امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 1
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حمله به ایران از نشانه های آخرالزمان...

#1
از متون زرتشتي و روايات اسلامي چنين بر مي‏آيد كه در سالهاي نزديك ظهور، لشكر روم (غربيان) پيشاپيش، عراق را فتح كرده و در آنجا مستقر مي شوند. سپس تركها از ارمنستان و آذربايجان برشوريده و با ايرانيان مي جنگند. آن گاه، روميان (غربيها) از مناطق غربي و جنوبي به ايران حمله ور مي شوند. لشكريان سفياني نيز پس از تسلّط بر سرزمين شام و ورود به عراق، ابتدا براي درگيرشدن با زمامداران ايران و سپس براي آسيب رساندن به نيروهاي حسيني خراساني، به سوي مرزهاي غربي ايران مي‏شتابند.
در اين زمان، حسيني خراساني و يارانش، پس از تسلّط بر بخشهايي از چين و آسياي ميانه، براي ياري حسني گيلاني و نجات ايرانيان از شرّ دشمنان، و به قصد آزادسازي عراق، از از طريق افغانستان وارد ايران مي‏شوند. بر اين اساس، در آخرالزمان، كشور ايران در محاصره كامل نيروهاي دوست و دشمن قرار مي‏گيرد؛ چنان‏كه امام علي(عليه السلام) در اين باره مي‏فرمايد:
... حلقه محاصره تنگ شود...(1).
شواهد و قرائن موجود نيز از شكل‏گيري چنين وضعيّتي در آينده اي نزديك خبر مي‏دهند، و به گفته تحليل‏گران و صاحب نظران:
با توجّه به حضور نظامي امريكا در افغانستان و روابط دولتهاي پاكستان، افغانستان، جمهوري آذربايجان و تركيه با دولتهاي امريكا، اسرائيل و اتّحاديّه اروپا مي‏توان گفت كه حضور نظامي امريكا در عراق به منزله محاصره  كامل نظامي ايران و سلطه  مستقيم بر خليج فارس است(2).



قطعي‏بودن حمله به ايران
برخي سياستمداران خوش‏بين، حمله به عراق را امري حتمي، ولي سخن گفتن از حمله به ايران را غير جدّي و نوعي بازي سياسي مي‏پندارند؛ در حالي كه رانان لاري، سياستمدار امريكايي و وابسته ارشد  مركز مطالعات راهبردي و بين‏المللي  در واشينگتون، در مقاله‏اي كه بيانگر طرز تفكّر حاكم بر سياستمداران ايالات متّحده امريكاست، مي‏گويد:
دولتمردان امريكا، اين روزها وقتي در باره عراق حرف مي‏زنند، در واقع در مورد ايران نظر دارند. غير قابل تصوّر است كه امريكا به عراق حمله كند، زرّادخانه و لابراتوارهاي غير متعارف آن را نابود سازد و پيروز شود، و در همين حال، ايران سَرِِ جايش باشد...
بايد همزمان به هر دو كشور ايران و عراق، ضربه‏اي كاري وارد آيد(3).اريئل شارون، نخست وزير اسرائيل نيز، اخيراً در گفت‏وگويي با روزنامه تايمز، گفت: ايران بايد هدف بعدي پس از حلّ مسأله عراق باشد؛ زيرا اين كشور براي خاورميانه، اسرائيل و اروپا خطرناك است(4).همچنين، روزنامه كانادايي تورنتو استار در يك گزارش مفصّل نوشت: هدف اصلي در جنگِ پيش روي (حمله امريكا به عراق)، جمهوري اسلامي ايران است كه از نگاه اسرائيل، مجرم اصلي و دشمن بسيار خطرناك مي‏باشد و در حقيقت، عراق بهانه‏اي از پيش تعيين شده براي تازيانه‏زدن به امريكا بود كه بتوان او را ديوانه‏وار وارد جنگ نمود و اعزام شمار انبوهي از نظاميان امريكايي به بين‏النّهرين را توجيه كرد(5).
نشريّه معروف كانادايي تورنتو سان نيز طيّ تحليلي مي‏نويسد:
در امريكا راست‏گرايان حاكم در كاخ سفيد در حال حاضر سرگرم طرح نقشه اشغال ايران(6) پس از عراق و اشغال ذخاير نفتي هستند. آنها اميدوارند يك حكومت امريكايي در ايران قدرت را به دست گيرد.
تورنتو سان مي‏افزايد:ايالات متّحده در انتظار اين لحظه در آن زماني است كه نظاميان اين كشور در عراق استقرار يافته باشند. آنان در شرايط كنوني مخفي نمي‏كنند كه ورود نيروهاي نظامي امريكا ممكن است از سمت عراق (غرب ايران) صورت بپذيرد و در همان زمان ارتش اسرائيل معضل هميشگي خود با سوريه و لبنان را حلّ و فصل كند. ريچارد پرل، معاون وزارت دفاع امريكا، از تهاجم وسيع در برنامه TVO سخن مي‏گويد:  امريكا در حال آماده‏شدن براي حمله  نظامي به سوريه، ايران و لبنان است(7).
نوام چامسكي در باره حمله به ايران مي‏گويد:حقيقت اين است كه جنگ با ايران امري است كه احتمالاً در شرف وقوع است. اين امر كاملاً آشكار شده است كه 12 درسد از نيروي هوايي اسرائيل در حال حاضر در جنوب شرق تركيه مستقر شده‏اند و علّت اين حضور، كسب آمادگي براي حمله به ايران است(8).
در اينجا شايسته يادآوري است، اينكه زمامداران امريكايي به طور آشكار از جنگ و برخورد نظامي با ايران سخن نمي گويند، دلايلي دارد، از جمله:
1. هنوز زمان اعلان جنگ فرا نرسيده است.
2. نمي‏خواهند روحيّه ستيزه‏جويي و سلحشوري ملّت ايران را خيلي زود تحريك كنند.
3. در صددند سران ايران را از كسب آمادگيهاي لازم براي رويارويي با شرايط دشوار جنگ باز دارند.
البتّه امريكاييها به خاطر ترس از افزايش توان دفاعي ايران و تجربيّات فراوان نيروهاي نظامي اين كشور در جنگ هشت ‏ساله با عراق و نيز به دليل هراس از روحيّه جنگاوري ايرانيان و براي برنيانگيختن خشم دولتهاي اروپايي و روسيه و چين كه در ايران منافع زيادي دارند، بيش از جنگ، روي فروپاشي طبيعي نظام جمهوري اسلامي ايران بر اثر مواجه‏شدن با مشكلات داخلي برآمده از اختلاف رهبران، ضعف مديريّتها و تحريمهاي اقتصادي و تهاجم فرهنگي دنياي غرب، حساب باز كرده‏اند؛ چنان‏كه دونالد رامسفلد، وزير دفاع 70 ساله امريكايي، اخيراً طيّ سخناني گفته است:
رژيم اسلامي ايران يا توسّط مردم يا تحت تأثير مشكلات داخلي و دسته‏بنديهاي دروني خود رژيم سقوط خواهد كرد(9).
امّا غربيها هنگامي كه مي‏بينند مدّتي طولاني از عمر انقلاب ايران گذشته، ولي آرزوي فروپاشي نظام جمهوري اسلامي ايران از درون محقّق نگشته است، و از سوي ديگر، پيشرفتهاي ايران در زمينه فن‏آوري هسته‏اي خطري بزرگ براي دشمنانش، خصوصاً اسرائيل، به شمار مي‏رود، روحيّه خويشتن‏داري را از دست داده، كاسه صبرشان لبريز شده و اقدام به تهاجم نظامي مي‏كنند.
جالب است بگوييم، در استخراجي جفري نيز كه در سال 1379هـ .ش انجام گرفته و در آن از چگونگي برخورد امريكا با ايران در عصر حاضر سؤال شده است، كلمات  صبر  و  حرب  ديده مي‏شوند.
در هر حال، متون زرتشتيان، روايات اسلامي و اشعار نوسترادموس، همه حاكي از آن‏اند كه خطرهايي جدّي ايران عزيز ما را از شمال غرب، غرب و جنوب تهديد مي‏كنند. برخي محاسبات جفري نيز از وقوع حملاتي از روي آب خبر مي‏دهند كه درياي خزر و خليج فارس، هر دو، را شامل مي‏شوند.
 
ذخاير درياي خزر
بعد از خليج فارس و سيبري، درياي خزر يكي از مهمترين ذخاير نفت جهان را داراست. در قلمرو اين دريا، در سواحل تركمنستان، قزّاقستان، روسيه و جمهوري آذربايجان، منابع غني نفت خام وجود دارند. در آبهاي ساحلي ايران نيز منابع نفت خام يافت مي‏شوند. در كنار منابع نفت درياي خزر، از منابع عظيم گاز آن بايد ياد كرد. ذخاير قطعي گاز منطقه خزر بين 236 تا 337 تريليون فوت مكعّب است(10). آمار ارائه‏شده در باره ذخيره احتمالي نفت درياي خزر، حدود 50 ميليارد بشكه مي‏باشد. البتّه بيشتر حجم ذخاير انرژي اين دريا در حوزه شمالي آن انباشته شده است. ناكاميهاي حاصل از حفّاري در مناطق جنوبي درياي خزر و ارزيابي جامع زمين‏شناسي، از كمبود منابع انرژي در حوزه جنوبي اين دريا و مناطق بكر و پُرعمق آن خبر مي‏دهند. شگفت اينكه همين مناطق، اخيراً موضوع منازعات سرزميني شده اند(11).
 
چالش بر سر خزر
بحران تعيين رژيم حقوقي درياي خزر، از سال 1991م كه اتّحاد جماهير شوروي فرو پاشيد، تا كنون ادامه دارد. بيش از يك دهه چالش ميان پنج كشور ساحلي درياي خزر، يعني ايران، روسيه، آذربايجان، قزّاقستان و تركمنستان، براي كسب سهم بيشتر از اين دريا در جريان است، و علي‏رغم برگزاري اجلاسهاي متعدّد كه اوج آنها برگزاري نشست سران اين كشورها در اوايل ارديبهشت 1381 در پايتخت تركمنستان (عشق‏آباد) بود، هنوز به توافق همگاني دست نيافته‏اند.
ايران در ابتدا براي حلّ و فصلّ رژيم حقوقي درياي خزر، خواهان تقسيم مشاع اين دريا بود. سپس از سال 1998م/ 1377هـ .ش راه حلّ تقسيم مساوي خزر به نسبت سهم 20 درصدي براي هريك از كشورها را پيشنهاد كرد.
تركمنستان كه در شرق خزر قرار دارد، با اين نظر موافق است، امّا سه كشور ديگر (روسيه، قزّاقستان و آذربايجان) تقسيم اين دريا بر اساس خطّ مياني يا طول ساحلي هر يك از كشورها را خواستارند. بر همين اساس، قزّاقستان و روسيه در ماه مه سال 2002 (ارديبهشت 1381) موافقتنامه دوجانبه‏اي در باره تعيين مرزهاي دريايي يكديگر امضا نمودند. چند ماه بعد، روسيه و آذربايجان نيز قرارداد مشابهي منعقد كردند.
امضاي اين موافقتنامه‏ها كه بدون در نظر گرفتن مواضع ايران و تركمنستان انجام گرفت، با اعتراض ايران روبه‏رو شد، و تهران با كشاندن موضوع به سازمان ملل متّحد، اعتراض خود را به عنوان سند اين سازمان منتشر كرد. ايران به توافقي استناد مي‏كند كه در سال 1992م بر اساس آن، پنج كشور ساحلي خزر متعهّد شدند كه تعيين رژيم حقوقي اين دريا بايد با اجماع كامل كشورها صورت گيرد. امّا از سال 1992م تغييرات ژئوپلتيكي در منطقه، اشتهاي سيري‏ناپذير و هجوم شركتهاي نفتي خارجي به ميدانهاي نفت و گاز خزر و ضعف ديپلماسي ايران در اين پهنه آبي سبب شده تا تحوّلات مربوط به رژيم حقوقي بزرگترين درياچه جهان به زيان ايران رقم زده  شود(12).
گفتني است، تقسيم بستر درياي خزر بر اساس طول ساحل، با توجّه به قرارگرفتن سهم آبي ايران بين خطّ مستقيم آستارا‏ـ‏خليج حسينقلي و نوار ساحلي، باعث تقليل آن به 12 درصد مي‏گردد. تحميل اين امر، به كشوري كه تا پيش از فروپاشي اتّحاد جماهير شوروي، حقوق مساوي و مشترك در تمام پهنه درياي خزر داشت، با اصول انصاف و عدالت مغاير است(13).
اصول كلّي حقوق بين‏الملل اشعار مي‏دارد كه درياها را مي‏توان تقسيم‏بندي كرد، ولي درياچه‏ها بايد تحت حاكميّت مشترك دولتهاي ساحلي باشند. ايران بايد اين برگ برنده را در دست بگيرد تا بتواند حقّ خود را، البتّه به دور از توهّم، به دست آورد(14). بنا بر اين، هر گونه نرمش آشكار يا سازش پنهان در برابر خواسته‏هاي غير منطقي همسايگان شمالي، خيانتي بزرگ به شمار مي‏رود، و به اعتقاد برخي صاحب‏نظران،  رژيم حقوقي درياي خزر، در حكم پيش‏لرزه‏هاي تجزيه ايران است؛ زيرا رژيم فعلي حاكم بر اين دريا، به مفهوم از دست دادن بخشي از حاكميّت جمهوري اسلامي، و در نتيجه تجزيه ايران خواهد بود (15).
 
توطئه جديد غربيان در حوزه خزر
امريكاييان براي تسلّط بيشتر بر منطقه خليج‏ فارس و غارت منابع عظيم نفتي آن، در صدد كشاندن بحران به حوزه نسبتاً آرام خزر و درگيرنمودن كشورهاي همسايه اين منطقه با يكديگرند. اكنون دشمنان غربي ما براي تحقّق‏بخشيدن به اين هدف شيطاني و ديگر اهداف شوم خود، به جنگ كشاندن دو كشور شيعه‏مذهب و با اصالت ايراني، يعني آذربايجان و ايران، را در صدر برنامه‏هاي خود قرار داده‏اند، و با تقويت روابط خويش با دولت باكو و افزايش توان نظامي اين كشور، آذريها را براي جنگ با ايران در آينده‏اي نزديك آماده مي‏سازند.
نِزاويسِمايا، روزنامه معتبر روسي، اخيراً با اشاره به اينكه نيروهاي مسلّح جمهوري آذربايجان با شتاب بي‏نظيري با استانداردهاي نظامي ناتو(16) هماهنگ مي‏شوند، نوشت: توجّه اصلي كارشناسان نظامي ناتو به مدرنيزه‏كردن ناوگان نظامي
جمهوري آذربايجان، تقويت مرزهاي دريايي و تجهيز فرودگاههاي اين كشور براي كنترل حريم هوايي خود است (17).
در اينجا به سران دولتها و نيز ملّتهاي حوزه خزر هشدار مي‏دهيم، متوجّه توطئه‏هاي شيطاني بيگانگان غربي و يهوديان باشند و بدانند كه در صورت بروز جنگ بين كشورهاي اين منطقه، خصوصاً ايران و آذربايجان، آرامش تمام منطقه بر هم خورده و همه كشورهاي حاشيه خزر آسيبهاي زيادي خواهند ديد، امّا گويا تقدير الهي، چيزي فراتر از خواسته‏هاي قلبي خيرخواهان را رقم مي‏زند، و اهل خزر نيز مانند ديگر امّتهاي معاصر، به سبب غفلت و فساد، در آستانه ظهور منجي، در حال گرفتارآمدن به عذاب جنگ و پيامدهاي ناگوار حاصل از آن‏اند.
همچنين، به جنگ‏افروزان غربي و دوستان يهودي‏شان يادآور مي‏شويم، با شعله ورشدن ‏ آتش جنگ و بروز بحران در حوزه خزر، آگاهي و بيداري ملّتهاي شجاع و سلحشور اين منطقه، رشدي پُرشتاب يافته و زمينه براي قيامهاي پيش از ظهور فراهم مي شود.
 
زمينه درگيري بين ايران و آذربايجان
زياده‏خواهي جمهوري آذربايجان در سهم خود از درياي خزر و عمليّات اكتشاف و استخراج يكجانبه اين كشور با كمك شركتهاي غربي در ميدان مشترك نفتي البرز و عدم توجّه به حقوق و سهم ايران از اين حوزه نفتي، زمينه درگيري بين دو كشور در عرصه آبهاي خزر را فراهم مي‏آورد. همچنين آذريها سالهاست با تحريك دشمنان غربي ايران، طمع خام تجزيه آذربايجانِ ايران و الحاق آن به كشور كوچك خود را در سر مي‏پرورانند، كه اين امر، به درگيري نظامي بين دو كشور در عرصه‏هاي خاكي نيز خواهد انجاميد.
نوام چامْسْكي، نويسنده و دانشمند برجسته امريكايي نيز اخيراً گفت: تلاشهايي براي برانگيختن آذري زبانها در حال انجام است كه تركها را از ايران جدا كنند يا اينكه ايران را از منابع نفتي درياي خزر محروم سازند(18).
گفتني است، كشور آذربايجان در گذشته‏هاي نه چندان دور، بخشي از سرزمين ايران بود و به دنبال دو دوره جنگهاي ايران و روسِ تزاري و شكست قواي فتحعلي‏شاه قاجار كه به انعقاد قراردادهاي گلستان در سال 1228هـ .ق و تُرْكَمان‏چاي (رودِ تركمان) در سال 1243هـ .ق منتهي شد، همراه سرزمينهاي شمالي رود اَرَس، به روسيه واگذار و از ايران جدا گرديد(19).
جالب است بدانيد، بر اساس شواهد تاريخي و به اعتقاد صاحب‏نظران، تنها آذربايجانِ ايران از قديم به اين نام شهرت داشته است، و هدف از انتخاب نام آذربايجان براي نخستين بار در سال 1918م براي جمهوري تازه‏تأسيسي كه بخشي از سرزمينهاي جنوبي قفقاز به شمار مي‏آمد و  اَران  نام داشت، ظاهراً اين بود كه وانمود كنند آذربايجان نام سرزمين واحدي است كه بر اثر جنگها و اختلافات ايران و روس دو پاره شده و پس از آزاديِ بخش شمالي آن از استيلاي روس، بايد بخش جنوبي آن هم از سلطه ايران آزاد شود(20).
 
زمينه درگيري در خليج فارس
نزديك‏بودن جزاير ابوموسي، تنب(21) بزرگ و تنب كوچك به تنگه راهبردي هرمز در منطقه حسّاس خليج فارس و اختلاف ايران و امارات عربي متّحده بر سر مالكيّت اين جزاير، زمينه را براي دخالت بيگانگان غربي و به جنگ كشاندن ايران با كشورهاي عرب عضو شوراي همكاري خليج فراهم نموده است.
گفتني است، جزاير ابوموسي، تنب بزرگ و تنب كوچك از ابتدا متعلّق به ايران بود، تا آنكه انگليسيها، به علّت ضعف دولت مركزي ايران و به بهانه مبارزه با دزدان دريايي و برده‏فروشي، در سال 1282هـ .ش (1903م) اين جزاير را اشغال نمودند. دولت بريتانيا در تداوم سياستهاي استعماري خود براي تسلّط بر جزاير يادشده، در سال 1300هـ .ش (1921م) و پس از تجزيه رأس‏الخيمه از شارجه، در صدد برآمد كه جزاير تنب بزرگ و تنب كوچك را جزء رأس‏الخيمه و جزيره ابوموسي را ضميمه شارجه كند كه با مخالفت شديد دولت ايران مواجه شد. اين جزاير مدّتي در اختيار شيوخ رأس‏الخيمه و شارجه بودند تا آنكه همزمان با خروج نيروهاي انگليسي از خليج فارس و تأسيس كشوري مستقل به نام امارات عربي متّحده، در سال 1350هـ .ش (1971م)، دولت ايران به باز پس‏گيري جزاير يادشده اقدام نمود. همان زمان، بين ايران و شارجه، با پادرمياني انگليس، در باره جزيره ابوموسي يادداشت تفاهمي امضا گرديد كه در آن ضمن اشاره به حضور مشترك ايرانيها و شارجه‏ايها در جزيره ابوموسي، هيچ‏ كدام از طرفين، از ادّعاي مالكيّت اين جزيره صرف‏نظر نكردند. حاكميّت ايران بر جزاير سه‏گانه همچنان ادامه داشت تا اينكه در سال 1371هـ .ش (1992م) در پيِ جلوگيري ايرانيان از ورود گروهي از اتباع غير اماراتي به جزيره ابوموسي و مخالفت دولت ايران با اقدامات مشكوك دولت امارات در بخش عرب‏نشين اين جزيره، بار ديگر مناقشه بر سر مالكيّت جزاير ابوموسي، تنب بزرگ و تنب كوچك آغاز گرديد و كشورهاي عرب عضو شوراي همكاري خليج نيز آشكارا از ادّعاي واهي امارات عربي متّحده حمايت كردند(22).
 
حمله به ايران و پيامدهاي آن
پيشگوييهاي متون زرتشتي
بر اساس عبارتي از اوستا، ايرانيان، پس از تحمّل يك دوره خشكسالي در آخرالزمان، ناگهان شاهد بارندگي زياد و سيل گسترده و تهاجم نظامي دشمنان به كشورشان خواهند بود:
بناگاه سيل ممالك آريايي را فرا گيرد. بناگاه لشكر دشمن به ممالك آريايي درآيد. بناگاه ممالك آريايي در هم شكند(23).
شايسته يادآوري است، به گفته يكي از كارشناسان نظامي، از عبارت اوستا چنين بر مي‏آيد كه تهاجم به ايران به صورت عمليّاتِ پس از باران خواهد بود؛ زيرا چنان كه مي‏دانيد، پس از باران، در نيروهاي دفاعي (پدافندي) كه از قبل در منطقه مستقرّند، نوعي حالت خستگي و زمينگيرشدن پديدار مي گردد كه اجراي عمليّات نظامي را براي آنان بسيار مشكل مي‏كند، امّا در نيروهاي تازه‏نفسي كه به صورت عمل كننده (آفندي)، پس از باران وارد منطقه مي‏شوند، نوعي نشاط و شادابي و آمادگي براي اجراي عمليّات نظامي وجود دارد و خيس‏بودن و چسبندگي خاك نيز مشكل چنداني براي آنان ايجاد نمي‏كند.
در بندهش از حمله تركها و روميان (غربيها) به سرزمين ايران سخن به ميان آمده است:
... ترك به شمار بسيار و درفش بسيار اندر ايرانشهر(24) تازند اين ايرانشهرِ آباد خوشبوي را [ويران كنند] . . . هنگامي كه روميان آيند، يك سال حكومت رانند و آن هنگام از سوي كابلستان يكي آيد كه بدو فره(25) است . . . كي بهرام خوانند(26).
درفشِ (پرچم) بسيار از شركت نيروهاي چند ملّيّتي و كشورهاي مختلف در اين تهاجم حكايت دارد. بر اساس اين عبارت، حدود يك سال پس از تسلّط غربيها بر مناطق مرزي ايران، بهرام (شعيب بن صالح) از كابلستان (افغانستان) به سوي ايران آمده، با تقويت قواي حسني گيلاني، متجاوزان را از مرزهاي غربي كشور به عقب مي‏رانَد.
برخي عبارات نيز از استقرار امريكاييان و ديگر نيروهاي غربي در سرزمين عراق و مناطق غربي ايران و براندازي حكومت عربها و خوارشدنشان به دست ايشان، خبر مي دهد: گروهي آيند سرخ نشان و سرخ درفش و پارس و روستاهاي ايرانشهر تا بابل بگيرند و ايشان تازيان را نزار كنند(27).
گفتني است،  سرخ درفش  در عبارت يادشده ظاهراً به پرچم نيروهاي امريكايي اشاره دارد كه رنگ سرخ بر آن غالب است. همچنين مي تواند به پرچم نيروهاي سفياني اشاره داشته باشد كه طبق روايات اسلامي سرخ رنگ است و پس از حمله به ايران، به سوي منطقه فارس، در جنوب غربي كشور، پيشروي مي كنند.
بر اساس برخي متون قديم زرتشتيان، در تهاجم به ايران، عربها نيز با تركها و غربيها همكاري مي‏كنند، همان ‏گونه كه در حمله قريب‏الوقوع امريكا و متّحدانش به عراق، با مهاجمان غربي همكاري خواهند نمود: تازيان با روميان [و] تركان اندر آميزند و كشور بياشوبند...(28).
پاسخ
 سپاس شده توسط !MOHAMMAD ، בחור משוגע ، bieber fan ، mohammad31
آگهی
#2
منتقل شد مذهبی
A Friend is nothing but a known enemy
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
حمله به ایران از نشانه های آخرالزمان... 1
پاسخ
#3
بابا از این مزخرفات نزارینDodgy

هیچکی از کار خدا خبر نداره

بعدشم اگه بخواد آخرالزمان بشه به ایران چه ربطی داره ؟؟؟؟؟
درضمن آخرالزمان را تو دیدی؟؟؟؟؟؟؟میدونی ؟؟؟؟؟؟



اشکال نداره تا تو باشی یه باره دیگه از این اراجیف نذاریDodgy
حمله به ایران از نشانه های آخرالزمان... 1

پاسخ
 سپاس شده توسط FARID.SHOMPET
#4
تو قالب اسلام بهخورد مردم اراجیف ندینDodgyDodgyDodgy

خجالت داره................
حمله به ایران از نشانه های آخرالزمان... 1
پاسخ
 سپاس شده توسط F A R ! N ، FARID.SHOMPET ، בחור משוגע
#5
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
حمله به ایران از نشانه های آخرالزمان... 1


اینا چیه ؟؟؟؟
خدا عاشق چشو ابرو ایرانه؟
پاسخ
#6
به شخصه تا حالا نخوانده ام که در اخر الزمان به ایران حمله ای شود .

نشانه های مهم ظهور سفیانی و یمانی و خراسانی و ندای اسمانی و فرو رفتن در زمین و چند تا دیگه و بعد هم ظهور 

البته برای کسانی که به خدای و پیامبرش ایمان دارند پس خداناباوارن ترجیحا در دین دخالتی نکنند .
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  مصائب فرهنگی آخرالزمان
Earth آخرالزمان نزدیک است‌! ویدئو ایلان ماسک مطرح شد.
  سفیر تو نشانه ذکاوت توست
Brick نشانه های بزرگ ترین فتنه آخرالزمان
Exclamation آخرالزمان به روایت امیرالمؤمنین..
  باقي ماندن 5 نشانه از 1200 نشانه‌ آخرالزمان
  وعده قرآنی نابودی صهیونیسم در آخرالزمان
  نشانه‌هاي حتمي خيلي وقت است که اتفاق افتاده!
  حضور امام رضا (ع) در ایران چه تأثیری در گسترش تشیع در ایران داشته است؟
  حمله به بیت وحی، چند روز پس از رحلت پیامبر (ص) اتفاق افتاد؟

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان