01-05-2014، 18:22
ههههههههه
|
ஜ۩۩ஜ گـُـفـتـُـــگـوےِ آزاد 【115】 ஜ۩۩ஜ |
|||||||||||||||||
01-05-2014، 18:22
ههههههههه
01-05-2014، 18:22
چه جوری یه نفر رو نویسنده می کنن ؟
آیا من شرایطو دارم
01-05-2014، 18:22
(01-05-2014، 18:17)Directioner girl نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. آن شدم چسبیدم بت
01-05-2014، 18:22
(01-05-2014، 18:15)#nIkI# نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. نیـــــکی^__^ عشــــخی*__*
01-05-2014، 18:22
میخوام این روز آخر رو مهربون باشم باهمتون ^_^
ببخشید آقای ایمان که باهاتون بد صُحبت کردم .. همچین شُما خانوم آینـده ی ایمـان خان ینی دُنیـا خانوم (; بقیه هم که عشقولـای من هستن (: [فـاطییی که خانومممه] ♥ (ـ_ـ*)
01-05-2014، 18:23
(01-05-2014، 18:22)Thief نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.آری فرزندم..... اینجا هر کی بخواد یه درخواست میده بعد24 تا 48 ساعت آتی نویسنده میشه..... تو رو که رو هوا میزنن...... دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. (01-05-2014، 18:22)Thief نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. آیا تو 9 موضوع داری؟
01-05-2014، 18:23
(01-05-2014، 18:22)~KiAηA~ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. هوو ₩__₩
01-05-2014، 18:23
(01-05-2014، 18:20)Donya Garmoosa2 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. یا ابن عزراییل .. دوووودووود ..
01-05-2014، 18:24
(01-05-2014، 18:18)ツ سـُــــکـُــــــوت ツ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.عـمران؟!^______^ راس میگی؟! راس میگی؟! بگو جون فـاطی؟!!!! جیغغغغغغ^________^ حالا عمران کی هست؟!._. این لحظات آخر که داشتیم از خونه میرفتیم بیرون کار داشت به جاهای باریک میکشید :| کلی گریه کردم به هق هق افتاده بودم :| خیلییی ترسیده بودم |: بعدش که داداشم رو گذاشتم با دوستم رفتیم یه دور زدیم دل داریم داد یکم اسکل بازی در آوردیم بعدش برگشتم خونه ی داییم اینجا نت داره (: الان آروم شدم !! ولی نرفتم خونمون :|
| |||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|