سؤال قبر و نکیر و منکر
بعد از آنکه میت را در قبر گذاردند، روح او به جسدش بر می گردد، و تا کمر انسان حرکت می کند، و آنگاه « نکیر و منکر» و یا «بَشیر و مبَشِّر» به سراغ انسان می آیند،البته برای مؤمن آن دو ملک چون بشارت می آورند نامشان بَشیر و مبشر است،
و برای شخص کافر آن دو ملک به صورت بَد و نکره ای می آیند، فلذا نام آن دو ملک نکیر و منکر است، یعنی قیافه های زشت و بد ترکیب دارند،
و امام صادق(ع) فرمود: از شیعیان ما نیست کسی که منکر چهار چیز باشد، یکی معراج پیغمبر اکرم(ص) که قرآن کریم در سوره اسراء به آن تصریح فرموده و در روایات وارد شده که پیغمبر (ص) یک صد و بیست مرتبه به معراج رفت و حداقل دو مرتبه ی آن معراج آسمانی بود یعنی با همین جسم عنصریش سوار بر براق شد و در آسمان ها سیر نمود و مرحوم حلبی(رحمة الله) می فرمود: معراج روحانی را، که هر درویش پوسیده ای معراج روحانی دارد، و این ارزشی نیست، برای پیغمبر عمده معراج جسمانی است وگرنه، هر بوق علیشاه و هر پشم علیشاه می تواند روحش را سیر بدهد و شما هم که بخواب می روید روحتان عروج کرده است.
و مطلب دیگری که باید هر شیعه ای معتقد باشد مسأله سؤال نکیر و منکر است که اصل سؤال نکیر و منکر حق است اما نه برای همه چنانچه خواهد آمد و مطلب دیگری که هر شیعه ای باید معتقد به آن باشد، مسأله خلقت بهشت و جهنم است که پیغمبر در شب معراج دید.
و مطلب چهارم که هر شیعه ای باید معتقد به آن باشد مسأله ی شفاعت است که از مسلمات مذهب شیعه است، و فعلأ صحبت ما درباره ی سؤال نکیر و منکر است.
و شیخ مفید(رحمة الله) در شرح اعتقادات فرموده: در اخبار صحیحه از پیغمبر اکرم(ص) نقل شده که ملائکه ای نازل در قبر می شوند، که دو عدد آنها به نام نکیر و منکر است، و از میت سؤالاتی می کنند از پروردگارش و از پیغمبر، و دین و امامش، اگر درست جواب داد او را تسلیم ملائکه ی نعیم می کنند، و اگر لرزید و جواب نداد او را تحویل به ملائکه عذاب می دهند،
پس معلوم می شود ملائکه های بسیاری وارد قبر می شوند و ملائکه ی سؤال غیر از ملائکه ی عذاب یا ملائکه رحمت است.
و در سه مورد تلقین مستحب است:
یکی هنگام احتضار، و دیگری هنگام دفن، و سوم بعد از دفن،
و ظاهرأ این تلقین سوم بخاطر همین سؤال و جواب است که مرحوم حاج شیخ عباس قمی(رحمة الله) در مفاتیح فرموده: فایده ی تلقین بعد از دفن، آن است که نکیر به منکر می گوید: بیا برویم، این شخص حجّتش به او تلقین شد، و به او یاد دادند، و دیگر لازم نیست از او مسائله شود.
و داستان آن میّتی که با سلمان سخن گفت شنیده اید که گفت: ای سلمان، خودت را آماده ی آن سؤال و جوابها کن.
فلذا به میّت تلقین می کنند و می گویند:«إذا إتاکَ المَلکان المقرّبان فَسَألاک عن ربِّکَ فَقُل اللهُ جَلّ جلاله رَبّی، و مُحَمَّد نَبیّ وَ الإسلامُ دینی و القرآنُ کِتابی و الکَعبَةُ قِبلتی».
اگر از انسان سؤال کنند تو که می گویی قرآن کتاب من است آیا به آیه ی حجاب عمل نمودی؟ و آیا به آیه ی خمس و آیه ی زکات عمل نمودی؟
در جواب چه خواهیم گفت!!!!!
بعد از آنکه میت را در قبر گذاردند، روح او به جسدش بر می گردد، و تا کمر انسان حرکت می کند، و آنگاه « نکیر و منکر» و یا «بَشیر و مبَشِّر» به سراغ انسان می آیند،البته برای مؤمن آن دو ملک چون بشارت می آورند نامشان بَشیر و مبشر است،
و برای شخص کافر آن دو ملک به صورت بَد و نکره ای می آیند، فلذا نام آن دو ملک نکیر و منکر است، یعنی قیافه های زشت و بد ترکیب دارند،
و امام صادق(ع) فرمود: از شیعیان ما نیست کسی که منکر چهار چیز باشد، یکی معراج پیغمبر اکرم(ص) که قرآن کریم در سوره اسراء به آن تصریح فرموده و در روایات وارد شده که پیغمبر (ص) یک صد و بیست مرتبه به معراج رفت و حداقل دو مرتبه ی آن معراج آسمانی بود یعنی با همین جسم عنصریش سوار بر براق شد و در آسمان ها سیر نمود و مرحوم حلبی(رحمة الله) می فرمود: معراج روحانی را، که هر درویش پوسیده ای معراج روحانی دارد، و این ارزشی نیست، برای پیغمبر عمده معراج جسمانی است وگرنه، هر بوق علیشاه و هر پشم علیشاه می تواند روحش را سیر بدهد و شما هم که بخواب می روید روحتان عروج کرده است.
و مطلب دیگری که باید هر شیعه ای معتقد باشد مسأله سؤال نکیر و منکر است که اصل سؤال نکیر و منکر حق است اما نه برای همه چنانچه خواهد آمد و مطلب دیگری که هر شیعه ای باید معتقد به آن باشد، مسأله خلقت بهشت و جهنم است که پیغمبر در شب معراج دید.
و مطلب چهارم که هر شیعه ای باید معتقد به آن باشد مسأله ی شفاعت است که از مسلمات مذهب شیعه است، و فعلأ صحبت ما درباره ی سؤال نکیر و منکر است.
و شیخ مفید(رحمة الله) در شرح اعتقادات فرموده: در اخبار صحیحه از پیغمبر اکرم(ص) نقل شده که ملائکه ای نازل در قبر می شوند، که دو عدد آنها به نام نکیر و منکر است، و از میت سؤالاتی می کنند از پروردگارش و از پیغمبر، و دین و امامش، اگر درست جواب داد او را تسلیم ملائکه ی نعیم می کنند، و اگر لرزید و جواب نداد او را تحویل به ملائکه عذاب می دهند،
پس معلوم می شود ملائکه های بسیاری وارد قبر می شوند و ملائکه ی سؤال غیر از ملائکه ی عذاب یا ملائکه رحمت است.
و در سه مورد تلقین مستحب است:
یکی هنگام احتضار، و دیگری هنگام دفن، و سوم بعد از دفن،
و ظاهرأ این تلقین سوم بخاطر همین سؤال و جواب است که مرحوم حاج شیخ عباس قمی(رحمة الله) در مفاتیح فرموده: فایده ی تلقین بعد از دفن، آن است که نکیر به منکر می گوید: بیا برویم، این شخص حجّتش به او تلقین شد، و به او یاد دادند، و دیگر لازم نیست از او مسائله شود.
و داستان آن میّتی که با سلمان سخن گفت شنیده اید که گفت: ای سلمان، خودت را آماده ی آن سؤال و جوابها کن.
فلذا به میّت تلقین می کنند و می گویند:«إذا إتاکَ المَلکان المقرّبان فَسَألاک عن ربِّکَ فَقُل اللهُ جَلّ جلاله رَبّی، و مُحَمَّد نَبیّ وَ الإسلامُ دینی و القرآنُ کِتابی و الکَعبَةُ قِبلتی».
اگر از انسان سؤال کنند تو که می گویی قرآن کتاب من است آیا به آیه ی حجاب عمل نمودی؟ و آیا به آیه ی خمس و آیه ی زکات عمل نمودی؟
در جواب چه خواهیم گفت!!!!!