05-04-2014، 15:27
(آخرین ویرایش در این ارسال: 05-04-2014، 15:57، توسط "K!nd~G!Яl".)
[درد سر تکنولوژی]
این اواخر هر جا مهمونی باشه،همه سرها توی موبایلاست.یا دیدن فیلم یا رد وبدل کردن بلوتوث.
اون وقت میگن چرا محبت ها کم شده.اون قدیما مهمون که میومد نه تلوزیونی بود نه موبایلی
وقتی مردم میرفتن مهمونی فقط از راه صحبت کردن سر خودشونو گرم میکردن خاطراتشون رو
برای همدیگه تعریف میکردن که اکثر مواقع از لابلای اون خاطرات درسهای خوبی برای زندگی
گرفته میشد.ولی حالا چی؟باوجودی که حمل و نقل راحت تر شده دیگه دل و دماغ مهمونی نیست
چون بولوتوث و تلوزیون جای خاطرات شیرینی که از بزرگترا گفته میشد رو گرفته.اصلا"اونروزا
یه احترام خاصی به بزرگترا میذاشتن که حالا نمیذارن.شاید واسه همینه که جوونای حالا بیشتر دچاراشتباه میشن.چون فکر میکنن قدیمی ترا عقلشون هم قدیمیه غافل از اینکه او کوله بار تجارب هستن خواه تلخ و خواه شیرین.کاش میشد بازم میشد شعر احمد شاملو به تحقق میپیوست
شبای چله کوچیک که زیر کرسی،چیک و چیک
تخمه میشکستیم و بارون میومد صداش تو ناودون میومد
بی بی جون قصه میگفت حرفای سر بسته میگفت
قصه ی سبز پری زرد پری
قصه ی سنگ صبور بز روی بوم
قصه دختر شاه پریون
این اواخر هر جا مهمونی باشه،همه سرها توی موبایلاست.یا دیدن فیلم یا رد وبدل کردن بلوتوث.
اون وقت میگن چرا محبت ها کم شده.اون قدیما مهمون که میومد نه تلوزیونی بود نه موبایلی
وقتی مردم میرفتن مهمونی فقط از راه صحبت کردن سر خودشونو گرم میکردن خاطراتشون رو
برای همدیگه تعریف میکردن که اکثر مواقع از لابلای اون خاطرات درسهای خوبی برای زندگی
گرفته میشد.ولی حالا چی؟باوجودی که حمل و نقل راحت تر شده دیگه دل و دماغ مهمونی نیست
چون بولوتوث و تلوزیون جای خاطرات شیرینی که از بزرگترا گفته میشد رو گرفته.اصلا"اونروزا
یه احترام خاصی به بزرگترا میذاشتن که حالا نمیذارن.شاید واسه همینه که جوونای حالا بیشتر دچاراشتباه میشن.چون فکر میکنن قدیمی ترا عقلشون هم قدیمیه غافل از اینکه او کوله بار تجارب هستن خواه تلخ و خواه شیرین.کاش میشد بازم میشد شعر احمد شاملو به تحقق میپیوست
شبای چله کوچیک که زیر کرسی،چیک و چیک
تخمه میشکستیم و بارون میومد صداش تو ناودون میومد
بی بی جون قصه میگفت حرفای سر بسته میگفت
قصه ی سبز پری زرد پری
قصه ی سنگ صبور بز روی بوم
قصه دختر شاه پریون