گــفـتگـوے آزاد【77】

[Ƒαкє ѕмιƖє]

|: من به تارا گفتم نرو یه پخ هم نگفت اون وقت این احمد گفت نرو . . !! |:

دستت طلا تارا |:

خدافس دوستان !!

من ایمان رو میخوام . . S: داداش ایمان (جاستین)

خُـدافس

[Mr.Robot]

مگه عاشق شدن دست خودته؟؟؟؟
یه طوری عاشق میشی که خودت نمیفهمی از کجا خوردی......

برامن دسته9 خودمه

کاش من هم مثل تو بودم پس........

سايناتوام؟

عاقا همه رفتن تو بحث عشقشون چراع؟.........
آره منم......ولی من دیگه باهاش کنار اومدم......1سال و 4 ماه و 2 روزه که تنهام گذاشته.......بی معرفت رفته اون بالا بالا ها دیگه حواسش به ما نی......همونجا که همیشه دلش میخواس بره......

زرشک |: تا حالا میگفتی وغت ندارم کع |:

[~KiAηA~]

اوه اوه اوه بـحـث سـر شـکـست عشقیه

مـنـم یه بار تجربـه کردم البته چن بار دیگه هم بود|:

یه بار بی اف محترمه گفت بالا چشت ابرویه منم تصمیم گرفتم خودم رو از روی تختم پرت کنم پایین

یه بـار هـم بـهـم یه بی اف محترمه دیگه گفت دوستت بامزه است

منم تصمیم گرفتم کـلـی قرص خوشبو کنندع دهـن بخورم و خودکشی کنم

تـف|: همه ی پسرا ع*نی بیش نیستن|:

البته به جز لویی و زین و نایل و هری و لیام و پسر پاستیل فروشه و پسر همسایمون و اون یکی دیگه که اسمشو یادم نی|:

نه باو؟؟؟؟؟؟
اجی برو پیش تعمیر کار،فک کنم موتور پیاده کردی!!!!

[Ⓐⓗⓜⓐⓓ Ⓡⓔⓩⓐ]

تآرآ نمیریآ ! ؟

چــشم|:

دختر خوب (:

[بیتا خانومی*]

لیلا چی شدع؟
وای بچه ها من از 32 تا سوال ریاضی 18 تاشو حل کردم.فردا هم کلاس دارم.بدبخت شدم رف

[★~Ѕдула~★]

برامن دسته9 خودمه

کاش من هم مثل تو بودم پس........

سايناتوام؟

عاقا همه رفتن تو بحث عشقشون چراع؟.........
آره منم......ولی من دیگه باهاش کنار اومدم......1سال و 4 ماه و 2 روزه که تنهام گذاشته.......بی معرفت رفته اون بالا بالا ها دیگه حواسش به ما نی......همونجا که همیشه دلش میخواس بره......

زرشک |: تا حالا میگفتی وغت ندارم کع |:

جااااااانم؟؟؟؟؟
من کی گفتم؟؟؟؟؟

[♔ Lîfε ιζ βευτιfυl ♔]

پري ميزنم دهنت خون بالابياريع
مگه***ميخاره ميري عشق بازي ميكني؟
من همون روزاول بهت چي گفتم؟
نع بهت چي گفتم
پري همين الان خفه ميشيع فهميدي؟
من روزاول بهت گفتم خودتووابسته ي پسرجماعت نكن
لابديه چي ميدونم اينوميگم ديع
حالابگوروزاول بهت چي گفتم؟

بیاپ خ

[Dɪʀᴇᴄᴛɪᴏɴᴇʀ~Gɪʀʟ]

آرع خیلی خآصیت دآرع !
شیر هویچ داریم ! ؟

اگـه بـاشـه مـن حـاضـرم بـخـورم(=

( استغفرالله چن وقـتـه دعواهای این هـری گرلـا رو میبینم خیلی داغون و منحرف شدم|: )

[Ⓐⓗⓜⓐⓓ Ⓡⓔⓩⓐ]

|: من به تارا گفتم نرو یه پخ هم نگفت اون وقت این احمد گفت نرو . . !! |:

دستت طلا تارا |:

خدافس دوستان !!

من ایمان رو میخوام . . S: داداش ایمان

خُـدافس

تآرآ این خیلی حسوده هآ !
ایمآنو میخوای بهت محل میده !
نرو آیسآن !

[♣♦♠l♥k♠♦♣]

اوه اوه اوه بـحـث سـر شـکـست عشقیه

مـنـم یه بار تجربـه کردم البته چن بار دیگه هم بود|:

یه بار بی اف محترمه گفت بالا چشت ابرویه منم تصمیم گرفتم خودم رو از روی تختم پرت کنم پایین

یه بـار هـم بـهـم یه بی اف محترمه دیگه گفت دوستت بامزه است

منم تصمیم گرفتم کـلـی قرص خوشبو کنندع دهـن بخورم و خودکشی کنم

تـف|: همه ی پسرا ع*نی بیش نیستن|:

البته به جز لویی و زین و نایل و هری و لیام و پسر پاستیل فروشه و پسر همسایمون و اون یکی دیگه که اسمشو یادم نی|:

اورين
توام؟
سايناكجارفتع؟