20-03-2014، 10:53
سرد است اما سرما نمیخورم ، کلاهی که عشقت بر سرم گذاشت تا گردنم را پوشانده است !
روزگار عجیبی ست ! من به تو معتادم ، تو مرا ترک می کنی …
نگران اشک هایم نباش !
از لبخندم بترس که معنایش اشک های فردای توست …
بعضیا باید انقدر بمونن تو “کفت” که خوب تمیز بشن !
چه تناقض عجیبی است !
دلم برای او شور میزند اما دستم نمک ندارد …
تحقیرت هم کنم کافی نیست ، تفریقت میکنم از تمام زندگی ام !
بعضی وقتا لازمه گیاه باشی و فتوسنتز کنی ولی محتاج بعضیا نباشی !
دود سیگارم را هزاران بار به تو ترجیح می دهم ، کم رنگ است ولی دو رنگ نیست !
با “هیچکس نبودن” بهتر است از حضور اشتباه در کنار کسی بودن …
این تو نیستی که مرا از یاد برده ای !
این منم که به یادم اجازه نمیدهم حتی از نزدیکی ذهن تو عبور کند ، صحبت از فراموشی نیست ، صحبت از لیاقت است !
آدم باید بی لیاقت هارو هم دوست داشته باشه ، آخه گناه دارن هیشکی دوسشون نداره ؛ میگن بی لیاقتن دیگه !
آهای با توام ، اگه دوستت دارم فقط برا اینه ک دلم برات میسوزه چون بی لیاقتی …
به کوه بگی محبت برمیگرده میگه محبت ، آخه تو به من بگو از سنگم کمتری ؟
پشته سر بعضیا نباید با کاسه آب بریزی ، باید “سیفون” رو بکشی
آدم سخت گیری نیستم اما آدم سخت گیر میاد !
حوایت میشدم اگر سیب سرخی داشتی ، ولی حیف که آدم نیستی !
تنها ترسم از اون دنیا اینه که مردم اینجا هم میان اونجا !
آدامسمو با اون همـه “شیک” بودنش بعد نیم ساعت زیر کفشم له میکنم تو که جای خود داری !
بعضیا به مرور زمان عوض میشن ، بعضیا هم عوضی …
بهینه رفتار کردی ولی من از همه چیزم گذشتم ؛ برچسب سبز رنگ انرژی مبارک قلبت باشد !
دیگر عاشقانه نمینویسم …
اگر نوشتم مخاطب خاص ندارد چون کسی ارزش خاص بودن را ندارد !
عاشقی شور نمی خواهد ، شعور می خواهد !
بعضیا ﻣﺜﻠﻪ ﺩﺳﺘﻪ ﺻﻨﺪلی ﺳﯿﻨﻤﺎ ﻣﯿﻤﻮنن ، ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺎﻝ ﺗﻮﺋﻪ ﯾﺎ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯽ …
من با بعضیا خیلی تفاهم دارم ، مثلا حالمون از همدیگه بهم میخوره !
دستگاه مشترک مورد نظر از دست “دوستت دارم” های دروغ تو خاموش است ، لطفا دیگر تنهایش بگذار…
سوختنم را دیدی و خندیدی
خنده ات را دیدم و سوختم
خنده هایم را خواهی دید
دیدارِ ما به وقت سوختنت
ﻣﻦ ﯾﮏ ﻋﺬﺭﺧﻮﺍﻫﯽ ﺑﻪ “ﺧﻮﺩﻡ” ﺑﺪﻫﮑﺎﺭﻡ :
برای ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩم
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﯾﮏ ﺭﻭ ﺑﻮﺩﻡ
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻏﺮﻭﺭﻡ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺘﻢ
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻡ
ﺧﻮﺩﻡ … ﻣﻨﻮ ﺑﺒﺨﺶ !
پیشرفت من دقیقا پسرفت تو از زندگیم بود !
از شباهتتون فهمیدم که تو نسبتی با گاوآهن داری !
اومدی ، زندگیمو شخم زدی ، زیر و رو کردی رفتی …
بعضی ها فکر میکنن شاخی هستن برا خودشون ؛ عزیزم تو موی زایدی ، باید بری تو سطل زباله !
پراید شد ۲۰میلیون ولی تو همون ۲زاری که بودی موندی !
بعضیا شدیدا به عینک نیاز دارن ، واسه اینکه گوشامونو خیلی دراز میبینن !
به “بعضیا” باید گفت : قربونت ! یه برنامه بزار دیگه نبینمت …
به شادی مردم اعتماد مکن برف ؛ تا می باری نعمتی ، چون بنشینی به لعنتشان دچاری !
قلبم را عصب کشى کردم ، دیگر نه از سردى نگاهى میلرزد و نه از گرمى آغوشى میتپد !
چه فرقی می کند وسوسه سیب یا حوا برای کسی که آدم نیست ؟
جدیدا اسم خیانت شده یه اشتباه که باید ببخشی و فراموش کنی وگرنه محکوم میشی به کینه ای بودن !
تصمیم گرفته ام آدم باشم دیگر ، یک بار حوا شدم برای هفت پشتم بس بود …
اگر با کسی نیستم خوشحال نباش ، وقتی تنها ماندم یعنی هنوز تو را نبخشیده ام !
جای بعضی ها توی کتاب جغرافیا خالیه ، با عنوان “پست ترین نقطه ی دنیا”
فردا برای دلجویی دیر است ، امروز زخم نزن …
روزگار عجیبی ست ! من به تو معتادم ، تو مرا ترک می کنی …
نگران اشک هایم نباش !
از لبخندم بترس که معنایش اشک های فردای توست …
بعضیا باید انقدر بمونن تو “کفت” که خوب تمیز بشن !
چه تناقض عجیبی است !
دلم برای او شور میزند اما دستم نمک ندارد …
تحقیرت هم کنم کافی نیست ، تفریقت میکنم از تمام زندگی ام !
بعضی وقتا لازمه گیاه باشی و فتوسنتز کنی ولی محتاج بعضیا نباشی !
دود سیگارم را هزاران بار به تو ترجیح می دهم ، کم رنگ است ولی دو رنگ نیست !
با “هیچکس نبودن” بهتر است از حضور اشتباه در کنار کسی بودن …
این تو نیستی که مرا از یاد برده ای !
این منم که به یادم اجازه نمیدهم حتی از نزدیکی ذهن تو عبور کند ، صحبت از فراموشی نیست ، صحبت از لیاقت است !
آدم باید بی لیاقت هارو هم دوست داشته باشه ، آخه گناه دارن هیشکی دوسشون نداره ؛ میگن بی لیاقتن دیگه !
آهای با توام ، اگه دوستت دارم فقط برا اینه ک دلم برات میسوزه چون بی لیاقتی …
به کوه بگی محبت برمیگرده میگه محبت ، آخه تو به من بگو از سنگم کمتری ؟
پشته سر بعضیا نباید با کاسه آب بریزی ، باید “سیفون” رو بکشی
آدم سخت گیری نیستم اما آدم سخت گیر میاد !
حوایت میشدم اگر سیب سرخی داشتی ، ولی حیف که آدم نیستی !
تنها ترسم از اون دنیا اینه که مردم اینجا هم میان اونجا !
آدامسمو با اون همـه “شیک” بودنش بعد نیم ساعت زیر کفشم له میکنم تو که جای خود داری !
بعضیا به مرور زمان عوض میشن ، بعضیا هم عوضی …
بهینه رفتار کردی ولی من از همه چیزم گذشتم ؛ برچسب سبز رنگ انرژی مبارک قلبت باشد !
دیگر عاشقانه نمینویسم …
اگر نوشتم مخاطب خاص ندارد چون کسی ارزش خاص بودن را ندارد !
عاشقی شور نمی خواهد ، شعور می خواهد !
بعضیا ﻣﺜﻠﻪ ﺩﺳﺘﻪ ﺻﻨﺪلی ﺳﯿﻨﻤﺎ ﻣﯿﻤﻮنن ، ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺎﻝ ﺗﻮﺋﻪ ﯾﺎ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯽ …
من با بعضیا خیلی تفاهم دارم ، مثلا حالمون از همدیگه بهم میخوره !
دستگاه مشترک مورد نظر از دست “دوستت دارم” های دروغ تو خاموش است ، لطفا دیگر تنهایش بگذار…
سوختنم را دیدی و خندیدی
خنده ات را دیدم و سوختم
خنده هایم را خواهی دید
دیدارِ ما به وقت سوختنت
ﻣﻦ ﯾﮏ ﻋﺬﺭﺧﻮﺍﻫﯽ ﺑﻪ “ﺧﻮﺩﻡ” ﺑﺪﻫﮑﺎﺭﻡ :
برای ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩم
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﯾﮏ ﺭﻭ ﺑﻮﺩﻡ
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻏﺮﻭﺭﻡ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺘﻢ
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻡ
ﺧﻮﺩﻡ … ﻣﻨﻮ ﺑﺒﺨﺶ !
پیشرفت من دقیقا پسرفت تو از زندگیم بود !
از شباهتتون فهمیدم که تو نسبتی با گاوآهن داری !
اومدی ، زندگیمو شخم زدی ، زیر و رو کردی رفتی …
بعضی ها فکر میکنن شاخی هستن برا خودشون ؛ عزیزم تو موی زایدی ، باید بری تو سطل زباله !
پراید شد ۲۰میلیون ولی تو همون ۲زاری که بودی موندی !
بعضیا شدیدا به عینک نیاز دارن ، واسه اینکه گوشامونو خیلی دراز میبینن !
به “بعضیا” باید گفت : قربونت ! یه برنامه بزار دیگه نبینمت …
به شادی مردم اعتماد مکن برف ؛ تا می باری نعمتی ، چون بنشینی به لعنتشان دچاری !
قلبم را عصب کشى کردم ، دیگر نه از سردى نگاهى میلرزد و نه از گرمى آغوشى میتپد !
چه فرقی می کند وسوسه سیب یا حوا برای کسی که آدم نیست ؟
جدیدا اسم خیانت شده یه اشتباه که باید ببخشی و فراموش کنی وگرنه محکوم میشی به کینه ای بودن !
تصمیم گرفته ام آدم باشم دیگر ، یک بار حوا شدم برای هفت پشتم بس بود …
اگر با کسی نیستم خوشحال نباش ، وقتی تنها ماندم یعنی هنوز تو را نبخشیده ام !
جای بعضی ها توی کتاب جغرافیا خالیه ، با عنوان “پست ترین نقطه ی دنیا”
فردا برای دلجویی دیر است ، امروز زخم نزن …
سپاس نداش؟