20-04-2014، 20:33
تختگاه عيلاميان ، منطقه شوش در خوزستان بود و در همين جا بود كه حدود 3300 سال پيش زيگورات يا در تلفظ اصيل آن « ذيقورات» چغازنبيل ساخته شد . زيگورات در مركز شهري به نام «دوراونتاش » در 35 كيلومتري جنوب خاوري شهر شوش فعلي قرار داشت و پيشكشي بود براي دو تن از خدايان بزرگ عيلام به نام هاي «اينشوشيناك» و «نپيريشا» .
«ذيقَورَّت» با تشديد بر روي «ق» و «ر» واژه اي اكدي است. اين واژه كه ايرانيان آن را زيگورات تلفظ مي كنند از فعل zaqāru به معناي «بلند و برافراشته ساختن» گرفته شده است.
واژه چغازنبيل نيز متشکل از دو بخش «چغا » به معناي تپه و زنبيل به معناي سبد است . گويا پيش از آن كه زيگورات را از دل خروارها خاك بيرون بكشند ، ويرانه هاي تپه مانندش يک زنبيل واژگونه را تداعي مي كرد و بدين سبب بوميان محل نامش را چغازنبيل گذاردند.
زيگورات از خشت و آجر ساخته شده و به رغم ابهت كم نظير خود ، ظاهري ساده دارد و اصلاً شايد آن ابهت ، نشات گرفته از اين سادگي باشد . اينجا همه چيز كاملاً ملموس است و معبد 3300 ساله ، بي واسطه با تماشاگران شگفت زده خود سخن مي گويد.
آجرهاي كتيبه دار به خط ميخي عيلامي و اكدي كه روي ديوارها به فاصله هر 10 رج به كار رفته اند و تنها عناصر تزئيني بنا به شمار مي آيند ، از نام و نسب سازنده بنا – اونتاش نپيريشا (شاه عيلام ) – حكايت مي كنند و اين كه او اين معبد را چگونه و براي چه ساخت:
«من اونتاش ـ گال پسر هوبانومنا، شاه انزان و شوش (همين كه) محل شهر محصور شد، در آنجا شهر اونتاش ـ گال و مكان مقدس را ساخته ام؛ در آنجا يك Kukunnum طلايي ساختم؛ آن را در يك حصار بيروني و دروني محصور كردم. شاهان قديم Kukunnum نساخته بودند، من آن را ساختم.»
گشودن رازهاي سر به مهر
واژه چغازنبيل نيز متشکل از دو بخش «چغا » به معناي تپه و زنبيل به معناي سبد است . گويا پيش از آن كه زيگورات را از دل خروارها خاك بيرون بكشند ، ويرانه هاي تپه مانندش يک زنبيل واژگونه را تداعي مي كرد و بدين سبب بوميان محل نامش را چغازنبيل گذاردند.
زيگورات از خشت و آجر ساخته شده و به رغم ابهت كم نظير خود ، ظاهري ساده دارد و اصلاً شايد آن ابهت ، نشات گرفته از اين سادگي باشد . اينجا همه چيز كاملاً ملموس است و معبد 3300 ساله ، بي واسطه با تماشاگران شگفت زده خود سخن مي گويد.
آجرهاي كتيبه دار به خط ميخي عيلامي و اكدي كه روي ديوارها به فاصله هر 10 رج به كار رفته اند و تنها عناصر تزئيني بنا به شمار مي آيند ، از نام و نسب سازنده بنا – اونتاش نپيريشا (شاه عيلام ) – حكايت مي كنند و اين كه او اين معبد را چگونه و براي چه ساخت:
«من اونتاش ـ گال پسر هوبانومنا، شاه انزان و شوش (همين كه) محل شهر محصور شد، در آنجا شهر اونتاش ـ گال و مكان مقدس را ساخته ام؛ در آنجا يك Kukunnum طلايي ساختم؛ آن را در يك حصار بيروني و دروني محصور كردم. شاهان قديم Kukunnum نساخته بودند، من آن را ساختم.»
گشودن رازهاي سر به مهر
زيگورات چغازنبيل در نيمه اول سده بيستم ميلادي شناسايي و از سال 1951 ميلادي طي 11 سال به وسيله رومان گيرشمن، باستان شناس فرانسوي، از زير خاك بيرون كشيده شد. گيرشمن عقيده دارد كه زيگورات، ساختماني 5طبقه با حدود 52 متر ارتفاع بوده است. اما اكنون فقط طبقات اول و دوم به بلنداي 25 متر باقي است. آوار سه طبقه فروريخته به شكل تلي از خاك در بالاي زيگورات ديده مي شود.
از درهاي چوبي معبد كه با ميله هاي شيشه اي تزئين مي شدند ، چيزي باقي نمانده ، اما پاشنه سنگي درها در گوشه اي از محوطه به چشم مي خورند. بي شك دروازه هاي ورودي زيگورات شكوه گذشته را ندارند ، اما هنوز هم سخت باصلابت جلوه مي كنند و اگر خوب بنگريم ، شايد گاوهاي نري را كه در كنار دروازه ها جاخوش كرده بودند و از معبد محافظت مي كردند ، ببينيم . قطعاتي از اين گاوهاي سفالين از محوطه زيگورات به دست آمده است ، به علاوه مهرهاي استوانه اي و اشياي تزئيني از جنس سنگ و سفال و فلز كه در هر معبدي به وفور يافت مي شدند .
زيگورات به صورت طبقات متداخل ساخته شده بود و هر طبقه بالاتر و البته كوچكتر از طبقه ديگر بود .
در واقع زيگورات يك جور هرم بود كه احتمالاً پنج طبقه داشت ؛ اما امروزه تنها دو طبقه از آن باقي است و بقاياي طبقات بالاتر نيز به شكل تلي از خشت به چشم مي آيد. داخل معبد تو پر است و جز پلكان هايي كه در چهار طرف بنا تعبيه كرده اند و راهي است براي رسيدن به طبقات بالا، فضاي دروني ديگري ديده نمي شود.
درون حصار اصلي و مقابل سه ضلع از چهار ضلع زيگورات، سه سكوي مدور با كتيبه هايي به خط ميخي ديده مي شود. باستان شناسان حدس مي زنند كه اين سكوها پايه مجسمه هاي بزرگ شاه عيلام بوده اند.
همچنين در برابر شش دروازه از دروازه هاي هفتگانه زيگورات، آثار معابد كوچك نمايان است. اين معابد به ديگر خدايان عيلامي اختصاص داشتند و زيارت آنها مقدمه اي بود براي عبادت خداي اينشوشيناك.
نردبان آسمان
زيگورات به صورت طبقات متداخل ساخته شده بود و هر طبقه بالاتر و البته كوچكتر از طبقه ديگر بود .
در واقع زيگورات يك جور هرم بود كه احتمالاً پنج طبقه داشت ؛ اما امروزه تنها دو طبقه از آن باقي است و بقاياي طبقات بالاتر نيز به شكل تلي از خشت به چشم مي آيد. داخل معبد تو پر است و جز پلكان هايي كه در چهار طرف بنا تعبيه كرده اند و راهي است براي رسيدن به طبقات بالا، فضاي دروني ديگري ديده نمي شود.
درون حصار اصلي و مقابل سه ضلع از چهار ضلع زيگورات، سه سكوي مدور با كتيبه هايي به خط ميخي ديده مي شود. باستان شناسان حدس مي زنند كه اين سكوها پايه مجسمه هاي بزرگ شاه عيلام بوده اند.
همچنين در برابر شش دروازه از دروازه هاي هفتگانه زيگورات، آثار معابد كوچك نمايان است. اين معابد به ديگر خدايان عيلامي اختصاص داشتند و زيارت آنها مقدمه اي بود براي عبادت خداي اينشوشيناك.
نردبان آسمان
نظام پلكاني زيگورات نماد عروج به آسمان است و به عقيده گيرشمن بالاترين طبقه جايگاه زندگي خداي عيلام بوده است. پلكان هاي زيگورات درهاي چوبي داشته اند. اگرچه اكنون اثري از آنها باقي نيست، اما پاشنه هاي سنگي نشان مي دهد كه ابعادشان چگونه بوده است. دو پله از پلكان ها فقط تا طبقه اول بالامي روند و مخصوص درباريان و كاهنان دون رتبه اي بوده اند كه اجازه دسترسي به طبقات بالاتر را نداشته اند. دو پلكان ديگر تا طبقه چهارم امتداد داشته اند. پلكان ضلع جنوب شرقي شكوهمندتر است و مي توان آن را محل بالارفتن شاه عيلام به حساب آورد.
شاه و معدودي از همراهانش تا طبقه چهارم بالامي رفته اند، سپس همراهان مي ايستاده اند و شاه با هدايت كاهن اعظم وارد معبد اصلي در طبقه پنجم مي شده است. او تنها كسي بوده كه مي توانسته منظره بي نظيري از قلمروي خويش را از آن بالاببيند.
نزديك حصار سوم زيگورات و در سمت جنوب شرقي آن بقاياي كاخ هاي شاهان عيلامي و مقابرشان به چشم مي خورد.
در اين بخش پنج آرامگاه زيرزميني به همراه آثاري چون تزئينات شيشه اي و گل ميخ هاي لعابدار كشف شده است. اينجا را مي توان جايگاه ابدي شاهان عيلام دانست.
زيگورات كه طي قرون و اعصار زير تلي از خاك مدفون شده بود ، در فاصله سال هاي 1330 تا 1341 توسط رومان گيرشمن ، باستان شناس بزرگ فرانسوي، از زير خاك بيرون آمد و پاره اي از رازهاي سر به مهر خويش را عيان كرد . سپس در تابستان سال 1357 همراه با تخت جمشيد و ميدان نقش جهان اصفهان در فهرست ميراث فرهنگي جهان جاي گرفت .
آن زمان، كمتر كسي زيگورات را مي شناخت يا تصويري از آن در ذهن داشت و امروز نيز از پس قريب 30 سال زيگورات همچنان نسبت به ساير آثار تاريخي ايران ناشناخته تر است، در حالي كه از تمام آثار جهاني ايران كهن تر است و در نوع خود اثري بي همتا به شمار مي رود .
نزديك حصار سوم زيگورات و در سمت جنوب شرقي آن بقاياي كاخ هاي شاهان عيلامي و مقابرشان به چشم مي خورد.
در اين بخش پنج آرامگاه زيرزميني به همراه آثاري چون تزئينات شيشه اي و گل ميخ هاي لعابدار كشف شده است. اينجا را مي توان جايگاه ابدي شاهان عيلام دانست.
زيگورات كه طي قرون و اعصار زير تلي از خاك مدفون شده بود ، در فاصله سال هاي 1330 تا 1341 توسط رومان گيرشمن ، باستان شناس بزرگ فرانسوي، از زير خاك بيرون آمد و پاره اي از رازهاي سر به مهر خويش را عيان كرد . سپس در تابستان سال 1357 همراه با تخت جمشيد و ميدان نقش جهان اصفهان در فهرست ميراث فرهنگي جهان جاي گرفت .
آن زمان، كمتر كسي زيگورات را مي شناخت يا تصويري از آن در ذهن داشت و امروز نيز از پس قريب 30 سال زيگورات همچنان نسبت به ساير آثار تاريخي ايران ناشناخته تر است، در حالي كه از تمام آثار جهاني ايران كهن تر است و در نوع خود اثري بي همتا به شمار مي رود .