منظور از خدا يعني چه ؟ تعريف خدا چيست ؟

[ｷﾑ尺刀ﾑ乙]

منظور از خدا يعني چه ؟ تعريف خدا چيست ؟
خدا يعني مبدا آفرينش و موجوي كامل و دانا و توانمند و زنده كه حد و مرز و تناهي نداشته باشد و همه مخلوقات آفريده او باشند و او نه اولي داشته و نه آخري داشته باشد
يعني موجودي كامل كه علم و قدرت و حيات او بي نهايت بوده و او ازلي و ابدي باشد
به زبان خودمان همه چيز را مي داند و بر همه چيز توانا است و هيچ نقص و عيبي نداشته و همه كمالات را دارا باشد
او علاوه بر صفات بالا رحيم و مهربان و عادل و حكيم است و همه زيبايي ها را دارا بوده و دامن او از هر آلودگي منزه است .
مرگ و نابودي بر او راه نداشته و هيچ شبيه و مانندي ندارد و و به چشم ديده نمي شود او در همه زمانها و مكانها حضور دارد و چيزي از او خالي نيست نسبت او به همه چيز يكسان است .
نمي توان گفت كه خدا در اين مكان خاص حضور ندارد او در همه مكانها حضور دارد ولي نه به اين معنا كه او در يك مكان جاي بگيرد
همه مخلوقات را او نگه مي دارد نه به اين معنا كه مخلوقات در او جاي گرفته باشد او با هر چيزي همراه است نه به معناي همراهي هايي كه مالوف انسانها ست . او از هر چيزي جداست نه به معناي آن جدايي كه ذهن انسانها با آن آشناست .
او چيستي ندارد نمي توان گفت كه او چگونه است و ماهيت او چيست ؟ چرا كه او موجودي است بي نهايت و ما ماهيت چيزهايي را درك مي كنيم كه محدود و متناهي باشند. ذهن انسان نمي تواند او را تصور بكند مگر همين تصوري كه الان داريم( يعني همين جملاتي كه الان مي گوييم ) .
كسي او را نيافريده است و او هميشه بوده و خواهد بود . خدا فكر نمي كند و نيازي به فكر كردن ندارد و كسي به فكر نياز دارد كه چيزي را نداند .
او از جنس ماده و روح و فرشته و نور و .... نيست بلكه او جنسي ندارد او موجودي كامل است و ذهن انسان هر تصور و شكلي را براي او در نظر بگيرد غلط است و حقيقت ندارد.
او به همگان علم حضوري دارد و علم حصولي مال مخلوقات است . خدا ذهن و حافظه و ... ندارد بلكه او علام علي الاطلاق است .
او وقتي چيزي را مي آفريند نياز به فكر و طرح و .... ندارد او نياز به مشاور و وزير و منشي و شريك و ... ندارد
آفريدن يك مورچه و يك فيل و يا يك انسان و يا هزاران كهكشان براي او يكسان است .
هيچ چيزي با او همراه نيست با اينكه او همه موجودات را در برگرفته است
هر صفت خوبي كه باشد او آن را داراست و هر صفت بدي كه باشد دامن او از آن منزه است .
او به همه موجودات قبل از آفرينش آنها علم داشته و در آفريدن چيزي نيازي به ماده اوليه ندارد .
او در افعال خود اختيار كامل داشته و هر كاري را بخواهد انجام مي دهد و هرچيزي را بخواهد محو و نابود مي كند .
او را به طور كامل نمي توان شناخت و هر كس به اندازه ظرفيت خودش به او معرفت دارد .
آفريده شدن مخلوقات توسط او به معناي اين نيست كه مخلوقات از او جدا شده واز او صادر شده باشند مانند صدور مخلوقات از يكديگر .
وجود او وجودي بسيط بوده وتجزيه وتركيب بر او راه ندارد .
نه چيزي را به او مي توان افزود ونه چيزي را مي توان از او كسر ك

[ғдф!ทд ^ــ^]

خدا دریک کلمه : توصیف نشدنی