09-12-2011، 1:36
هنگامی که شیرویه و پسرش اردشیر مردند، مردان و سران ساسانی در مدائن، از میان خاندان شاهی، هیچ مردی را نیافتند که به تخت سلطنت بنشانند پس به ناچار دختر پرویز را به سلطنت نشاندند
شاهنشاهی بزرگ ساسانی نزدیک به نیمی از یک هزاره را بر ایران و بسیاری از کشورهای جهان فرمان راند. نزدیک به 35 شاه در این فرمانروایی تاج بر سر نهادند که نام دو زن نیز در میان آنها دیده میشود؛ «ذرمیدخت» و «پوراندخت» که هر دو از دختران خسرو پرویز بودند.
پوران دخت
پوراندخت بر پایهی آنچه تاریخدانان یونانی نوشتهاند در 21 مهر سال 630 میلادی(1381 سال پیش) و پس از کشته شدن سپهبد شهربراز، شاه ایران شد.
پوراندخت پیراهنی زیبا و نگره دار و سبزرنگ بر تن، شلواری به رنگ بی سمانی بر پای و تاجی از نگینهای بی رنگ بر سر میگذاشت و بر تخت شاهنشاهان ساسانی تکیه مینمود.
پوراندخت یا پوراندخت به معنای دختری با چهره گلگون، نخستین زن ایرانی است که به مقام سلطنت رسید. وی زنی بود که بر بیش از 10 کشور سیایی پادشاهی میکرد. در کتب مختلف او را زنی عاقل، عادل و نیکو سیرت وردهاند که چون شاه شد در میان رعایا عدل را گسترش داد.
هنگامی که شیرویه و پسرش اردشیر مردند، مردان و سران ساسانی در مدائن، از میان خاندان شاهی، هیچ مردی را نیافتند که به تخت سلطنت بنشانند پس به ناچار دختر پرویز را به سلطنت نشاندند. شرایط ن زمان نشان میدهد که حتی کودکی برای پادشاهی باقی نمانده بود زیرا خاندانهای حکومتگر به جان هم افتاده و کشت و کشتار بزرگی راه انداخته بودند. شرایط اجتماعی در دورانی که پوراندخت به حکومت رسید بسیار دشوار بود.
بر خلاف دوره حکومت هخامنشیان که جنسیت اهمیت زیادی نداشت، دوره حکومت ساسانیان دوره تفوق و برتری مرد بر زن بود. در دوران هخامنشیان، سرپرست کارگاههای تخت جمشید، بیشتر زن بودند. عدهای از زنان دو برابر مردان حقوق میگرفتند. این زنان، مهندسان و طراحانی بودند که بهترین و زیباترین هنرها را در تخت جمشید فریدند.
وی زنی بود که بر بیش از 10 کشور آسیایی پادشاهی میکرد. در کتب مختلف او را زنی عاقل، عادل و نیکو سیرت آوردهاند که چون شاه شد در میان رعایا عدل را گسترش داد
حتی زنان در این دوره جیره زایمان میگرفتند. دوره ساسانی کاملا متفاوت از دوره هخامنشیان بود. در امپراطوری ساسانی، زن شخصیت حقوقی نداشت و فرد محسوب نمیشد. زن از هر نظر تحت سرپرستی «کتک ختای» یا کدخدای خانواده بود. در چنین شرایطی پوراندخت در تیسفون تاج بر سر گذاشت و بدون توجه به جنسیت خود، قدرت را بار دیگر به خاندان از هم پاشیده ساسانی بازگرداند.
پوراندخت با تمام شفتگیها و طرز فکرهایی که درباره زنان در نزمان رواج داشت تصمیم گرفت تا اوضاع کشور را سر و سامان دهد.
از کارهای وی میتوان موارد زیر را نام برد:
وی در نامه و سخنرانی غازین خود همگان را به دادگستری و فرمانبرداری خواند و گفت پادشاهی وابسته به زن یا مرد نیست بلکه به دادگری بسته است. وی مانده ی خراج مردم را بخشید و از ن گذشت و عاملان کودتاهای پی در پی در دربار را و قاتلان شاهان به ویژه قاتل اردشیر سوم به نام پیروز خسرو را به کیفر رساند. وی سکه نو با نگاری نو ضرب نمود و فرمان داد با کشاورزان به نیکی رفتار شود و همه ی پلها در گستره ی شاهنشاهی ساسانی بازسازی گردند.
در دوران هخامنشیان، سرپرست کارگاههای تخت جمشید، بیشتر زن بودند. عدهای از زنان دو برابر مردان حقوق میگرفتند. این زنان، مهندسان و طراحانی بودند که بهترین و زیباترین هنرها را در تخت جمشید آفریدند
پوراندخت چلیپای عیسی مسیح را که خسرو پرویز ن را از گنگ دژ (بیت المقدس) به غنیمت ورده بود و این کار را که بروز جنگهای خونین میان ایران و روم شده بود را به هراکلیوس امپراتور روم خاوری بازگرداند و با این کار به جنگهای بیست و شش ساله ی ایران و روم (630-604) پایان داد و پس از ن صلحی پایدار میان ایران و روم بسته شد و با نگهداری سره پهنه ی پهناور ایران زمین، پشتیبانی و دوستی روم را نیز به دست ورد. و حتی یاری سپاهی از سوی هراکلیوس را نیز پذیرفت. پوراندخت در هنگامه ی پادشاهی خود بنای تشکده استینا و بناهایی در قهستان یزد ساخت که امروزه به توران پشت نامور است.
گویند شهربراز همسر بوراندخت بوده و به وسیله ی وی کشته شده است.
مدت پادشاهی وی را یک سال و چهار ماه ورده اند که با مرگ بوراندخت در پاییز سال 631 پس از زایش مسیح به پایان رسیده است. از رامگاه این شاهنشاه زن ساسانی گزارشی در دست نیست.
شاهنشاهی بزرگ ساسانی نزدیک به نیمی از یک هزاره را بر ایران و بسیاری از کشورهای جهان فرمان راند. نزدیک به 35 شاه در این فرمانروایی تاج بر سر نهادند که نام دو زن نیز در میان آنها دیده میشود؛ «ذرمیدخت» و «پوراندخت» که هر دو از دختران خسرو پرویز بودند.
پوران دخت
پوراندخت بر پایهی آنچه تاریخدانان یونانی نوشتهاند در 21 مهر سال 630 میلادی(1381 سال پیش) و پس از کشته شدن سپهبد شهربراز، شاه ایران شد.
پوراندخت پیراهنی زیبا و نگره دار و سبزرنگ بر تن، شلواری به رنگ بی سمانی بر پای و تاجی از نگینهای بی رنگ بر سر میگذاشت و بر تخت شاهنشاهان ساسانی تکیه مینمود.
پوراندخت یا پوراندخت به معنای دختری با چهره گلگون، نخستین زن ایرانی است که به مقام سلطنت رسید. وی زنی بود که بر بیش از 10 کشور سیایی پادشاهی میکرد. در کتب مختلف او را زنی عاقل، عادل و نیکو سیرت وردهاند که چون شاه شد در میان رعایا عدل را گسترش داد.
هنگامی که شیرویه و پسرش اردشیر مردند، مردان و سران ساسانی در مدائن، از میان خاندان شاهی، هیچ مردی را نیافتند که به تخت سلطنت بنشانند پس به ناچار دختر پرویز را به سلطنت نشاندند. شرایط ن زمان نشان میدهد که حتی کودکی برای پادشاهی باقی نمانده بود زیرا خاندانهای حکومتگر به جان هم افتاده و کشت و کشتار بزرگی راه انداخته بودند. شرایط اجتماعی در دورانی که پوراندخت به حکومت رسید بسیار دشوار بود.
بر خلاف دوره حکومت هخامنشیان که جنسیت اهمیت زیادی نداشت، دوره حکومت ساسانیان دوره تفوق و برتری مرد بر زن بود. در دوران هخامنشیان، سرپرست کارگاههای تخت جمشید، بیشتر زن بودند. عدهای از زنان دو برابر مردان حقوق میگرفتند. این زنان، مهندسان و طراحانی بودند که بهترین و زیباترین هنرها را در تخت جمشید فریدند.
وی زنی بود که بر بیش از 10 کشور آسیایی پادشاهی میکرد. در کتب مختلف او را زنی عاقل، عادل و نیکو سیرت آوردهاند که چون شاه شد در میان رعایا عدل را گسترش داد
حتی زنان در این دوره جیره زایمان میگرفتند. دوره ساسانی کاملا متفاوت از دوره هخامنشیان بود. در امپراطوری ساسانی، زن شخصیت حقوقی نداشت و فرد محسوب نمیشد. زن از هر نظر تحت سرپرستی «کتک ختای» یا کدخدای خانواده بود. در چنین شرایطی پوراندخت در تیسفون تاج بر سر گذاشت و بدون توجه به جنسیت خود، قدرت را بار دیگر به خاندان از هم پاشیده ساسانی بازگرداند.
پوراندخت با تمام شفتگیها و طرز فکرهایی که درباره زنان در نزمان رواج داشت تصمیم گرفت تا اوضاع کشور را سر و سامان دهد.
از کارهای وی میتوان موارد زیر را نام برد:
وی در نامه و سخنرانی غازین خود همگان را به دادگستری و فرمانبرداری خواند و گفت پادشاهی وابسته به زن یا مرد نیست بلکه به دادگری بسته است. وی مانده ی خراج مردم را بخشید و از ن گذشت و عاملان کودتاهای پی در پی در دربار را و قاتلان شاهان به ویژه قاتل اردشیر سوم به نام پیروز خسرو را به کیفر رساند. وی سکه نو با نگاری نو ضرب نمود و فرمان داد با کشاورزان به نیکی رفتار شود و همه ی پلها در گستره ی شاهنشاهی ساسانی بازسازی گردند.
در دوران هخامنشیان، سرپرست کارگاههای تخت جمشید، بیشتر زن بودند. عدهای از زنان دو برابر مردان حقوق میگرفتند. این زنان، مهندسان و طراحانی بودند که بهترین و زیباترین هنرها را در تخت جمشید آفریدند
پوراندخت چلیپای عیسی مسیح را که خسرو پرویز ن را از گنگ دژ (بیت المقدس) به غنیمت ورده بود و این کار را که بروز جنگهای خونین میان ایران و روم شده بود را به هراکلیوس امپراتور روم خاوری بازگرداند و با این کار به جنگهای بیست و شش ساله ی ایران و روم (630-604) پایان داد و پس از ن صلحی پایدار میان ایران و روم بسته شد و با نگهداری سره پهنه ی پهناور ایران زمین، پشتیبانی و دوستی روم را نیز به دست ورد. و حتی یاری سپاهی از سوی هراکلیوس را نیز پذیرفت. پوراندخت در هنگامه ی پادشاهی خود بنای تشکده استینا و بناهایی در قهستان یزد ساخت که امروزه به توران پشت نامور است.
گویند شهربراز همسر بوراندخت بوده و به وسیله ی وی کشته شده است.
مدت پادشاهی وی را یک سال و چهار ماه ورده اند که با مرگ بوراندخت در پاییز سال 631 پس از زایش مسیح به پایان رسیده است. از رامگاه این شاهنشاه زن ساسانی گزارشی در دست نیست.