گــفـتگـوے آزاد 【91】

[Ⓐⓗⓜⓐⓓ Ⓡⓔⓩⓐ]

احـمد پسر اینجـآیی ؟؟؟

بودیم بهشهر .. رفتـم زنگ بزنم شمـآرتو پیـدا نکـردم ...

خیـلی کیـف داد ... سوتــ دخترا جیـغ ..

خیآبون امام ! ؟

دیوونه همه بودن خیابون امام .. کجاش ؟

مادمه پاساژ صادقیان بودیـم .. 20 تا دینآمیت ظرف 5 دقیقه تموم کردم ..

یگآن نبود ! ؟
من پارسآل توبه کردم دیگه نرم ! نزدیک بود منو بندآزن پشت از اون مآشینآ !
ولی خیآبون امام بیشتر تخم مرغ بهم میزن !

ارع یه سری بی فرهنـگ تخم مرغ میزدن اون طرف خیـآبون تو سرو صورت مردم ..

به ما که نخورد .. ولی یه پسره کـنار دوست دخترش بود داشت تلفن صحبت میکرد زدن به لباسش ... پیراهن و شلوارش تخم مرغی شد ...

نکع تو مردمو میترسونی خیلی کآر بآفرهنگی کردی !
تخم مرغ بیشتر حآل میدع من تضمین میکنم !

[Brooklyn Baby]

5 دقیقه(-_-)

[!~IмДи~!]

خیآبون امام ! ؟

دیوونه همه بودن خیابون امام .. کجاش ؟

مادمه پاساژ صادقیان بودیـم .. 20 تا دینآمیت ظرف 5 دقیقه تموم کردم ..

برا ما 100تا بمبک تو نیم ساعت لامصب جیبا همه پر بود من خودم 58 تا بمبک داشتم |:

من یه باکس 20 تایی دیـنامیت .. 15 تــآ کپسول + 6 تا هفت ترقه ..

هفت ترقه که هیچی نفهمیدم چیکارشون کردم ..

ولی دیـنامیت خیلی حال داد ... خیـلی ریـلکس از تو پیاده رو فندک تو دستم روشن میکردم مینداختم زیره پا .. :cool:

والا ما کلا داشتیم از معمورم فرار میکردیم اصن حال نداد مث بز پشتمون بودن ول نمیکردن !!! یه زمین چمن پیدا کردیم دیدم بالای 10 تای دختر داخلشن 2 تا بمبک انداختیم بیچاره 1 قدم داش سکته کنه !! |: فقط همون جا حال داد دیگه کلا داشتیم میدودییم |:

مآ بودیم امـآم .. اصلـآ معمور کاری نداشت ... اصلا یگان ندیدم ..

فقط یه پسره تو دستش تخم مرغ بود . یه معمور لباس شخصی اومدو دنبالش کرد ..

سرم داره میترکـه .. احمد فیلم گرفتم .. بعدا اپ میکنم ببینی دلت بسوزه که چرا نیومدی .

[Mr.Robot]

5 دقیقه(-_-)

5 دقیقه چی ؟ ذهنمو باش حتی از کوچیک ترین چیز ها هم سوژه میسازه

[Ⓐⓗⓜⓐⓓ Ⓡⓔⓩⓐ]

دیوونه همه بودن خیابون امام .. کجاش ؟

مادمه پاساژ صادقیان بودیـم .. 20 تا دینآمیت ظرف 5 دقیقه تموم کردم ..

برا ما 100تا بمبک تو نیم ساعت لامصب جیبا همه پر بود من خودم 58 تا بمبک داشتم |:

من یه باکس 20 تایی دیـنامیت .. 15 تــآ کپسول + 6 تا هفت ترقه ..

هفت ترقه که هیچی نفهمیدم چیکارشون کردم ..

ولی دیـنامیت خیلی حال داد ... خیـلی ریـلکس از تو پیاده رو فندک تو دستم روشن میکردم مینداختم زیره پا .. :cool:

والا ما کلا داشتیم از معمورم فرار میکردیم اصن حال نداد مث بز پشتمون بودن ول نمیکردن !!! یه زمین چمن پیدا کردیم دیدم بالای 10 تای دختر داخلشن 2 تا بمبک انداختیم بیچاره 1 قدم داش سکته کنه !! |: فقط همون جا حال داد دیگه کلا داشتیم میدودییم |:

مآ بودیم امـآم .. اصلـآ معمور کاری نداشت ... اصلا یگان ندیدم ..

فقط یه پسره تو دستش تخم مرغ بود . یه معمور لباس شخصی اومدو دنبالش کرد ..

سرم داره میترکـه .. احمد فیلم گرفتم .. بعدا اپ میکنم ببینی دلت بسوزه که چرا نیومدی .

از همین حآلا داره تا فیخآلدونم میسوزه ! :|

[Brooklyn Baby]

5 دقیقه(-_-)

5 دقیقه چی ؟ ذهنمو باش حتی از کوچیک ترین چیز ها هم سوژه میسازه

اَمـــــــیر(-_-)
حقته یدونه بزنم تو گوشت!
وای خدا این استادو از ما نگیر!

[!~IмДи~!]

خیآبون امام ! ؟

دیوونه همه بودن خیابون امام .. کجاش ؟

مادمه پاساژ صادقیان بودیـم .. 20 تا دینآمیت ظرف 5 دقیقه تموم کردم ..

یگآن نبود ! ؟
من پارسآل توبه کردم دیگه نرم ! نزدیک بود منو بندآزن پشت از اون مآشینآ !
ولی خیآبون امام بیشتر تخم مرغ بهم میزن !

ارع یه سری بی فرهنـگ تخم مرغ میزدن اون طرف خیـآبون تو سرو صورت مردم ..

به ما که نخورد .. ولی یه پسره کـنار دوست دخترش بود داشت تلفن صحبت میکرد زدن به لباسش ... پیراهن و شلوارش تخم مرغی شد ...

نکع تو مردمو میترسونی خیلی کآر بآفرهنگی کردی !
تخم مرغ بیشتر حآل میدع من تضمین میکنم !

خاک تو سر .. تمـآم لباس و کفش و . ادم لجن میشه ..

من کفشام تخم مرغی بود ... سره امام پروتئینیه تخم مرغ میفروخت .. فک کنم هر چی داشت فروخت

[_______ :|]

میری تو اوجات ..
گشاد میشه نیشت ..

[Mr.Robot]

دیوونه همه بودن خیابون امام .. کجاش ؟

مادمه پاساژ صادقیان بودیـم .. 20 تا دینآمیت ظرف 5 دقیقه تموم کردم ..

برا ما 100تا بمبک تو نیم ساعت لامصب جیبا همه پر بود من خودم 58 تا بمبک داشتم |:

من یه باکس 20 تایی دیـنامیت .. 15 تــآ کپسول + 6 تا هفت ترقه ..

هفت ترقه که هیچی نفهمیدم چیکارشون کردم ..

ولی دیـنامیت خیلی حال داد ... خیـلی ریـلکس از تو پیاده رو فندک تو دستم روشن میکردم مینداختم زیره پا .. :cool:

والا ما کلا داشتیم از معمورم فرار میکردیم اصن حال نداد مث بز پشتمون بودن ول نمیکردن !!! یه زمین چمن پیدا کردیم دیدم بالای 10 تای دختر داخلشن 2 تا بمبک انداختیم بیچاره 1 قدم داش سکته کنه !! |: فقط همون جا حال داد دیگه کلا داشتیم میدودییم |:

مآ بودیم امـآم .. اصلـآ معمور کاری نداشت ... اصلا یگان ندیدم ..

فقط یه پسره تو دستش تخم مرغ بود . یه معمور لباس شخصی اومدو دنبالش کرد ..

سرم داره میترکـه .. احمد فیلم گرفتم .. بعدا اپ میکنم ببینی دلت بسوزه که چرا نیومدی .

ادرس بده سال بد بیام اونجا دیگه از دست این یگان های د**س .... !!! استقفرلا |:

[Brooklyn Baby]

برا ما 100تا بمبک تو نیم ساعت لامصب جیبا همه پر بود من خودم 58 تا بمبک داشتم |:

من یه باکس 20 تایی دیـنامیت .. 15 تــآ کپسول + 6 تا هفت ترقه ..

هفت ترقه که هیچی نفهمیدم چیکارشون کردم ..

ولی دیـنامیت خیلی حال داد ... خیـلی ریـلکس از تو پیاده رو فندک تو دستم روشن میکردم مینداختم زیره پا .. :cool:

والا ما کلا داشتیم از معمورم فرار میکردیم اصن حال نداد مث بز پشتمون بودن ول نمیکردن !!! یه زمین چمن پیدا کردیم دیدم بالای 10 تای دختر داخلشن 2 تا بمبک انداختیم بیچاره 1 قدم داش سکته کنه !! |: فقط همون جا حال داد دیگه کلا داشتیم میدودییم |:

مآ بودیم امـآم .. اصلـآ معمور کاری نداشت ... اصلا یگان ندیدم ..

فقط یه پسره تو دستش تخم مرغ بود . یه معمور لباس شخصی اومدو دنبالش کرد ..

سرم داره میترکـه .. احمد فیلم گرفتم .. بعدا اپ میکنم ببینی دلت بسوزه که چرا نیومدی .

ادرس بده سال بد بیام اونجا دیگه از دست این یگان های د**س .... !!! استقفرلا |:

با اون س نیس|:
با اینه:ث