02-06-2014، 12:10
1. «لی هاروی اسوالد» قصد ترور نیکسون را داشته است.
ریچارد نیکسون، صبح روز 22 نوامبر سال 1963 پس از شرکت در جلسه هیات مدیران کمپانی پپسی کولا، دالاس را به مقصد نیویورک ترک کرد. وی شاهد عبور کاروان رئیسجمهور جان اف. کندی، که رقیب وی در انتخابات سه سال پیش از آن به حساب میآمد، در مرکز شهر دالاس بود.
نیکسون پس از فرود هواپیمایش در نیویورک از قتل جان اف. کندی آگاهی یافت. در جریان تحقیقات کمیسیون «وارن» (کمیسیونی که به دستور رئیسجمهور جدید، لیندون بی. جانسون برای تحقیق دربارهء قتل کندی شکل گرفت) همسر «هاروی اسوالد» شهادت داد که در آوریل سال 1963 مظنون به قتل پس از خواندن گزارشی در روزنامهء محلی، اسلحهء خود را برداشته و به همسرش گفته است: «نیکسون میآید، میروم تا نگاهی بیندازم.» همسرش وی را در حمام زندانی و او را متقاعد کرده است تا اسلحه خود را کنار بگذارد. مسالهای که داستان را پیچیدهتر میکند این است که نیکسون در آوریل سال 1963 در دالاس نبوده و هیچ روزنامهای نیز به دیدار او اشاره نکرده است.
2. میلهاوس نامخانوادگی مادر نیکسون بوده است.
نام کوچک نیکسون - میلهاوس- که کمی نامتعارف به نظر میآید در حقیقت ریشه در خانوادهء مادری او دارد. پس از آنکه اجداد وی در سال1600 از آلمان به بریتانیا مهاجرت کردند، نام خانوادگیشان را از میلهاوزن به میلهاوس تغییر دادند.
3. تئاتر باعث آشنایی نیکسون و همسرش شد.
نیکسون برای نخستین بار با «پت نیکسون» –همسر آیندهاش و بانوی اول آمریکا- در انتخاب بازیگران برای نقش اول نمایشنامه «قلعه تاریک» آشنا شد. این اجرا به ایجاد رابطهء عاطفی بین ریچارد نیکسون و «تلما کاترین رایان» منجر شد. تلما کاترین در عید سنت پاتریک به دنیا آمد، به همین دلیل پدرش او را «پت» مینامید. بیست و یکم ماه ژوئن سال 1940 «پت» و ریچارد در سوئیت ریاستجمهوری هتل «میشن این» (Mission Inn) کالیفرنیا ازدواجشان را جشن گرفتند.
مادر نیکسون، هانا، از پیروان فرقه کواکر بود و باعث گرایش همسر و فرزندانش به این فرقه از پروتستانتیسم گردید. پس از اینکه پدرش در نگهداری باغ لیمویش با شکست مواجه شد، او به همراه خانوادهاش مجبور به ترک شهر «یوربا لیندا» شد و در نتیجه به نزدیکترین مرکز فعالیت فرقه کواکر شهر «وایتیر» نقل مکان کردند؛ شهری که نامش را وامدار شاعری است با نام «جان گرین لیف ویتیر»، که یکی از برجستهترین پیروان فرقه کواکر به شمار میآید. نیکسون در کودکی، در تمامی جلسات روزهای یکشنبه انجمن شرکت میکرد و در مراسم کلیسا نیز پیانو مینواخت. او در کالج وایتیر که یک موسسهء مذهبی این فرقه به شمار میآمد و شرکت در مراسم روزانه مذهبی در آن اجباری بود، مشغول به تحصیل شد.
5. نیکسون در نواختن پنج نوع ساز موسیقی مهارت داشت.
ریچارد نیکسون به اصرار مادرش هر بعدازظهر به تمرین پیانو میپرداخت. در دوازده سالگی توسط خالهاش که خود تعلیمدیدهء هنرستان موسیقی ایندیاناپولیس بود و در فاصلهء 300 کیلومتری خانوادهء نیکسون اقامت داشت، نواختن پیانو را آموزش دید.
اگرچه او مهارت خواندن نتهای موسیقی را نداشت ولی سازهای دیگری مانند ساکسیفون، کلارینت، آکاردئون و ویولن را نیز به خوبی مینواخت. او از این استعدادش در عرصه سیاسی نیز کمک گرفت؛ یکسال پس از آنکه در انتخابات فرمانداری کالیفرنیا شکست خورد، در برنامه تلویزیونی «جک پار» شرکت کرد و قطعهای از آثار خودش را با مهارت اجرا کرد. این حرکت منجر به ترمیم چهرهء شکست خوردهء وی گردید. در طول دوران ریاست جمهوریاش نیز چند باری به نواختن پیانو پرداخت، از جمله به مناسبت تولد «دوک الینگتون» موسیقیدان مشهور آمریکایی در کاخ سفید و قطعه «رز وحشی من» به افتخار همسرش در «گراند ال اپری».
6. نیکسون از مشتاقان ورزش بولینگ بود.
بولینگ یکی از سرگرمیهای محبوب نیکسون در کاخ سفید بود. عکسهایی از او به جای مانده که او را در حال بازی بولینگ در لباس رسمیاش به تصویر میکشد. علاوه بر استفاده از سالن بولینگی که نزدیک دفتر ریاست جمهوری قرار داشت، وی دستور داد تا سالن دیگری نیز در محل اقامتش در کاخ سفید بنا شود.
7. نیکسون ممکن است جزء خاندان سلطنتی باشد.
اجداد مادری نیکسون از نوادگان ادوارد سوم، پادشاه انگلستان بودند. والدین وی نام او را به احترام «ریچارد شیردل»، ریچارد انتخاب کردند. برادران وی - به استثنای فرانسیس که همنام پدر بود- هر سه با اسامی پادشاهان انگلستان نامگذاری شدند.
8. نیکسون دوره دبیرستان در انتخابات دانشآموزی شکست خورد.
اگرچه نیکسون به عنوان نماینده کلاس انتخاب شده بود، نتوانست رقیب خود را به نام «رابرت لاگ» در انتخابات نمایندهء کل شکست دهد. شکستی که سی و یک سال پس از آن نیز در برابر جان اف. کندی تکرار شد. اما در این میان او توانست به عنوان نمایندهء برتر کالج وایتیر، نمایندهء دانشجویان دانشکدهء حقوق دانشگاه «دوک»، نماینده کنگره، سناتور و سپس رئیسجمهور ایالات متحدهء آمریکا انتخاب شود.
در دوران دانشجوییاش در کالج وایتیر، نیکسون به عضویت تیم فوتبال کالج درآمد. در طول دوران ریاست جمهوری از دوستان «جرج آلن» مربی تیم فوتبال واشنگتن رد اسکینز به شمار میآمد. در سال 1971 آلن از رئیسجمهور دعوت کرد تا از تیمش پیش از شروع مسابقه دیدار کند، دیدار بحثبرانگیزی که شایعات بسیاری به دنبال داشت و در نهایت به شکست تیم منجر شد.
10. نیکسون در کارخانهء آب پرتقالسازی ورشکست شد.
در سال 1938 نیکسون به همراه تعدادی دیگر تصمیم به سرمایهگذاری در تولید آب پرتقال گرفتند. تجارتی که نیکسون –همانند پدرش- در آن اقبالی نداشت. رئیسجمهور آینده نه تنها ریاست کمپانی «سیترا- فراست» را برعهده داشت بلکه خود نیز در بخش تولید آب پرتقال در بریدن و آماده کردن میوهها مشارکت میکرد. «سیترا- فراست» به دلیل استفاده از تکنیک اشتباه برای فریز کردن آبمیوه (به جای استفاده از افشرهء میوه) پس از 18 ماه اعلام ورشکستی کرد.
ریچارد نیکسون، صبح روز 22 نوامبر سال 1963 پس از شرکت در جلسه هیات مدیران کمپانی پپسی کولا، دالاس را به مقصد نیویورک ترک کرد. وی شاهد عبور کاروان رئیسجمهور جان اف. کندی، که رقیب وی در انتخابات سه سال پیش از آن به حساب میآمد، در مرکز شهر دالاس بود.
نیکسون پس از فرود هواپیمایش در نیویورک از قتل جان اف. کندی آگاهی یافت. در جریان تحقیقات کمیسیون «وارن» (کمیسیونی که به دستور رئیسجمهور جدید، لیندون بی. جانسون برای تحقیق دربارهء قتل کندی شکل گرفت) همسر «هاروی اسوالد» شهادت داد که در آوریل سال 1963 مظنون به قتل پس از خواندن گزارشی در روزنامهء محلی، اسلحهء خود را برداشته و به همسرش گفته است: «نیکسون میآید، میروم تا نگاهی بیندازم.» همسرش وی را در حمام زندانی و او را متقاعد کرده است تا اسلحه خود را کنار بگذارد. مسالهای که داستان را پیچیدهتر میکند این است که نیکسون در آوریل سال 1963 در دالاس نبوده و هیچ روزنامهای نیز به دیدار او اشاره نکرده است.
2. میلهاوس نامخانوادگی مادر نیکسون بوده است.
نام کوچک نیکسون - میلهاوس- که کمی نامتعارف به نظر میآید در حقیقت ریشه در خانوادهء مادری او دارد. پس از آنکه اجداد وی در سال1600 از آلمان به بریتانیا مهاجرت کردند، نام خانوادگیشان را از میلهاوزن به میلهاوس تغییر دادند.
3. تئاتر باعث آشنایی نیکسون و همسرش شد.
نیکسون برای نخستین بار با «پت نیکسون» –همسر آیندهاش و بانوی اول آمریکا- در انتخاب بازیگران برای نقش اول نمایشنامه «قلعه تاریک» آشنا شد. این اجرا به ایجاد رابطهء عاطفی بین ریچارد نیکسون و «تلما کاترین رایان» منجر شد. تلما کاترین در عید سنت پاتریک به دنیا آمد، به همین دلیل پدرش او را «پت» مینامید. بیست و یکم ماه ژوئن سال 1940 «پت» و ریچارد در سوئیت ریاستجمهوری هتل «میشن این» (Mission Inn) کالیفرنیا ازدواجشان را جشن گرفتند.
نام کوچک نیکسون - میلهاوس- که کمی نامتعارف به نظر میآید در حقیقت ریشه در خانوادهء مادری او دارد. پس از آنکه اجداد وی در سال1600 از آلمان به بریتانیا مهاجرت کردند، نام خانوادگیشان را از میلهاوزن به میلهاوس تغییر دادند
4. نیکسون عضو فرقه کواکر پروتستان بود. مادر نیکسون، هانا، از پیروان فرقه کواکر بود و باعث گرایش همسر و فرزندانش به این فرقه از پروتستانتیسم گردید. پس از اینکه پدرش در نگهداری باغ لیمویش با شکست مواجه شد، او به همراه خانوادهاش مجبور به ترک شهر «یوربا لیندا» شد و در نتیجه به نزدیکترین مرکز فعالیت فرقه کواکر شهر «وایتیر» نقل مکان کردند؛ شهری که نامش را وامدار شاعری است با نام «جان گرین لیف ویتیر»، که یکی از برجستهترین پیروان فرقه کواکر به شمار میآید. نیکسون در کودکی، در تمامی جلسات روزهای یکشنبه انجمن شرکت میکرد و در مراسم کلیسا نیز پیانو مینواخت. او در کالج وایتیر که یک موسسهء مذهبی این فرقه به شمار میآمد و شرکت در مراسم روزانه مذهبی در آن اجباری بود، مشغول به تحصیل شد.
5. نیکسون در نواختن پنج نوع ساز موسیقی مهارت داشت.
ریچارد نیکسون به اصرار مادرش هر بعدازظهر به تمرین پیانو میپرداخت. در دوازده سالگی توسط خالهاش که خود تعلیمدیدهء هنرستان موسیقی ایندیاناپولیس بود و در فاصلهء 300 کیلومتری خانوادهء نیکسون اقامت داشت، نواختن پیانو را آموزش دید.
اگرچه او مهارت خواندن نتهای موسیقی را نداشت ولی سازهای دیگری مانند ساکسیفون، کلارینت، آکاردئون و ویولن را نیز به خوبی مینواخت. او از این استعدادش در عرصه سیاسی نیز کمک گرفت؛ یکسال پس از آنکه در انتخابات فرمانداری کالیفرنیا شکست خورد، در برنامه تلویزیونی «جک پار» شرکت کرد و قطعهای از آثار خودش را با مهارت اجرا کرد. این حرکت منجر به ترمیم چهرهء شکست خوردهء وی گردید. در طول دوران ریاست جمهوریاش نیز چند باری به نواختن پیانو پرداخت، از جمله به مناسبت تولد «دوک الینگتون» موسیقیدان مشهور آمریکایی در کاخ سفید و قطعه «رز وحشی من» به افتخار همسرش در «گراند ال اپری».
6. نیکسون از مشتاقان ورزش بولینگ بود.
بولینگ یکی از سرگرمیهای محبوب نیکسون در کاخ سفید بود. عکسهایی از او به جای مانده که او را در حال بازی بولینگ در لباس رسمیاش به تصویر میکشد. علاوه بر استفاده از سالن بولینگی که نزدیک دفتر ریاست جمهوری قرار داشت، وی دستور داد تا سالن دیگری نیز در محل اقامتش در کاخ سفید بنا شود.
7. نیکسون ممکن است جزء خاندان سلطنتی باشد.
اجداد مادری نیکسون از نوادگان ادوارد سوم، پادشاه انگلستان بودند. والدین وی نام او را به احترام «ریچارد شیردل»، ریچارد انتخاب کردند. برادران وی - به استثنای فرانسیس که همنام پدر بود- هر سه با اسامی پادشاهان انگلستان نامگذاری شدند.
8. نیکسون دوره دبیرستان در انتخابات دانشآموزی شکست خورد.
اگرچه نیکسون به عنوان نماینده کلاس انتخاب شده بود، نتوانست رقیب خود را به نام «رابرت لاگ» در انتخابات نمایندهء کل شکست دهد. شکستی که سی و یک سال پس از آن نیز در برابر جان اف. کندی تکرار شد. اما در این میان او توانست به عنوان نمایندهء برتر کالج وایتیر، نمایندهء دانشجویان دانشکدهء حقوق دانشگاه «دوک»، نماینده کنگره، سناتور و سپس رئیسجمهور ایالات متحدهء آمریکا انتخاب شود.
مادر نیکسون، هانا، از پیروان فرقه کواکر بود و باعث گرایش همسر و فرزندانش به این فرقه از پروتستانتیسم گردید
9. نیکسون طرفدار فوتبال آمریکایی بود.در دوران دانشجوییاش در کالج وایتیر، نیکسون به عضویت تیم فوتبال کالج درآمد. در طول دوران ریاست جمهوری از دوستان «جرج آلن» مربی تیم فوتبال واشنگتن رد اسکینز به شمار میآمد. در سال 1971 آلن از رئیسجمهور دعوت کرد تا از تیمش پیش از شروع مسابقه دیدار کند، دیدار بحثبرانگیزی که شایعات بسیاری به دنبال داشت و در نهایت به شکست تیم منجر شد.
10. نیکسون در کارخانهء آب پرتقالسازی ورشکست شد.
در سال 1938 نیکسون به همراه تعدادی دیگر تصمیم به سرمایهگذاری در تولید آب پرتقال گرفتند. تجارتی که نیکسون –همانند پدرش- در آن اقبالی نداشت. رئیسجمهور آینده نه تنها ریاست کمپانی «سیترا- فراست» را برعهده داشت بلکه خود نیز در بخش تولید آب پرتقال در بریدن و آماده کردن میوهها مشارکت میکرد. «سیترا- فراست» به دلیل استفاده از تکنیک اشتباه برای فریز کردن آبمیوه (به جای استفاده از افشرهء میوه) پس از 18 ماه اعلام ورشکستی کرد.