04-12-2013، 14:47
یه روز توی اتاقم بودم که دیدم یه صدایی از آشپز خانه می آمد اول نمی دانستم که صدا از آشپز خانه است همه جارو گشتم تا رفتم توی آشپزخانه دیدم مامانم ظرف آبگوشت رو گذاشته روی میز یه جنه هم اومده داره با سماش اون موادش رو له می کنه بخوره
ا
د
ا:cool:
م
ه
بعد از یه مدتی دیدم یه صدایی مثل بوم بوم بوم می اومد همه جارو گشتم تا رفتم دستشویی دیدم همون جنه که آبگوشت خورده بود یوبس شده بود توی دستشویی هی زور میزد و سمش رو می کوبید روی زمین تا شاید یه اتفاقی بی افته.
هرکی سپاس و نظر نده خیلی
نامرده
ا
د
ا:cool:
م
ه
بعد از یه مدتی دیدم یه صدایی مثل بوم بوم بوم می اومد همه جارو گشتم تا رفتم دستشویی دیدم همون جنه که آبگوشت خورده بود یوبس شده بود توی دستشویی هی زور میزد و سمش رو می کوبید روی زمین تا شاید یه اتفاقی بی افته.
هرکی سپاس و نظر نده خیلی
نامرده