امتیاز موضوع:
  • 95 رأی - میانگین امتیازات: 4.36
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥

یک شب کنار شمعی، تا صبح دم نشستم

او گریه کرد می سوخت، من هم زغم شکستم

در آن شب سیه رو، یادم به چشمت افتاد

آن مستی نگاهت، بر روی چشمم افتاد

آهسته اشکی آمد، پایین ز دیدگانم

گویی به شعله آمد، شمع درون جانم

آن قطره اشکم آخر، بر روی شمع لغزید

خاموش گشت آنگه، دودی به ناز رقصید

از طرح دود آن شمع، در آن سیاهی تار

شعری نوشته می شد، آهسته روی دیوار

دل می تپد به سینه، با یاد روی دلدار

هر جا که هستی یارم، باشد خدانگهدار
. ҉ مـے روے !!!

.::هَـوایـتـ نـیـسـت::.

و بـہـ هـمـیـטּ راحـتـے .:: احـسـاسـات ِ مـטּ خَـفـه ::. مـے شَـونـב...

.::آبـے کـہــ روز آخـر پـشتـ سـرتـ ::. ریـخـتـمـ ؟!

.::آبـروے בلـمـ ::. بـوב... ҉
 سپاس شده توسط ...Sara SHZ... ، sp_go
آگهی
برای کنار هم گذاشتن واژه ها٬

دست قلمم بیش از آنچه فکر کنی خالی است…

و بیش از آنچه فکر کنی احساس می کنم به نوشتن مجبورم !

شاید این هم خاصیت ِ داشتن این صفحه ی مجازی است ؛

میان جاده که می آمدم ، سرم پر از فکر بود

فکرهایی از آن دست که به هر نیمه ای که می رسیدم

احساس می کردم بیش از این رخصت پیش رفتن ندارم

چیزهایی مثل ِِ

آینده

رفتن

ماندن

حالا اما اندیشه ای نیست برای به واژه آوردن..
آنان که با زندگی میسازند زندگی را میبازند
 سپاس شده توسط frozen✘girl ، Armina
برای زندگی کردن بهانه‌ای نمی‌خواهم

برای نفس کشیدن تقلایی نمی‌کنم

و برای گفتن نگفتنی‌هایم هم چاره‌ای نمی‌جویم

سکوت . . .

و تنها سکوت!

و دیواری از

نشدن

و

نرسیدن

و باز هم سکوت

و قلبی تنها با احساسی عجیب

و نگاهی عمیق با حسرتی همیشگی

و آهی تمام نشدنی برای تمام طول زندگی



دنیای عجیبی است؛

بودن به شرط

نگفتن!!!!!!!
. ҉ مـے روے !!!

.::هَـوایـتـ نـیـسـت::.

و بـہـ هـمـیـטּ راحـتـے .:: احـسـاسـات ِ مـטּ خَـفـه ::. مـے شَـونـב...

.::آبـے کـہــ روز آخـر پـشتـ سـرتـ ::. ریـخـتـمـ ؟!

.::آبـروے בلـمـ ::. بـوב... ҉
 سپاس شده توسط ...Sara SHZ... ، melodi+
می گفتند سختی ها نمک زندگی است..


اما چرا هیچکس نفهمید نمک برای من که..


خاطراتم زخمیست...


شور نیست ....


مزه ی درد میدهد..

اگر مدیر بودم یکی از شرایط ثبت نام و عشق میگذاشتم،
اگر دبیر ریاضی بودم عشق را با عشق جمع میکردم،
اگر معمار بودم قصری از عشق میساختم،
اگر سارق بودم فقط عشق را میدزدیدم،
اگر بیمار بودم فقط شربت عشق مینوشیدم،
اگر درجه دار بودم فقط به عشق سلام میدادم،
اگر خلبان بودم در آسمان عشق پرواز میکردم،
اگر دبیر ورزش بودم به بچه ها میگفتم با عشق نرمش کنید،
اگر خواننده بودم فقط از عشق میخواندم،
و اگر...


 سپاس شده توسط frozen✘girl ، Armina
کسی را می‌خواهم، نمی‌یابمش

می‌سازمش روی تصویر تو

و تو با یک کلمه فرو می‌ریزی‌اش

تو هم کسی می‌خواهی، نمی‌یابیش

می‌سازی‌اش روی تصویر من

و من نیز با یک کلمه …

اصلا بیا چیز دیگری نسازیم

و تن به زیبایی ابهام بسپاریم

فراموش شویم در آن‌چه هست

روی چمن‌های هم دراز بکشیم

به نیلوفرهامان فرصت پیچش بدهیم

بگذار دست‌هایم در آغوش راز شناور شوند

رویای عشق در همین حوالی مبهم درد است شاید
آنان که با زندگی میسازند زندگی را میبازند
 سپاس شده توسط frozen✘girl ، melodi+
عجیب است دریا . . .



همین که غرقش میشوی ، پس میزند تو را . . .



درست مثل بعضی از آدم ها!
. ҉ مـے روے !!!

.::هَـوایـتـ نـیـسـت::.

و بـہـ هـمـیـטּ راحـتـے .:: احـسـاسـات ِ مـטּ خَـفـه ::. مـے شَـونـב...

.::آبـے کـہــ روز آخـر پـشتـ سـرتـ ::. ریـخـتـمـ ؟!

.::آبـروے בلـمـ ::. بـوב... ҉
 سپاس شده توسط parya2 ، Armina
دخترك برگشت
چه بزرگ شده بود
پرسيدم : پس كبريتهايت كو ؟
پوزخندي زد!
گونه اش آتش بود ، سرخ ، زرد...
گفتم: ميخواهم امشب
با كبريتهاي تو ، اين سرزمين را به آتش بكشم!!
دخترك نگاهي انداخت ، تنم لرزيد...
گفت : كبريتهايم را نخريدند!
سالهاست تن مي فروشم!
مي خري؟؟؟!!!
.
Fuck
LiFE
 سپاس شده توسط parya2
هر گز برای عاشق شدن

به دنبال باران وبهار و بابونه نباش

گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس به غنچه ای

میرسی که ماه را بر لبانت می نشاند.

اگر مدیر بودم یکی از شرایط ثبت نام و عشق میگذاشتم،
اگر دبیر ریاضی بودم عشق را با عشق جمع میکردم،
اگر معمار بودم قصری از عشق میساختم،
اگر سارق بودم فقط عشق را میدزدیدم،
اگر بیمار بودم فقط شربت عشق مینوشیدم،
اگر درجه دار بودم فقط به عشق سلام میدادم،
اگر خلبان بودم در آسمان عشق پرواز میکردم،
اگر دبیر ورزش بودم به بچه ها میگفتم با عشق نرمش کنید،
اگر خواننده بودم فقط از عشق میخواندم،
و اگر...


خیلی نگران خودم هستم
آیا بلایی به سرم آمده ؟
زنده ام یا مرده ؟
اصلا از خودم خبر ندارم
در این صبحگاه
در خانه ام را می زنم
کسی که در باز میکند خودم هستم
حسابی به خودم نگاه می کنم
آن چهره خندان
کسی نیست غیر از خودم
آه !.چه صبح زیبایی َ!
پس امروز هم زندگی خواهم کرد
جز خودم کسی را ندارم
وتنها این موضوع
مرا نگران می کند !!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ 96
 سپاس شده توسط Armina ، னιSs~டεனσή
یه روزی ، یه جایی یه دل شکوندم
یکی‌ عاشقم شد و بپاش نموندم
چه آسون چه راحت ازش گذشتم
دلم رو به قلبی دیگه سپردم
پریشنو گریون ‌و دل شکسته
هنوزم به هیچکی‌ دلی‌ نبستهچقدر میگفت دوباره
دوباره برگرد
چه روزا که بی‌ من تنهایی‌ سر کرد
اما حالا که دارم فکر می‌کنم میبینم انگاراونی که باخته بازی‌ رو فقط من بودم این بار
حتی یه بار نشد که بعد از اون عشقو ببینماز شدت عشق از رو لبی بوسه بچینم
پشیمونــــــــــم پشیمونـــــــــــــم
من دیگه بی‌ تو نه نمیتونم
نمیخونـــــــم نمیخونـــــــــم
من دیگه جز برای تو نمیخونم
اما حالا که دارم فکر می‌کنم میبینم انگار
اونی که باخته بازی‌ رو فقط من بودم این بار
حتی یه بار نشد که بعد از اون عشقو ببینم
از شدت عشق از رو لبی بوسه بچینم
پشیمونــــــــــم پشیمونـــــــــــــم
من دیگه بی‌ تو نه نمیتونم...
خــط زدنِ مَـــن ، پـایــآنِ من نبـــود !!!
آغـــاز بی لیاقتـــیِ تـو بــود!
 سپاس شده توسط parya2


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 75 مهمان