفیه نداشتیم عزیز دلم روح شبنم را در دل لاله ها زنده نگه دار ...
جانم فدای مولا شبنمی باقی نمونده تا لاله ها رو زنده نگه دارم ...حلالم کن عزیز دل با شقایق های زخمی جاری می شیم تو خیزران یا علی انشاالله به کوثر برسیم
حسین جان قبول باشه برادر قولت یادت نره دستمو باید بگیری ها ...
عباس جان فدای تو و جدت بشم انشاالله ابوالفضل دستتو بگیره تمام