19-03-2014، 14:57
مجری: زمانی که با فن هات توی کنسرت صحبت میکردی حس خوبی داشت؟
فن ها با خوشحالی دست زدن و یونگ با گیجی پرسید:من؟من که صحبتی نکردم.
مجری براش توضیح داد که منظـــــــــــورش صحبت های کوتاهی بود که بین اجراش داشت و یونگم تازه ماجرا رو گرفت و گفت:هااااا اونو میگید؟اونجا که من فقطـــــــــــــــــــ داشتم با خودم حرف میزدم... مثل یه کامنت بود بیشتر
مجری:چه حسی داری که الان یه هنرمند شدی؟:
یونگ قیافه خنده داری میگیره و میگه:من قبلا هم هنرمند بودم
مجری:خب حالا بیاید صحبت هامون رو شروع کنیم
یونگ با خنده:من فکر میکردم الان شروع کرده بودیم
مجری:من شنیدم که تو خودت اسم آهنگ اصلی رو انتخا کردی.چیشد که این انتخابو کردی؟
یونگ اول برمیگرده از مترجمش میپرسه:آلبوم اورجوید رو میگه دیگه؟ (پ ن پ)
انتخابش خیلی ساده بود.اونا بهم گفتن یه اسم انتخاب کن.ولی چیزی به ذهنم نمیرسید... بعد این لایریک تو ذهنم اومد" oh baby just over joyed" ... ااااا خب اسمش شد اور جوید
مجری:آهنگ منو یاد آهنگ استیوی واندرز میندازه.
یونگ :من اون اهنگو دوست دارم.به اون اهنگ هم فکرکردم.اما من اونو میشناسم، اون که منو نمیشناسه.پس مشکلی نیست
در این لحظـــــــــــه یونگ بطـــــــــــــــــــری آب رو که سرش براش نی زده بودن بر میداره... نی رو میذاره تو دهنش،بعد پشیمون میشه نی رو در میاره و از سر بطـــــــــــــــــــری آب میخوره.
مجری مچشو میگیره و میپرسه:چرا با نی آب نخوردی؟(بزنم این طـــــــــــــــــــرفو؟)
یونگ : وقتی داشتم با نی آب میخوردم عین یه بچه بودم.من الان یه مردم.
مجری:من تعجب کردم که آهنگ اصلی آهنگ بالد نبود
یونگ :شخصا من فهمیدم که بالد خوندن سخته و هیچ جذابیتی هم نداره. وقتی هم اشتباه میکنی تو خوندن خیلی واضح میشه.دوست داشتم یه آهنگ بخونم که سرخوشانه باشه و بشه ازش لذت برد.به علاوه من آهنگای هنرمند آمریکایی آوریل لاوین رو هم دوس دارم واسه همین میخواستم یه چیزی تو استایل اون بخونم.... پس 1 2 3
مجری:از مشکلات موقع ضبطـــــــــــــــــــ چی بود؟
یونگ :خب من هیچ کدوم از آدمای تو موزیک ویدئو رو نمیشناختم واسه همین یه جوری بود. زن های توی ام وی هم خیلی قدبلند بودن. باید خیلی کارا رو جلوی افرادی انجام میدادم که نمیشناختم و حتی با حرکاتی هم که باید انجام میدادم اشنایی نداشتم. تمام ذهنم شده بود پر ازاینکه آیا این حرکتم درسته یا نه.
سوالات فن ها:
-آیا اغلب به کارائوک میری؟اصولا چه اهنگی میخونی؟
یونگ :اغلب به کارائوک میرم و اصولا آهنگ "یک عشق" خواننده هئوگاک رو میخونم.
-آهنگای خودتو چقدر میخونی؟
یونگ :مال خودمو وقتی دارم ضبطـــــــــــــــــــ میکنم خیلی میخونم.توی برنامه ها و کنسرت ها هم خیلی میخونم.پس نیازی نمیبینم بخوام جلوی دوستام هم بخونمشون.
-تولدت به زودی میرسه.ایا تصمیمی هم برای اون روز داری؟
خیلی وقت پیش من یه جشن تولد بزرگ داشتم.ولی دوستانی که به اون تولد اومدن باهم دعواشون شد.بعد از اون دیگه من جشن تولد نمیگیرم.پس هیچ برنامه ای هم ندارم
توپول از اونجایی که گیج میزد براش وضعیت رو توضیح دادن و ادامه داد: وقتی میگین برنامه منظـــــــــــورتون کنسرت یا فن میتینگه؟هااااا فکر کردم درمورد برنامه های شخصیم میپرسین... بهرحال واسه اونم برنامه ای ندارم. برای اون برید با B2m صبحت کنین.
در اینجا مترجم حرف های یونگ رو داره ترجمه میکنه و یونگ هم هی کلشو اینور اونور میچرخونه انگار دنبال چیزیه.
مجری:دنبال چی میگردی؟
یونگ :منیجر هیونجین...ببین اینجا نیست
-من یونگ سنگ اوپا رو خیلی دوست دارم.باید چیکار کنم؟(بیا تا خودم خفه ات کنم!پ ن پ!میخوای یونگی بگه بیا زنم بشو؟)
یونگ خیلی شیک 20 ثانیه تمام هی فقطـــــــــــــــــــ لباشو تکون میداد و به یه جا خیره بود .آخرش هم پرسید:من چطـــــــــــــــــــور باید به این سوال جواب بدم؟
واقعا هیچ دلیلی برای دوست داشتن یه نفر وجود نداره.فقطـــــــــــــــــــ باید به دنبال قلبت بری تا جایی که ازش پشیمون نشی.
-الان یعنی چی؟
یونگ :آهههه این سوال خیلی عمیقه.... وقتی من دارم درمورد رابطـــــــــــــــــــه حرف میزنم منظـــــــــــورم رابطـــــــــــــــــــه خواننده و فن نیست... منظـــــــــــورم رابطـــــــــــــــــــه بین دو جنس مخالفه.اگه یکی رو دوست داری و داری قلبت رو دنبال میکنی خوبه اما ممکنه زیاده روی هم بشه.ممکنه کاری کنی که شخص مقابل خوشش نیاد و بعد از اون کار پشیمون شی... پس برو دنبال قلبت اما همزمان که اون فرد رو دوست داری کمی هم مراقب رفتارت درمقابل اون باش.اگه این کارو کنی اون فرد هم این علاقه رو حس میکنه و بعد این علاقه دو طـــــــــــــــــــرفه میشه... آه ه ه من خیلی جدی شدم.
بع داز اینکه مترجم این حرفارو ترجمه کرد یهو بی مقدمه شروع کرد:من یه چیزی یادم اومد.اگه از قلبت پیروی میکنی و باید اون فرد روببینی پس برو و ببینش.اگه میخوای باهاش ارتباطـــــــــــــــــــ برقرار کنی باید اینکارو بکنی.اگه این تلاشو نکنی بعدا ازش پشیمون میشی.... وای باز جدی شدم.
-آیا اغلب با اعضا در ارتباطـــــــــــــــــــین؟
یونگ :بله.نمیدونم اینو باید بگم یا نه.کیوجونگ الان ارتشه ولی آخر هفته ها مرخصی میگیره وگاهی میاد سئول و میگه بیاید همو ببینین.پس من و هیونگ جون و کیوجونگ همو ملاقات میکنیم.به علاوه داداشای دنسر و استایلیست ها.... بعد ما هیون جونگ رو اونجا دیدیم... بله لیدر رو دیدیم... م.س.ت بود(البته نه اون مستی که خنگ شده باشه ها.در حد سرخوش شدن تا حد کم) پس اینطـــــــــــــــــــوری ما چهارتا بر حسب اتفاق باهم ملاقات کردیم... جونگ مین هم...اون این روزا اصلا چیکار میکنه؟.. بهرحال ماچهارتا همو دیدیم.هیونگ جون داره یه دراما فیلمبرداری میکنه و تیزرش رو برامون پخش کرد.توی تیزر اون لباساشو در آورد و واقعا اندام خوبی داشت... پس آره ما اغلب همو میبینیم اما باهم خیلی ارتباطـــــــــــــــــــ برقرار نمیکنیم.بهرحال مردا خیلی بهم زنگ نمیزنن.میزنن؟؟؟
مجری:میکس آهنگای دبل اس که خوندی واقعا جالب بود.دلیلی داشت که اونا رو خوندی؟
یونگ :من خوندم؟
بعد مترجم و مجری براش توضیج دادن که حالیش شه همین بیست دقیقه پیش داشت میکس دبل رو اجرا میکرده. و یونگ گفت:اول اینکه فکر کردم خیلیا منتظـــــــــــر این اهنگا هستن. ولی چیزی که منو نگران میکرد این بود که موقع خوندن ممکنه کسی باهام نخونه. خصوصا توی پارت all my love . من داشتم با یه باند اجرا میکردم و یه لحظـــــــــــه صدای باند پایین اومد و من میکروفون رو به سمت حضار گرفتم و اون لحظـــــــــــه تنها چیزی که شنیدم صدای فن ها بود و یه لرز خاصی رو توی بدنم انداخت... واسه همین خوشحالم آهنگای دبل اس 501 رو خوندم.
مجری:کی دوباره برمیگردی؟
فن ها یهو همه باهم اههههههههههه
یونگ :زمانش تعیین شده.
طـــــــــــــــــــبق معمول یونگ دوزاریش کج بود و فکر کرد منظـــــــــــورشون کام بک با آلبومه. مجری براش توضیج داد منظـــــــــــورش یه کنسرت دیگه تو ژاپنه و یونگ گفت: یهو همه شروع کردن و گفتن اههههههه... ولی من زود برمیگردم دیگه نیازی به این اه گفتن نبود (منظـــــــــــورش یک سال بعده)
نظر نشه فراموش
فن ها با خوشحالی دست زدن و یونگ با گیجی پرسید:من؟من که صحبتی نکردم.
مجری براش توضیح داد که منظـــــــــــورش صحبت های کوتاهی بود که بین اجراش داشت و یونگم تازه ماجرا رو گرفت و گفت:هااااا اونو میگید؟اونجا که من فقطـــــــــــــــــــ داشتم با خودم حرف میزدم... مثل یه کامنت بود بیشتر
مجری:چه حسی داری که الان یه هنرمند شدی؟:
یونگ قیافه خنده داری میگیره و میگه:من قبلا هم هنرمند بودم
مجری:خب حالا بیاید صحبت هامون رو شروع کنیم
یونگ با خنده:من فکر میکردم الان شروع کرده بودیم
مجری:من شنیدم که تو خودت اسم آهنگ اصلی رو انتخا کردی.چیشد که این انتخابو کردی؟
یونگ اول برمیگرده از مترجمش میپرسه:آلبوم اورجوید رو میگه دیگه؟ (پ ن پ)
انتخابش خیلی ساده بود.اونا بهم گفتن یه اسم انتخاب کن.ولی چیزی به ذهنم نمیرسید... بعد این لایریک تو ذهنم اومد" oh baby just over joyed" ... ااااا خب اسمش شد اور جوید
مجری:آهنگ منو یاد آهنگ استیوی واندرز میندازه.
یونگ :من اون اهنگو دوست دارم.به اون اهنگ هم فکرکردم.اما من اونو میشناسم، اون که منو نمیشناسه.پس مشکلی نیست
در این لحظـــــــــــه یونگ بطـــــــــــــــــــری آب رو که سرش براش نی زده بودن بر میداره... نی رو میذاره تو دهنش،بعد پشیمون میشه نی رو در میاره و از سر بطـــــــــــــــــــری آب میخوره.
مجری مچشو میگیره و میپرسه:چرا با نی آب نخوردی؟(بزنم این طـــــــــــــــــــرفو؟)
یونگ : وقتی داشتم با نی آب میخوردم عین یه بچه بودم.من الان یه مردم.
مجری:من تعجب کردم که آهنگ اصلی آهنگ بالد نبود
یونگ :شخصا من فهمیدم که بالد خوندن سخته و هیچ جذابیتی هم نداره. وقتی هم اشتباه میکنی تو خوندن خیلی واضح میشه.دوست داشتم یه آهنگ بخونم که سرخوشانه باشه و بشه ازش لذت برد.به علاوه من آهنگای هنرمند آمریکایی آوریل لاوین رو هم دوس دارم واسه همین میخواستم یه چیزی تو استایل اون بخونم.... پس 1 2 3
مجری:از مشکلات موقع ضبطـــــــــــــــــــ چی بود؟
یونگ :خب من هیچ کدوم از آدمای تو موزیک ویدئو رو نمیشناختم واسه همین یه جوری بود. زن های توی ام وی هم خیلی قدبلند بودن. باید خیلی کارا رو جلوی افرادی انجام میدادم که نمیشناختم و حتی با حرکاتی هم که باید انجام میدادم اشنایی نداشتم. تمام ذهنم شده بود پر ازاینکه آیا این حرکتم درسته یا نه.
سوالات فن ها:
-آیا اغلب به کارائوک میری؟اصولا چه اهنگی میخونی؟
یونگ :اغلب به کارائوک میرم و اصولا آهنگ "یک عشق" خواننده هئوگاک رو میخونم.
-آهنگای خودتو چقدر میخونی؟
یونگ :مال خودمو وقتی دارم ضبطـــــــــــــــــــ میکنم خیلی میخونم.توی برنامه ها و کنسرت ها هم خیلی میخونم.پس نیازی نمیبینم بخوام جلوی دوستام هم بخونمشون.
-تولدت به زودی میرسه.ایا تصمیمی هم برای اون روز داری؟
خیلی وقت پیش من یه جشن تولد بزرگ داشتم.ولی دوستانی که به اون تولد اومدن باهم دعواشون شد.بعد از اون دیگه من جشن تولد نمیگیرم.پس هیچ برنامه ای هم ندارم
توپول از اونجایی که گیج میزد براش وضعیت رو توضیح دادن و ادامه داد: وقتی میگین برنامه منظـــــــــــورتون کنسرت یا فن میتینگه؟هااااا فکر کردم درمورد برنامه های شخصیم میپرسین... بهرحال واسه اونم برنامه ای ندارم. برای اون برید با B2m صبحت کنین.
در اینجا مترجم حرف های یونگ رو داره ترجمه میکنه و یونگ هم هی کلشو اینور اونور میچرخونه انگار دنبال چیزیه.
مجری:دنبال چی میگردی؟
یونگ :منیجر هیونجین...ببین اینجا نیست
-من یونگ سنگ اوپا رو خیلی دوست دارم.باید چیکار کنم؟(بیا تا خودم خفه ات کنم!پ ن پ!میخوای یونگی بگه بیا زنم بشو؟)
یونگ خیلی شیک 20 ثانیه تمام هی فقطـــــــــــــــــــ لباشو تکون میداد و به یه جا خیره بود .آخرش هم پرسید:من چطـــــــــــــــــــور باید به این سوال جواب بدم؟
واقعا هیچ دلیلی برای دوست داشتن یه نفر وجود نداره.فقطـــــــــــــــــــ باید به دنبال قلبت بری تا جایی که ازش پشیمون نشی.
-الان یعنی چی؟
یونگ :آهههه این سوال خیلی عمیقه.... وقتی من دارم درمورد رابطـــــــــــــــــــه حرف میزنم منظـــــــــــورم رابطـــــــــــــــــــه خواننده و فن نیست... منظـــــــــــورم رابطـــــــــــــــــــه بین دو جنس مخالفه.اگه یکی رو دوست داری و داری قلبت رو دنبال میکنی خوبه اما ممکنه زیاده روی هم بشه.ممکنه کاری کنی که شخص مقابل خوشش نیاد و بعد از اون کار پشیمون شی... پس برو دنبال قلبت اما همزمان که اون فرد رو دوست داری کمی هم مراقب رفتارت درمقابل اون باش.اگه این کارو کنی اون فرد هم این علاقه رو حس میکنه و بعد این علاقه دو طـــــــــــــــــــرفه میشه... آه ه ه من خیلی جدی شدم.
بع داز اینکه مترجم این حرفارو ترجمه کرد یهو بی مقدمه شروع کرد:من یه چیزی یادم اومد.اگه از قلبت پیروی میکنی و باید اون فرد روببینی پس برو و ببینش.اگه میخوای باهاش ارتباطـــــــــــــــــــ برقرار کنی باید اینکارو بکنی.اگه این تلاشو نکنی بعدا ازش پشیمون میشی.... وای باز جدی شدم.
-آیا اغلب با اعضا در ارتباطـــــــــــــــــــین؟
یونگ :بله.نمیدونم اینو باید بگم یا نه.کیوجونگ الان ارتشه ولی آخر هفته ها مرخصی میگیره وگاهی میاد سئول و میگه بیاید همو ببینین.پس من و هیونگ جون و کیوجونگ همو ملاقات میکنیم.به علاوه داداشای دنسر و استایلیست ها.... بعد ما هیون جونگ رو اونجا دیدیم... بله لیدر رو دیدیم... م.س.ت بود(البته نه اون مستی که خنگ شده باشه ها.در حد سرخوش شدن تا حد کم) پس اینطـــــــــــــــــــوری ما چهارتا بر حسب اتفاق باهم ملاقات کردیم... جونگ مین هم...اون این روزا اصلا چیکار میکنه؟.. بهرحال ماچهارتا همو دیدیم.هیونگ جون داره یه دراما فیلمبرداری میکنه و تیزرش رو برامون پخش کرد.توی تیزر اون لباساشو در آورد و واقعا اندام خوبی داشت... پس آره ما اغلب همو میبینیم اما باهم خیلی ارتباطـــــــــــــــــــ برقرار نمیکنیم.بهرحال مردا خیلی بهم زنگ نمیزنن.میزنن؟؟؟
مجری:میکس آهنگای دبل اس که خوندی واقعا جالب بود.دلیلی داشت که اونا رو خوندی؟
یونگ :من خوندم؟
بعد مترجم و مجری براش توضیج دادن که حالیش شه همین بیست دقیقه پیش داشت میکس دبل رو اجرا میکرده. و یونگ گفت:اول اینکه فکر کردم خیلیا منتظـــــــــــر این اهنگا هستن. ولی چیزی که منو نگران میکرد این بود که موقع خوندن ممکنه کسی باهام نخونه. خصوصا توی پارت all my love . من داشتم با یه باند اجرا میکردم و یه لحظـــــــــــه صدای باند پایین اومد و من میکروفون رو به سمت حضار گرفتم و اون لحظـــــــــــه تنها چیزی که شنیدم صدای فن ها بود و یه لرز خاصی رو توی بدنم انداخت... واسه همین خوشحالم آهنگای دبل اس 501 رو خوندم.
مجری:کی دوباره برمیگردی؟
فن ها یهو همه باهم اههههههههههه
یونگ :زمانش تعیین شده.
طـــــــــــــــــــبق معمول یونگ دوزاریش کج بود و فکر کرد منظـــــــــــورشون کام بک با آلبومه. مجری براش توضیج داد منظـــــــــــورش یه کنسرت دیگه تو ژاپنه و یونگ گفت: یهو همه شروع کردن و گفتن اههههههه... ولی من زود برمیگردم دیگه نیازی به این اه گفتن نبود (منظـــــــــــورش یک سال بعده)
نظر نشه فراموش