31-05-2014، 11:26
دخترو بسری میخواستن باهم ازدواج کنند بسر اومد خواستگاری خانواد دختر قبول نکردن بعد دخحتر گفت اگه قبول نکنید خودمو میکشم مادر بدر دختر هم قبول کردن بعد چن روز بعد دختر داشت میرفت خونه افتاد تو گودال یه لکه لباسشو هر چی شست باکگ نشد بعد یه شب یه فرشته
اومد تو خواب دختر که حتما باید این لکه تا قبل عروسی باک بشه دختر خوابشو جدی نگرفت
بعد رفت تو خواب مادر
خلاصه هرکاری کردن لکه با ک نشد بعد اون فرشته اومد دمه خونشون یه بسته بهش داد در بسته رو که واز کرد
دید نوشته
باکسان به سلامت خانواد می اندیشد
نظر
اومد تو خواب دختر که حتما باید این لکه تا قبل عروسی باک بشه دختر خوابشو جدی نگرفت
بعد رفت تو خواب مادر
خلاصه هرکاری کردن لکه با ک نشد بعد اون فرشته اومد دمه خونشون یه بسته بهش داد در بسته رو که واز کرد
دید نوشته
باکسان به سلامت خانواد می اندیشد
نظر