20-07-2014، 16:06
سواحل دریای خزر در طول تاریخ کشورمان نقش مهمی ایفا کردهاند. بخشی از آن با عنوان گیلان در دوره صفوی جایگاه برجستهای داشت و حوادث زیادی در آن رخ داد. کتاب زیر جایگاه و نقش گیلان در سیاست و اقتصاد دوره صفوی را بررسی میکند.
در مقدمه کتاب آمده است:
چشم انداز توپوگرافیک ایران (برخلاف نمای کلی یکپارچه آن در چهارچوب کلان فلات ایران) دارای ساختار گسیخته ای از لحاظ ویژگیهای جغرافیایی و طبیعی است و این وضعیت در شکل گیری واحدهای کوچکتر فضایی و قلمروهای فرهنگی متفاوت و خرده فرهنگها مؤثر بوده و باعث پدید آمدن فرهنگی نامتناجس در پیرامون شده که همچون موزائیکی گرداگرد بخش مرکزی را فراگرفته است.
واحدهای جغرافیایی و فرهنگی پیرامونی در طول تاریخ (از تأسیس حکومت در ایران توسط مادها تا تأسیس دولت صفوی حتی بعد از این دولت) هنگامی که دولت مرکزی ایران به دلیل ضعف سیاسی یا فقدان یک دولت مرکزی قوی یا انتقال یکباره حکومت از سلسله ای، با قلمرو یکپارچه به دولت یکپارچه دیگر میسر نبوده است و... تشکیل دولتهای خودگردان محلی و منطقه ای می دادند.
حکومتهای فراگیر و پراقتدار در فلات ایران اغلب خاستگاه حاشیه ای یا پیرامونی داشتند و این اقوام از داخل فلات ایران یا خارج از آن (به ویژه آسیای مرکزی) با ساقط کردن حکومت مرکزی، یک حکومت فراگیر جدیدی تأسیس می نمودند و با حکومتهای محلی باعث تشتت فضای جغرافیایی ایران می شدند و در نهایت ضعف و انحطاط حکومت مرکزی را فراهم می آوردند.
جایگاه و نقش حکومتهای محلی و منطقه ای و شرایط جغرافیایی و عوامل محیطی و مزیتهای طبیعی، در رابطه با تاریخ و تحولات سیاسی و اقتصادی و... مهم و با اهمیّت است.اما متأسفانه محققان و پژوهشگران به خصوص مورخان کمتر بدان پرداخته اند، در صورتی که شناخت تاریخ و تمدن یک سرزمین آن هم کشور ایران در یک دوره خاص به خوبی مشخص و روشن نمی شود مگر آنکه تکیه پژوهش ها بر مطالعات و شناخت تاریخ محلی به ویژه همراه با شناخت محیط جغرافیایی و مزیتهای طبیعی باشد.
یکی از حکومتهایی که در قرن دهم هجری ابتدا با نقش نیروی سیاسی معارض در حاشیه قلمرو دولت مرکزی به ظهور رسید و پس از غلبه و ساقط کردن حکومت ترکمانان (آق قویونلو) به دولت پراقتدار و قدرتمند مرکزی تبدیل شد و سرانجام توسط نیروی سیاسی معارض حاشیه ای (حکومت محلی) از پای درآمد و سقوط نمود، دولت صفوی بود.
ظهور این سلسله مصادف با استقرار حکومتهای سنی مذهبی چون تیموریان در شرق ایران (گورکانیان هند) ـ ازبکان در شمال شرقی ـ ترکمانان در غرب ایران ـ دولت عثمانی در آسیای صغیر و بین النهرین و حضور قدرتهای نوظهور اروپایی، فصلی جدید در تاریخ ایران با ویژگیهای نو و خاصّی بود، همچنین جایگاه و نقش حکومتهای محلی در این دوره را با توجه به سیاست تمرکزگرایی دولت صفوی باید در نظر داشت.
نگارنده پژوهش قصد دارد این دوره مهم و سرنوشت ساز ایران را بر تکیه بر حکومت محلّی و منطقه ای که در بخش ساحلی دریای کاسپین و در حاشیه سلسله جبال البرز قرار داشته و به سرزمین گیلان معروف است، مورد بررسی و تحقیق قرار دهد و جایگاه و نقش آن را در سیاست و اقتصاد عصر صفوی تا حدودی (ازتکوین تا انحطاط و سقوط این سلسله) روشن نماید.
در مقدمه کتاب آمده است:
چشم انداز توپوگرافیک ایران (برخلاف نمای کلی یکپارچه آن در چهارچوب کلان فلات ایران) دارای ساختار گسیخته ای از لحاظ ویژگیهای جغرافیایی و طبیعی است و این وضعیت در شکل گیری واحدهای کوچکتر فضایی و قلمروهای فرهنگی متفاوت و خرده فرهنگها مؤثر بوده و باعث پدید آمدن فرهنگی نامتناجس در پیرامون شده که همچون موزائیکی گرداگرد بخش مرکزی را فراگرفته است.
واحدهای جغرافیایی و فرهنگی پیرامونی در طول تاریخ (از تأسیس حکومت در ایران توسط مادها تا تأسیس دولت صفوی حتی بعد از این دولت) هنگامی که دولت مرکزی ایران به دلیل ضعف سیاسی یا فقدان یک دولت مرکزی قوی یا انتقال یکباره حکومت از سلسله ای، با قلمرو یکپارچه به دولت یکپارچه دیگر میسر نبوده است و... تشکیل دولتهای خودگردان محلی و منطقه ای می دادند.
حکومتهای فراگیر و پراقتدار در فلات ایران اغلب خاستگاه حاشیه ای یا پیرامونی داشتند و این اقوام از داخل فلات ایران یا خارج از آن (به ویژه آسیای مرکزی) با ساقط کردن حکومت مرکزی، یک حکومت فراگیر جدیدی تأسیس می نمودند و با حکومتهای محلی باعث تشتت فضای جغرافیایی ایران می شدند و در نهایت ضعف و انحطاط حکومت مرکزی را فراهم می آوردند.
جایگاه و نقش حکومتهای محلی و منطقه ای و شرایط جغرافیایی و عوامل محیطی و مزیتهای طبیعی، در رابطه با تاریخ و تحولات سیاسی و اقتصادی و... مهم و با اهمیّت است.اما متأسفانه محققان و پژوهشگران به خصوص مورخان کمتر بدان پرداخته اند، در صورتی که شناخت تاریخ و تمدن یک سرزمین آن هم کشور ایران در یک دوره خاص به خوبی مشخص و روشن نمی شود مگر آنکه تکیه پژوهش ها بر مطالعات و شناخت تاریخ محلی به ویژه همراه با شناخت محیط جغرافیایی و مزیتهای طبیعی باشد.
یکی از حکومتهایی که در قرن دهم هجری ابتدا با نقش نیروی سیاسی معارض در حاشیه قلمرو دولت مرکزی به ظهور رسید و پس از غلبه و ساقط کردن حکومت ترکمانان (آق قویونلو) به دولت پراقتدار و قدرتمند مرکزی تبدیل شد و سرانجام توسط نیروی سیاسی معارض حاشیه ای (حکومت محلی) از پای درآمد و سقوط نمود، دولت صفوی بود.
ظهور این سلسله مصادف با استقرار حکومتهای سنی مذهبی چون تیموریان در شرق ایران (گورکانیان هند) ـ ازبکان در شمال شرقی ـ ترکمانان در غرب ایران ـ دولت عثمانی در آسیای صغیر و بین النهرین و حضور قدرتهای نوظهور اروپایی، فصلی جدید در تاریخ ایران با ویژگیهای نو و خاصّی بود، همچنین جایگاه و نقش حکومتهای محلی در این دوره را با توجه به سیاست تمرکزگرایی دولت صفوی باید در نظر داشت.
نگارنده پژوهش قصد دارد این دوره مهم و سرنوشت ساز ایران را بر تکیه بر حکومت محلّی و منطقه ای که در بخش ساحلی دریای کاسپین و در حاشیه سلسله جبال البرز قرار داشته و به سرزمین گیلان معروف است، مورد بررسی و تحقیق قرار دهد و جایگاه و نقش آن را در سیاست و اقتصاد عصر صفوی تا حدودی (ازتکوین تا انحطاط و سقوط این سلسله) روشن نماید.