21-02-2014، 20:20
سندي که در زير ملاحظه خواهيد کرد، عريضۀ دختري است که پدر تاجدار خود را نديد ولي تألمات و مصائب تاجدار بودن پدر را کشيد.
عزيزالسطنه دختر کوچک ناصرالدين شاه که پس از کشته شدن پدر به دنيا آمد، شکوائيه اي براي ناصرالملک نايبالسلطنه نوشت. او در اين نامه، سختيها و فشارهاي قبل از مشروطه و بدتر شدن اوضاع زندگي خود و مادرش پس از «مشروطگي» را مفصل شرح داده است.
عزيزالسلطنه از قطع شدن حقوقشان توسط مجلس و توقيف خانهاشان گلايه ميکند، او مينويسد: تمام دارو ندار خود را يا به قيمت ارزان در بازار فروخته و يا در بانک گرو گذاشته است. عزيزالسلطنه تمامي اينها را از چشم مشروطه و مجلس ميداند، و تذکر ميدهد: «ساير ممالک هم که مشروطه شدهاند اول با اولاد سلطان اين قسم رفتار کردهاند، معني عدالت و مشروطهگي همين است که دختر سلطان گدايي کند».
اين شاهزاده در نهايت، چارهاي براي نجات خود از شخص نايبالسلطنه ميخواهد. اين سند دو برگي در موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران موجود است.
حضور مبارک جناب مستطاب اشرف آقاي نايبالسلطنه دامت شوکته
عزيزالسلطنه صبيه شاه شهيد
تولد اين کمينه چند ماه پس از شهادت شاه شهيد بود و در زمان سلطنت اندوخته نکرده که حالا از بابت امر معيشت راحت شده چند سالي با مادر و چند نفر نوکر و خدمه با کمال عسرت با قليل مواجب گذران ميکرد در ابتداي مشروطهگي که از طرف مجلس مقدس امر به قطع حقوق گرديد مواجب اين کمينه را هم مقطوع و هزار تومان منظور نمودند. سنه ماضيه پيچيئيل که قبض مواجب خود و والده را به گيلان فرستاده بواسطه انقلابات ميرزا فتحالله وزير ماليه گيلان فرصت غنيمت شمرده پس از يک سال قبض را عودت داده و ميگويد وجه اين قبض را مرحوم سردار افخم گرفته است. هذه السنه هم محتاج به عرض نيست قبض به گيلان فرستاده شده جواب دادهاند که از طرف وزارت ماليه قدغن شده که به احدي حقوقي داده نشود از حضرت اشرف انصاف ميخواهم که معني مشروطهگي همين است ساير ممالک هم که مشروطه شدهاند اول با اولاد سلطان اين قسم رفتار کردهاند به خدا قسم است که هرچه داشته ام چه در بازار نيمه بها فروخته ام و چه در بانک گرو گذاشتهام دو ماه است که عمارتي که جنب عمارت خورشيد بوده به تصرف حکومتي داده شده حمامي هم که در تصرف اين کمينه بوده تصرف کردهاند در اين دو ماه بي حمام هم ماندهام، شوهري ندارم که کفيل مخارج بنده شود دو سالي هم هست که مواجب کمينه نرسيده معني عدالت و مشروطهگي همين است که دختر سلطان گدايي کند. يا بايد به جائي پناهنده شود هر يک را که راي مبارک اقتضا فرمايد دستخط فرماييد اطاعت کنم. و اگر شايسته نيست مستدعي است تکليفي براي کمينه معين فرماييد که آگاه شوم و مواجب دو سالهام وصول و ايصال شود زياد عرض ندارد.
عزيزالسلطنه صبيه شاه شهيد.
[43 و 42- ق]
[پشت پاکت]:
حضور مرحمت ظهور مبارک جناب مستطاب اشرف اقدس آقاي نايبالسلطنه دامت شوکته مشرف شود.
[سجع مهر در پاکت]: عزيزالسلطنه
[2/42 ق و 1/42 ق]
عزيزالسطنه دختر کوچک ناصرالدين شاه که پس از کشته شدن پدر به دنيا آمد، شکوائيه اي براي ناصرالملک نايبالسلطنه نوشت. او در اين نامه، سختيها و فشارهاي قبل از مشروطه و بدتر شدن اوضاع زندگي خود و مادرش پس از «مشروطگي» را مفصل شرح داده است.
عزيزالسلطنه از قطع شدن حقوقشان توسط مجلس و توقيف خانهاشان گلايه ميکند، او مينويسد: تمام دارو ندار خود را يا به قيمت ارزان در بازار فروخته و يا در بانک گرو گذاشته است. عزيزالسلطنه تمامي اينها را از چشم مشروطه و مجلس ميداند، و تذکر ميدهد: «ساير ممالک هم که مشروطه شدهاند اول با اولاد سلطان اين قسم رفتار کردهاند، معني عدالت و مشروطهگي همين است که دختر سلطان گدايي کند».
اين شاهزاده در نهايت، چارهاي براي نجات خود از شخص نايبالسلطنه ميخواهد. اين سند دو برگي در موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران موجود است.
حضور مبارک جناب مستطاب اشرف آقاي نايبالسلطنه دامت شوکته
عزيزالسلطنه صبيه شاه شهيد
تولد اين کمينه چند ماه پس از شهادت شاه شهيد بود و در زمان سلطنت اندوخته نکرده که حالا از بابت امر معيشت راحت شده چند سالي با مادر و چند نفر نوکر و خدمه با کمال عسرت با قليل مواجب گذران ميکرد در ابتداي مشروطهگي که از طرف مجلس مقدس امر به قطع حقوق گرديد مواجب اين کمينه را هم مقطوع و هزار تومان منظور نمودند. سنه ماضيه پيچيئيل که قبض مواجب خود و والده را به گيلان فرستاده بواسطه انقلابات ميرزا فتحالله وزير ماليه گيلان فرصت غنيمت شمرده پس از يک سال قبض را عودت داده و ميگويد وجه اين قبض را مرحوم سردار افخم گرفته است. هذه السنه هم محتاج به عرض نيست قبض به گيلان فرستاده شده جواب دادهاند که از طرف وزارت ماليه قدغن شده که به احدي حقوقي داده نشود از حضرت اشرف انصاف ميخواهم که معني مشروطهگي همين است ساير ممالک هم که مشروطه شدهاند اول با اولاد سلطان اين قسم رفتار کردهاند به خدا قسم است که هرچه داشته ام چه در بازار نيمه بها فروخته ام و چه در بانک گرو گذاشتهام دو ماه است که عمارتي که جنب عمارت خورشيد بوده به تصرف حکومتي داده شده حمامي هم که در تصرف اين کمينه بوده تصرف کردهاند در اين دو ماه بي حمام هم ماندهام، شوهري ندارم که کفيل مخارج بنده شود دو سالي هم هست که مواجب کمينه نرسيده معني عدالت و مشروطهگي همين است که دختر سلطان گدايي کند. يا بايد به جائي پناهنده شود هر يک را که راي مبارک اقتضا فرمايد دستخط فرماييد اطاعت کنم. و اگر شايسته نيست مستدعي است تکليفي براي کمينه معين فرماييد که آگاه شوم و مواجب دو سالهام وصول و ايصال شود زياد عرض ندارد.
عزيزالسلطنه صبيه شاه شهيد.
[43 و 42- ق]
[پشت پاکت]:
حضور مرحمت ظهور مبارک جناب مستطاب اشرف اقدس آقاي نايبالسلطنه دامت شوکته مشرف شود.
[سجع مهر در پاکت]: عزيزالسلطنه
[2/42 ق و 1/42 ق]