<×♣بُغــ~ــضِ قَلـَ♥ــم نــُ×ــسخه ِ ✘ ωــہ × 3 ✘ ♣ ×>

[First Star]

✿✿✿ جملات هر روز کوتاه تر میشوند

هرروز چند کلمه کمتر...

چندسکوت بیشتر...

میترسم روزی برسد

که برای بیان دلتنگی هایم به نقطه ای اکتفا کنم ✿✿✿

[Dɪʀᴇᴄᴛɪᴏɴᴇʀ~Gɪʀʟ]

بغض قلم است دیگـر ؛ فقد افـسـردگی آدم را بیشتر میکند|:

ای تـو روحت پـری به من گفتی بیام اینجا خودت رفتی -_- فـاز منفیم بیشتر شُد !!

اینم جمله ای عاشقونه بود :| بغض قلم :|

[Mïņ̃†êR]

می ترسم

کسی نه خودت را

که دوست داشتنت را از من بگیرد !

---

همین که قاصدکی را فوت کنی

تا عطر نفس هایت را با خود بیاورد

برای دلم کافیست . . .

[First Star]

دیگر ناراحت نیستم ،
دلم تنگ نیست ،
تنها نیستم …
[کسی چه میداند ]
شاید دعاهام مستجاب شده ؛
و راضی به رضای خدا شده ام …

[Mïņ̃†êR]

و چه انتظار بزرگی است

اینکه بدانی

پشت هر “دوستت دارم”

چقدر دوستت دارم . . .

[Ã V Ä Ť Å Ŗ]

مــادر بزرگ دعـــایت چه زود گــرفــــت
پــــــــــیــر شــُــدَم

[~HiSssh~]

به سلامتیِ اونایی که ؛
درد و دلِ همه رو گوش میدن ،
اما معلوم نیس خودشون کجا درد و دل میکنن . . .
------------------------------------------
به سلامتیِ کسی که
؛
بهش زنگ میزنی
- خوابه ،
ولی واسه این که دلت رو نشکنه ،
میگه : خوب شد زنگ زدی ؛ باید بیدار میشدم . . .
------------------------------------------

وقتی دیر رسیدم و با دیگری دیدمت …
فهمیدم که گاهی
“هرگز نرسیدن بهتر از دیر رسیدن است”

[bahare_021]

 √ مــےכانـــم روزے تـــو مـرا כر آغــوش خـواهــے گـرفـﭞْ…
پـشـیمــــاטּ و بـا چشمــانــے پُــر از اشـڪ…
خــوכم را ڪـﮧ نــﮧ (!)
عـڪـωـــم را…!
عـڪـωـــے ڪـﮧ ڪنــارش نـوشــﭡــﮧ اسـﭞْ:
” یـڪ هفــﭡـــﮧ گـذشـﭞْ… “

[ÐeaÐ GiЯl]

آخـر حکایتــم شنیـدنیستـــ


مــن عاشــق او بـودم و او عاشــق او !!

[First Star]

دم از بازی حڪــم میزنے!
دم از حڪــم دل میزنے!
پس بـﮧ زبان "قمار" برایت میگویم!
قمار زندگے را بـﮧ ڪــسے باختم ڪـﮧ "تڪــ"-"♥دل♥" را با "خشت" برید!
جریمـﮧ اش یڪــ عمر "حســــرت" شد!
باختِ زیبایے بود!
یاد گرفتم بـﮧ "♥دل♥" ، "♥دل♥" نبندم!
یاد گرفتم از روے "♥دل♥" حڪــم نڪــنم!
"♥دل♥" را باید " بُــر" زد جایش "سنگ" ریخت ڪـﮧ با "خشت"، "تڪــ بــُرے" نڪــنن...!