20-06-2014، 15:00
دیروز شیطان را دیدم.
[/rtl]
[/font][/size][/color][/rtl]
در حوالی میدان بساطش را پهن كرده بود؛
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl]
[/font][/size][/color][/rtl]
فریب میفروخت.
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl]
[/font][/size][/color][/rtl]
مردم دورش جمع شده بودند،
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl]
[/font][/size][/color][/rtl]
هیاهو میكردند و هول میزدند و بیشتر میخواستند.
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl]
[/font][/size][/color][/rtl]
توی بساطش همه چیز بود
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl]
[/font][/size][/color][/rtl]
غرور، حرص، دروغ و خیانت،تهمت، جاهطلبی و ..
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl]
[/font][/size][/color][/rtl]
هر كس چیزی میخرید و در ازایش چیزی میداد.
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl]
[/font][/size][/color][/rtl]
بعضیها تكهای از قلبشان را میدادند .
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl]
[/font][/size][/color][/rtl]
و بعضی پارهای از روحشان را.
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl]
[/font][/size][/color][/rtl]
بعضیها ایمانشان را میدادند
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl]
[/font][/size][/color][/rtl]
و بعضی آزادگیشان را.
[rtl][color][size][font][/font][/size][/color][/rtl]
[/font][/size][/color][/rtl]
شیطان میخندید....!!!