امتیاز موضوع:
  • 9 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

✘בفـتــَـرِ ωــَــبـزُ عــــاشـــ ــقــآنـﮧ ے مـסּ (جملــات دکتــر شـریعتــی)

#71
تواناترين مترجم کسي است که سکوت
ديگران را ترجمه کند
شايد سکوتي تلخ گوياي دوست داشتني
شيرين باشد
اگر نمي خواهي بدست هيچ ديکتاتوري گرفتار شوي
فقط يک کار کن
بخوان و بخوان و بخوان
پاسخ
 سپاس شده توسط Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ ، aCrimoniouSs
آگهی
#72
وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم .

وقتی که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم .

وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد من او را دوست داشتم .

وقتی او تمام کرد من شروع کردم .

وقتی او تمام شد من آغاز شدم .

و چه سخت است .

تنها متولد شدن

مثل تنها زندگی کردن است ،

مثل تنها مردن !
all falling stars one day will land
all broken hearts one day will mend
and the end is still the end whether you want it or not
پاسخ
 سپاس شده توسط First Star ، aCrimoniouSs
#73
هیچ وقت نباید به اجبار خندید !
گاهی بــاید تا نهایت آرامش گــریه کرد …
لبخـــــند بعد از گریه ؛
از رنگــــین کمــــآن بعد از بـــآران هم زیبـــاتره …
پاسخ
 سپاس شده توسط First Star ، Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ ، aCrimoniouSs
#74
چه رنجيست لذت ها را تنها بردن و چه زشت است
زيباييها را تنها ديدن و چه بدبختي آزاردهنده ايست
تنها خوشبخت بودن
پاسخ
 سپاس شده توسط Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ ، aCrimoniouSs
#75
احمق نیستم

پر بودم و سیر بودم و سیراب

و لذتم تنها این که …

آری کارم سخت است و دردم سخت

و از هرچه شیرینی و شادی و بازی است محروم

اما …

این بس که می فهمم !

خوب است …

احمق نیستم
پاسخ
 سپاس شده توسط aCrimoniouSs
#76
چـــــــه حقیرند مردمــانی که:
نه لیــــــاقت دوست داشتن...
و نـه متانت دوست داشته شدن...
نـــــــه صبر سکــوت و نــــــه فهـــــم انتقـــــــاد...
بااین حــــــــال مدام شعر عاشقانه میخـــوانند...
✘בفـتــَـرِ ωــَــبـزُ عــــاشـــ ــقــآنـﮧ ے مـסּ (جملــات دکتــر شـریعتــی) 8
پاسخ
 سپاس شده توسط Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ ، First Star
#77
خدایا ...!چه خبره ..آرامتر ...!نیازی به زمین لرزه نیست..کاخِ آرزوهای این مردم به تلنگری هم فرو میریخت...!!!
پاسخ
 سپاس شده توسط First Star ، aCrimoniouSs
#78
من هرگز از مرگ نمي هراسيده ام .

عشق به آزادي ، سختي جان دادن را بر من هموار مي سازد .

عشق به آزادي مرا همه عمر در خود گداخته است .

آزادي معبود من است .

به خاطر آزادي هر خطري بي خطر است .

هر دردي بي درد است .

هر زنداني رهايي است .

هر جهادي آسودگي است .

هر مرگي حيات است .

مرا اينچنين پرورده اند من اينچنينم .

پس چرا از فردا مي ترسم .

من تنهايي را از آزادي بيشتر دوست دارم!
پاسخ
 سپاس شده توسط Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ ، aCrimoniouSs
#79


خداوندا
پریشانم
چه می خواهی تو ازجانم
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی
خداواندا
اگر روزی زعرش خود به زیر ایی
لباس فقر بپوشی
غرورت رابرای تکه نانی
به زیر پای نامردان بیاندازی
و شب آهسته و خسته
تهی دست و زبان بسته
به سوی خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر می گویی
نمی گوی
خداوندا
اگر در روز گرما خیز
تنت بر سایه ی دیوار بگشایی
لبت برکاسه ی مسی قیر اندود بگذاری
و قدری آن طرف تر
عمارتهای مرمرین بینی
و اعصابت برای سکه ای این سو آن سو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر می گویی
نمی گویی
خداوندا
اگر روزی بشر گردی
زحال بندگانت با خبر کردی
پشیمان می شوی از قصه خلقت ، از این بودن از این بدعت
خداوندا تو مسئولی
خداوندا تو می دانی که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است
چه رنجی می کشد انکس که انسان است و از احساس سرشار است
پاسخ
 سپاس شده توسط First Star ، aCrimoniouSs
#80
هیچ گاه كسي را دوست نداشته باش،
چون دوست داشتن اسارت است
و اسارت انسان را به جنون مي كشاند
هر گاه کسی را دوست داشتي رهايش كن.
اگر به سویت باز نگشت بدان كه از اول هم مال تو نبوده است.
پاسخ
 سپاس شده توسط aCrimoniouSs


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان