امتیاز موضوع:
  • 29 رأی - میانگین امتیازات: 4.79
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مشاعره

دوش ديدم كه ملائك در ميخانه زدند ... گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدن
وقتی می‌دانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد ...
و نفس‌ها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛
به بازیش می‌گیریم هر چه او عاشق‌تر، ما سرخوش‌تر، هر چه او دل نازک‌تر، ما بی رحم ‌تر.
تقصیر از ما نیست؛
تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شده‌اند
...
آگهی
نشاط جوانی ز پیران مجوی / که آب رفته باز نیاید به جوی
درود دوستان
یارب ان شاه وش ماه رخ زهره جبین دره یکتای که و گوهر یکدانه ی کیست.

when you smile , I melt inside

تا توانی دلی بدست آور / دل شکستن هنر نمی باشد
دلارامی که من دانم گر از پرده برون آید
نبینی جز به میخانه ازین پس اهل تقوی را

when you smile , I melt inside

اگر خواهی نشوی رسوا / هم رنگ جماعت شو
وفا از خواجگان ملک با من کمال دولت و دین بوالفا کرد

when you smile , I melt inside

دیدی که مرا هیچکش یاد نکرد / جز غم که هزار افرین بر غم باد
در مسجد عشق رفته بودم به نیاز
گفتند : اذان بگو ... من از او گفتم

when you smile , I melt inside

موی سفید را فلک اسان نداد / این رشته را بهر جوانی دادم


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  ▪◆▪مشاعره با شعر نو▪◆▪
  مشاعره با اشعار خودمان
  مشاعره (نسخه دوم)

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 4 مهمان