امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نمایشگاهِ بد، نمایشگاهِ خوب

#1
نمایشگاهِ بد، نمایشگاهِ خوب 1

نمایشگاهِ بد، نمایشگاهِ خوب
۷ خرداد ۱۳۹۳ ارسال دیدگاه
درباره ی نمایشگاه “درون به بیرون” زیر زمین دستان

صالح تسبیحی

چهره های ثابتِ در هم ریخته ی جنون آمیزِ “امین اکبری، یوشا بشیر و نریمان فرخی” نقاط اشتراک و شباهت هایی دارند که توسط گرد آورنده ی نمایشگاه، سهراب کاشانی به خوبی کشف شده و مجموعه ای بر ساخته شده است که در مجموع یک دست و منسجم از آب در آمده.

اما هنر هنر است و خوب و بدش با هم است و اگر خوبی ای هست کنار ایراد هاست و برخلاف آنچه مرسوم است بنا نیست منتقد هنری کارش در تخطئه ی کامل یا تعریف و تعارف بی جا متوقف باشد. بنا براین چون نمایشگاه نقاشی نیز همچون تمام پدیده های هستی بد و خوبش با هم هست این بدی ها و خوبی ها را جدا گانه بررسی می کنیم:

نمایشگاهِ بد

یک دستیِ دقیق می تواند از یک نظر نقطه ضعف این مجموعه به حساب آید. شباهت و هماهنگی سه هنرمند آنقدر زیاد بوده است که گاه و در نگاه اول هویت فردی آنها مغشوش شده و مجموعه طوری هدایت شده است که تفاوت ها( که نماینده ی شخصیت هرهنرمند است) در سایه ی شباهت های کاری شان گم شده است و بود موقعی که مخاطب فراموش می کرد کدام اثر ساختِ کیست. البته نحوه ی چیدمان آثار تا حدی این نقص را جبران می کرد و بنا هم نیست مخاطب به نمایشگاه نقاشی برود و نگاه اول بشود ملاک قضاوت.

اما مشکل عمده ای که می توان به این مجموعه واردنمود زیاد بودن کارهاست. این تکثر کمکی به بیان ایده نکرده است و در یک محیطِ کوچک با هجوم تعداد زیادی اثر روبرو می شویم. آثاری که در ساختار اجرایی و زیبایی شناسی همگی هم سطح نیستند. رک و راست تر بگویم دیوارهای گالری با ده ها تابلو پوشیده شده و هنرمند کمابیش هر آنچه برای این مجموعه خلق کرده است، بدون حذف اضافه ی لازم ارائه کرده. به نظرم چشم داشت به فروش هرچه بیشتر کارها در این تکثر دخیل بوده است.

نمایشگاهِ بد، نمایشگاهِ خوب 1

نگاهِ تجاری به آثار هنری، البته هدف و نگاه اصلی نمایشگاه”درون به بیرون” نیست و مشخص است هنرمندان و گرد آورنده وگالری به کیفیت آثار توجه داشته اند اما این همه کار در یک نمایشگاه، آن هم با ساختاری این همه مشابه وسراسر مکرر و تکرار شونده، به هر هدفی انجام شده است به مجموعه ای که می توانست گزیده تر و دقیق تر باشد آسیب وارد آورده است.

نمایشگاه خوب

بخش خوبِ نوشته از این جا آغاز می شود.

در همین راستا باید به جنون، طنز ِ تلخ و هجو موجود در تمامی آثار پرداخت. گروتسک ( طنز سخره کننده ی سیاه) بر تمام چهره ها حکومت می کند. در چهره های امین اکبری، موجودات آدم نمای گاه لبخند بر لب، گویی از آینه است که ما را زیر نظر گرفته اند. خنده ای که آدمهای اکبری بر لب دارند لبخند طعنه زننده ی شکارچی پیروزی ست که در دامش گرفتار شده ای و راه فرار نداری. این فرار شاید با برخواستن از خواب اتفاق بیفتد و چهره های اکبری بسیار شبیه اند به آدمهای کابوس های ما. این کابوس سازی در آثار نریمان فرخی نیز موجود است و آدمهای لوده و هراسناکش با چشمان و دهان های از ریخت افتاده و ترسناک، قابلیت دارند در گوشه ای از ذهن آدم جا خوش کرده و هر از گاه به بهانه ای در خیال رخ نمایی کنند. شخصیت سازی و روایت در آثار این دو هنرمند بیشتر از آثار “یوشا بشیر” موجود است اما در مقابل، بشیر با طرحِ زمینه های برزخی و تاش های رنگی، سرهای معلقِ حس گرایی( اکسپرسیو) خلق کرده است که انگار هرکدام، از یک واقع گرایی ساده، در اسید خوابانده شده و به مرورپوسیده وتجزیه شده اند. چهره های بشیر می روند که انتزاع خالص را تجربه کنندو شاید در آثار بعدی او با نقش مایه های انتزاعی تری روبرو باشیم.

*

در مجموع نمایشگاهِ درون به بیرون امکانات زیادی برای ادامه همکاری این گروه با هم در خود دارد و تجربه های بیشتر، گزیده تر و استفاده از هنرهای از قاب رهیده( منظور هنرهای جدید و هنرهای مفهومی ست) و جسارت بیشتر در بیان و اجرا مطمئنا می تواند از جانب آنان، اتفاقات بهتری برای محیطِ هنرهای تجسمی ایران رقم بزند.

منبع: هفته نامه تندیس
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان