09-01-2014، 11:51
اوففف این خیلی دلش میخواد مارو سیگاری کنه
|
سـیگار((̅(_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅()ڪےتنهایی من !!(بروز رسانی میشود ) |
||||||||||||||||||||||||||||||||
09-01-2014، 11:51
اوففف این خیلی دلش میخواد مارو سیگاری کنه
09-01-2014، 19:17
با این که از سیگار متنفرم ولی خیلی خوشگل بودن
10-01-2014، 12:42
(آخرین ویرایش در این ارسال: 10-01-2014، 12:43، توسط Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ.)
چن وقتیست همه دلگیرند از من ... دلیل میخواهند ... مدرک میخواهند برای غمگین بودنم .... برای نا امید بودنم،برای تلخ شدنم .... نگران نباشید !!! من نه غمگینم ...نه نا امید ... نه تلخ ... فقط مدتیست که به دنبالشان میگردم ... مدتیست که گم شده اند... صبرم ... تحملم ... امیدهایم ... انگیزه ام ... نمیدانم کدام صفحه ی قصه ی سرگذشتم را جا گذاشتمشان ... نقطه آغاز سیگار کشیدن هایم روزی بود که تو ترکم کردی و سیگار درکم کرد ....
11-01-2014، 18:10
(آخرین ویرایش در این ارسال: 11-01-2014، 18:11، توسط Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ.)
(̅_̅_̅_̅(̲̲̲̲̲̅̅̅̅̅̅(̅_̅_̲̅м̲̅a̲̅я̲̅l̲̅b̲̅o̲̅r̲̅o̲̅̅_̅_̅_̅()ڪے
ﻳﮕﺮ ﺗﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﺳﻴﮕﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﺩﻭﺭ ﻧﻤﯽ ﺭﻳﺰﻡ …
ﺷﺎﻳﺪ ﻓﺮﺩﺍ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻧﺒﺎﺷﻢ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻫﻤﻴﻦ ﻫﺎ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭستت ﺩﺍﺷﺘﻢ ! . . اوضاع حالم چطوره دکتر ؟ دکتر : همراهت کسی هست ؟ آره تو جیبم ؛ سیگار و فندکم … . . عادت ندارم سیگارم را با آتش دیگران روشن کنم ! دلم با آتش دیگران سوخت برایم کافی بود … . . حالا که هستی کام می گیرم از عمق “بودنت” و دود می کنم همه فاصله ها را با یک پک عمیق از “داشتنت” . . یک نخ سیگار کشیدم و هرکس دید گفت : چه نقاش زبردستی ؟!!! فرستنده : دلآرام . . بیخود از این شهر به آن شهر نکن … تو همینجایی ، داخل همین پاکت ، لابه لای همین چند نخ سیگار من باید تو را دود کنم که نمی کنم ! “حامد ریاحی” . . نخی سیگار مانده برایم برای همه دلتنگی هایم من و شب و تنهایی و سیگار کوله بار غم و تکیه بر دیوار پک اول به حرمت دلم پک بعدی به حرمت دلت به حرمت دلم که بی صدا شکست به حرمت دلت که باور نکرد و رفت
16-01-2014، 17:13
بعضی ها درد می کشند...
بعضی ها سیگار... من سیگار را با درد می کشم …
09-02-2014، 17:54
زندگی مثل سیگار است. روشن که شد، بکشی یا نکشی، تا انتها می سوزد....
17-02-2014، 15:07
سیگــــار می کـــشم ،
یعنی برای دیـــدن خورشــید روز نـــو مـــیل ام نمی کـــشد ... سیـــگار میکـــشم یعنی ســـکوت من از شـــــــب تاریکــــ تر شده .. راه عبــور مـــــــن از تو باریک تر شـــده ... ســـیگار میکـــشم ، یعنی نه عاشـــقم و نه تنـــها اما گسســته ام ... سیـــگار میکشـــم یعـــنی هنوز حـــس میکنـــم که باز راهیــست ســوی تو ... از پشــت ویرانه هـــای تخیل ، از پشـــت قصه ها ... از دوردســـت نگاه کودکان ، وقتــــی که می دوند ، سوی شکـــوه و طراوت یک لحــــظه زندگی ... ســیگار میکــــشم یعـــنی که در تمــــام غزل ها من می نوشـــتمت ، اما دگر نه مـــن آنم ، نه تو ســـــرود من
05-03-2014، 16:42
05-03-2014، 17:03
تنهایـی یـعنی …
یـه بـغض ِ کهـنه و یـه چشـم ِ خـیس و… یـه موزیک لایت و… یـه فـنجون قهـوه ی ِ تـلخ… و سیگار…
05-03-2014، 17:16
امشب منم و کنج اتاقی خاموش ...
در انتظار مرگ شیرینم ... که هر ثانیه تن بی رمقم را در می یابد منم و یک دنیا عشق، که خلاصه شد! در آخرین نخ سیگارم که پیوند می زنم با اولین نخ پاکت بعد .
| ||||||||||||||||||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|