01-03-2014، 18:21
یونگ سنگ فقط 16 سالش بود وقتی اولین تجربه عش.قیش رو داشت...به قول خودش اون عش.ق در نگاه اول بوده...عاشق یه نونا که سه سال از خودش بزرگتر بود میشه(church nuna) کلمه ای بود که براش استفاده میکردن...شاید واقعا تو کلیسا ملاقاتش میکنه
یونگ واقعا اون دختر رو دوست داشت اما بعدا متوجه میشه که اون دختره خودش ***** داره... با وجود فهمیدن این حقیقت بازهم نمیتونه و نمیخواد عقب بکشه...میخواست اون دختر رو داشته باشه
اون نونا یونگ سنگ رو هم خیلی دوست داشت اما از طرفی باید هوای *****ش رو هم میداشت... درواقع در یک زمان بین احساسش بین این دونفر میمونه...
اون دختر رو خیلی جاها خوندم که سه سال ازش بزرگتره اما توی برنامه ma favourite خودش در میاد میگه دوسال...با حساب کتاب منم دوسال فرق سنشون بوده...
یونگ سنگ حتی واسه اون دختر شعری رو ضبط میکنه اما هرگز بهش نمیده... توی مصاحبه ای ، چهارسال پیش بود که گفت هنوز هم گاهی به اون نوار فکر میکنم...
زمان آهنگ coward یونگ میگه نمیدونم میتونم اون رو هنوزم عش.ق اولم بدونم یا ن...از نظـــــر من عش.ق اول کسیه که مهم نیست چندسال بگذره...همیشه به یادم باشه و بهش فکر کنم...اون موقع میتونم اون رو عش.ق اول بخونم...شاید بشه روی این حس اسم یه عش.ق زودگذر رو گذاشت
اما زمان آل.بوم ur man وقتی درمورد عش.ق اولش صحبت میکرد... میتونم به جرئت بگم هنوز هم گاهی به اون دختر فکر میکنه... دوسش داره اما دوری از اون براش یه عادت شده...
وقتی ازش پرسیدن اگه عش.ق اولت رو دوباره ببینی چیکار میکنی؟ جواب داد که نمیخوام ببینمش...حتی اگه دیدمش هم طوری رفتار میکنم انگار نمیشناسمش... عش.ق اولم رو مثل خاطراتی در قل.بم نگه میدارم و من درنهایت باید عش.ق اخرم رو ملاقات کنم...
ممکنه فکر کنید این نهایت بی احساسیه...اما کمی فکر کنید...یونگ سنگ واقعا نمیدونه چه رفتاری نشون بده...عش.ق اولش...کسی که بعد این همه سال هنوزم دوسش داره...کسی که عش.قش رو رد کرده...واقعا باید چی بهش بگه؟وقتی دیدن دوبارش میتونه درد جدیدی رو در قل.بش زنده کنه....
درضمن ... *****ه اولش بااین دختر نبوده و تمام این اتفاقات تا قبل از سال دوم دبیرستان تموم شده بوده:
این عش.ق نیستا...بیشتر میشه گفت یونگ سنگ از اون دختر خوشش اومده بود.
سال دوم دبیرستان زمانی که یونگ سنگ هنوز پیش خانواده توی شهرستان بود دوتا دوست دیگه هم داشت... یه دختر و یه پسر...
یونگ سنگ از اون دختره خوشش میومد و پسره هم که اینو میدونست بهش میگه که کمک میکنه اون دختر بهش علاقه مند شه و یونگ سنگم تشکر میکنه و منتظر اقدامات دوستش میمونه
کمی که میگذره به نظر میرسه که اون پسر و دختر خیلی بهم نزدیک شدن...یونگ سنگ باخودش فکرمیکنه که اون پسرقراربوده به یونگ کمک کنه ولی چرا اینقدر شرایط عجیبه؟
تااینکه یک روز دوستش میاد ومیگه من از اون دختر خواستم که باهم قراربذاریم...یونگ سنگ هم اینجوری میشه
ال.بته عقب نمیکشه و اینبار خودش از علاقش به دختره میگه و دختره هم بین یونگ سنگ و دوست یونگی میمونه اما چون درست تو همون زمان یونگ سنگ تصمیم میگیره به سئول بره تا کارش به عنوان کارآموز SM رو شروع کنه و درهرصورت دیگه نمیتونست مرتب با دختره ملاقات کنه پس اون دختر هم دوست یونگ سنگ رو انتخاب میکنه.
یونگ سنگ هم نمیتوننست کاری انجام بده...با هردونفر اونا دوست بود بنابراین فقط براشون آرزوی خوشبختی کرد و ازشون خواست برای مدت طولانی ای تا جایی که میتونن باهم بمونن.
و اینکه طبق گفته خودش هنوز با اون دونفر در ارتباطه
اینم جریان عش.ق سوم یونگ سنگ...کلا این پسرعلاقه خاصی به عاشق شدن داره
زمانی که یونگ سنگ تازه کارش رو آغاز کرده بود، عش.ق سومش رو توی یه مهمونی ملاقات میکنه... یونگ سنگ کلا آدمیه که خیلی زود دل میبنده و وابسته میشه...با دیدن اون دختر هم از همون اول عاشقش میشه
تا اون زمان میگفت من کسی بودم که وقتی اون دختر پیشم بود میتونست به راحتی احساسم رو از توی چشمام بخونه و در اون زمان واقعا هردو خوشحال بودن... زمانی که میرفته روی استیح، اگه میدونسته اون دختر هم بین تماشاچی هاست همیشه یه نشونه کوچیک واسش میفرستاده..
اما درنهایت روزی میرسه که میفهمه اون دختر بهش خیانت کرده...همزمان که با یونگ سنگ دوست بوده، با یه سل.بریتی دیگه هم دوست بوده و بعد از اون بود که به صورت ناراحت کننده ای از هم جدا میشن...
یونگ سنگ گفت بعد از اون جدایی دیگه هیچ وقت کسی نتونست از ظـــــاهرم احساساتم رو بخونه و حتی خودم هم به سختی میتونم احساسم رو نشون بدم.
یکی از OST های سریال Paris lover که توسط Jo sung min خونده شده با نام nuh hana man که OST مورد علاقه یونگ سنگ هست و اغل.ب توی کارائوک میخوندش...لایریک های این اهنگ یونگ سنگ رو به یاد این شکست عش.قیش میندازه..اون زمان اینقدر قل.بش به درد میاد که حتی وقتی یک بار این آهنگ رو میخونه به گریه می افته.
و آهنگ It is love از ال.بوم UR man که خوده یونگ سنگ نوشته... این آهنگ رواقع از روی تجربه شخصیش از این شکست بوده... هرچند خودش میگه که احساساتی که در آهنگ به کار رفته 50 درصد غیرواقعی و 50 درصد از تجربه شخصیشه...
چون با توجه به لایریک ها یک فرد درهر صورتی پشت عش.قش می ایسته... توی لایریک میگه که مهم نیست کجایی و چیکار میکنی، من در هرصورت پشتت هستم
اما از نظر یونگ حقیقت جمله باید این باشه:مهم نیست کجایی و چیکار میکنی ، من در هرصورت توی خونه هستم
درواقع یونگ سنگ بعد از فهمیدن خیانت اون دختر بااینکه جدا شدن از اون دختر براش دردناک بود اما سعی کرد خودش رو بی تفاوت نشون بده و این رابطه رو ختم کنه
اما چیزی از این دختر هست که هنوز برای یونگ سنگ مثل یه خاطره مونده...اونم اسمیه که اون دختر براش انتخاب کرده... اسم young saeng یه جورایی معنیش میشه forever یعنی همیشگی یا تا ابد، و این کلمه یه هم خانواده داره..کلمه Bang... واسه همین این دختر یونگ رو هیچ وقت یونگ سنگ صدا نمیزده...بلکه bang saeng صدا میکرده.
شایعاتی هست از اینکه این همون دختره:
عش.ق چهارم یونگ سنگ که درواقع آخرین عش.قش میشه برمیگرده به حدود دوسال پیش
در اون زمان یونگ سنگ از دخترا بانمک و ریزه میزه خوشش میومد که چشمایی شبیه به پاندا داشتن، و دختر مورد علاقش رو هم میبینه، بهش پیشنهاد میده و حتی باهم قرار هم میذارن... اما نمیدونسته در همون زمان یه نفر دیگه هم به اون دختر علاقه داره و زمانی که یونگ سنگ برای کار به زاپن میره عاشق اون مرد میشه و رابطشون همینجا خاتمه پیدا میکنه.
خودش میگفت دیگه مثل قبل صدمه ندیدم...چون بعد از اینکه ادم چندبار دلش بشکنه دیگه عادت میکنه که آسیب انچنانی نبینه اما نمیدونم چرا چشما و ل.بخنداش چیز دیگه ای میگفت
بخاطر کار یونگ سنگ خیلی وقت برای دیدن هم نداشتن و اصولا وقتی سرقرارمیرفتن که یونگ کار ضبط اهنگی رو تموم کرده...برای همین همیشه اولین نفر آهنگ رو برای اون دختر میذاشت، باهم دیگه به اهنگ گوش میدادن و درمورد احساساتشون راجع به آهنگ صحبت میکردن
و آهنگ کراینگ از آخرین مینی آل.بوم کره ایش هم از تجربه شخصیش درمورد این آهنگه... خودش میگفت اگه میخواست فقط از خلاقیت استفاده کنه هیچ وقت نمیتونه آهنگی رو بنویسه...پس از این تجربش و احساساتی که داشت استفاده کرد و لایریک های این آهنگ رو نوشت
نظر بدیدلطفا♥♥♥♥