29-12-2013، 11:52
[url=http://news.dbazi.com/author/jeneral-shawn/][/url]
عشق، فلسفه، شهرت
بررسی سه کاندیدای اصلیِ بهترین بازیِ سال
شاید بیراه نباشد که لقب “پربارترین سالِ ویدیوگیم” را به امسال بدهیم. بههرحال خیلی کم پیش میآید که در یک سال، به این اندازه، بازیهای خوب و عالی عرضه شود؛ و کمتر پیش میآید که انقدر شاهکار به بازار آید. از بازیهای بازسازی شدهی جدید، مثلِ “توم ریدر” و “شیطان هم میگرید” گرفته تا تولد آیپیِ “نینوکونی”؛ همچنین بازگشتِ “اسلای کوپر” بعد از سالها، در کنارِ دیدار با “قهرمانانِ رِیمَن” و “سوپرماریو”، به اندازهی کافی لذتبخش هستند. حالا اضافه کنید به اینها سومین قسمت از بازیهای “فضای مرده”، “کرایسیس” و “بتمن” را که در کنارِ “فرقهی قاتلانِ” متحول شده (!) قرار گرفتهاند. “مترو” هم که پس از پشتسر گذاشتن بحرانِ تهیهکننده بالاخره جانِ سالم بهدر برد و خوب هم از آب درآمد. البته “خدای جنگ” و “ندای وظیفه” و “میدان نبرد” را هم فراموش نکنید که با “نیدفوراسپید” و “فورتزا ۵” لحظاتِ بسیار لذتبخشی بهوجود میآورند. در این میان هم اگر بهدنبالِ چالش بودید که “متالگیر رایزینگ”، میتوانست ساعتها مشغولتان کند.
خلاصه اینکه همیشه در یک سال، انقدر بازی باحال پیدا نمیشود! تازه اگر رونمایی و عرضهی کنسولهای نسل هشتم از “ایکسباکس” و پلیاستیشن” را هم یادآوری کنیم، دیگر گلستانی ساختهایم فراموش نشدنی! اما این همهی ماجرا نیست؛ قسمتِ مهماش مانده! بازیهای نامبرده که خوب و عالی بودند؛ کنسولها نیز جزو اتفاقاتِ ذوقزده کنندهی سال! اما همهی اینها به کنار؛ سه شاهکارِ منتشر شدهی امسال را کجای دلمان بگذاریم؟! “GTA.V”، “بایوشاک بیکران” و “آخرین ما”؛ سه شاهکاری که حتا قبل از انتشارشان دعوا بود بر سرِ اینکه کدامیک بهترین بازیِ سال خواهند شد! تا دلتان بخواهد هم هوادارِ “چند آتیشه” دارند و متعصب! حالا قرار است نیم نگاهی به هرکدام داشته باشیم و گذشتهی شمارههای پیشینشان را هم در “VGA”های قبل، مرور کنیم تا ببینیم شانس قهرمانی کدام یکی از آنها بیشتر است!
قُلدُرترین بازیِ این جمع، بدونِ شک “GTA” است! از خُردسالِ مدرسه نرفته گرفته تا پیرمرد 80 – 90 ساله را اگر پیدا کنید و “GTA” در اختیارش بگذارید، چنان چهارچشمی میرود در دنیای بازی غرق میشود که آن سرش ناپیدا! خب چه کسی بدش میآید از ماشینسواری و رانندگی و بزنبکش و این چیزها؟! این عامپسند بودنِ “GTA”، برگِ برندهای تمام نشدنی است که باعث شده تقریبا همهی آدمها، حداقل یکبار اسم یا تعریفاش را شنیده باشند. از طرف دیگر لحنِ گفتگوهای شخصیتها باهم و مردمی بودناش، شهرتِ این بازی را دوچندان میکند. بازیای که از نگاهِ مردم به وقایعِ روزمرهی امریکا اعتراض میکند و آن را به شکلی عامیانه مورد نقد و بررسی قرار میدهد.
تاکنون هفت “GTA” در مراسم “VGA” سالهای گذشته حضور داشتند که تقریبا جوایز مختلفی را هم درو کردهاند. 15 بار نامزد شدن و 10 بار برنده شدن در بخشهای گوناگون، کارنامهی “GTA”های شرکت کننده در مراسم بوده است. از میان آنها میتوان به “GTA Vice City”، “GTA San Andreas” و “GTA IV” اشاره کرد که معروفترینشان هستند و بیشتر از بقیه، جایزه بردهاند. همچنین “GTA San Andreas” و “GTA IV” موفق شدند جایزهی بهترین بازی سال را نیز از آنِ خود کنند.
حالا اگر گفتید خبر خوشحال کننده برای طرفدارانِ “GTA” در مراسمِ امسال چیست؟ اینکه “GTA V”، یک سروگردن از شمارههای قبلیاش هم بهتر و خوشساختتر شده است. گرافیکِ پیشرفته، محیطِ بزرگتر، جزییاتِ بیشتر، وجودِ سه شخصیت در بازی، بخش چندنفرهی وسیع و از همه مهمتر سناریوی بسیار قویتر از قبل، که باعث شده تا “GTA V”، مثلِ یک غولِ قلدرِ مشهور، برای تک تکِ جوایزِ امسال دندان تیز کند!
فلسفه را همه دوست ندارند. بعضیها هم از حرفهای قُلمه سُلمبه بدشان میآید و حوصلهشان سر میرود. نقدهای تند و تیزِ اجتماعی چطور؟ خب این هم گوشِ شنوا میخواهد که زیاد در دسترس نیست! حالا اگر استاد حاذقی به نامِ “کن لوین” پیدا شود و تمام این حرفها را در قالبِ قصهای جذاب و گیمپلیای درگیر کننده به مخاطب تزریق کند تکلیفمان چه میشود؟! مشخص است؛ غرق شدن در دنیایی که پر است از جزییات و نکتههای ظریف و پنهانی و هزارجور بحثهای فلسفیِ دیگر!
اگر کارنامهی سری بازی بایوشاک در “VGA” را باز کنیم، به نکاتِ درخشانی میرسیم. تاکنون دو شماره از این سری منتشر شده که در مجموع 7 بار نامزد شدن و 3 بار هم برنده شدن به چشم میخورد. یکی از این 3 جایزهی مذکور، مربوط به اولین شماره از “بایوشاک” است که در سالِ 2007 منتشر شد و توانست جایزهی بهترین بازیِ سال را بهدست آورد.
“کن لوین” در “بایوشاک بیکران” قصهای برایتان روایت میکند که در انتها مختان سوت میکشد. با جزییاتِ دیوانهوارش در خلالِ بازی مجنون میشوید و با گیمپلیِ پر زد و خوردش نهایت لذت را میبرید. “کن لوین” کاملا میدانست که سومین “بایوشاک” را چگونه باید بسازد تا هم حرفهایاش را بزند و هم طیف گستردهتری از مخاطبان را تحت پوشش قرار دهد. فلسفهی جهانهای موازی، زندگیهای همسان، مرگ، تولد، نژاد پرستی و… و در انتها هم دیوانه شدن! همهی اینها “بایوشاک بیکران” را یکی از ماندگارترین بازیهای تاریخ کرده است که به این زودیها فراموش نخواهد شد.
تابهحال عاشق شدهاید؟ تابهحال عشق را معنا کردهاید؟ تابهحال یک هدیه را هرچند شکسته و ناکارآمد، بعد از بیست سال نگه داشتهاید؟ تابهحال قسمِ دروغ خوردهاید؟ تابهحال گریه کردهاید؟ “آخرین ما” فقط و فقط از یک چیز سخن میگوید و لاغیر؛ عشق! عشق تحمیل کردنی نیست، تزریق کردنی است و “آخرین ما” بهتر از هرآنچه فکرش را بکنید کارش را بلد است. تمامِ احساساتتان را میگیرد و هر بلایی که دلش بخواهد برسرتان میآورد.
از آنجایی که “آخرین ما”، دنبالهای ندارد و به عنوانِ یک آیپیِ جدید برای امسال تلقی میشود؛ تصمیم گرفتیم کارنامهی سریبازی “آنچارتد” را مرور کنیم که ساختهی پیشینِ استودیوی نابغهپرورِ ناتیداگ است. از سهگانهی “آنچارتد” در “VGA”، 14 بار نامزد شدن و 5 بار هم برنده شدن به چشم میخورد. در این میان، اولین “آنچارتد”، تنها با یکبار نامزد شدن، ضعیفترین سابقهی کاری را دارد. از طرفی “آنچارتد ۲” در سال 2009 موفق شد عنوان بهترین بازیِ سال را از آنِ خود کند.
“آخرین ما” با اینکه اولین تجربهی ناتیداگ در ساختِ یک بازی با درجهی سنیِ “خشونت آمیز و خونین” بود؛ نهتنها ناامیدکننده ظاهر نشد بلکه موفق شد رکوردهای زیادی از جمله “کسبِ بیشترین نمرهی کامل” را بهنامِ خود ثبت کند. آخر مگر میشود برای “عشق”، بازی کنید و در دلهرهی بقای گیمپلی غرق شوید و موسیقیِ گوستاوو مدهوشتان کند، آنوقت از “آخرین ما” تاثیر نگیرید؟
این را هم بدانید که در لیست نامزدهای اعلام شده برای بهترین بازی سالِ 2013 یا همان “VGX”، سهمِ “GTA V” با 9 بار نامزدی در بخشهای مختلف، از همه پررنگتر است. در جایگاه دوم “بایوشاک بیکران” قرار دارد که در 8 بخش نامزد شده؛ و سومین رتبه هم از آنِ “آخرین ما” است با 7 نامزدی!
مثلِ سکانسِ پایانیِ فیلمِ “خوب، بد، زشت” که هر سه شخصیتِ فیلم روی هم اسلحه کشیده بودند، اینجا هم سه شاهکارِ بزرگِ دنیای “ویدیوگیم” روبهروی هم ایستادهاند تا “خوب”، از “بد و زشت” مشخص شود! با این تفاوت که اینجا، نه “زشت” داریم، نه “بد”؛ بلکه هرسه هفتتیرکشِ قصهی ما “خوب” یا “شاهکار” هستند. میشود اسمِ این دوئلِ سه نفره را اینگونه نوشت؛ «عشق، فلسفه، شهرت»؛ و در این دوئل بازنده نخواهیم داشت. فلسفه همیشه جای بحث دارد، شهرت همیشه لذتبخش است و عشق همیشه تاثیرگذار! اینکه شما کدامیک را ترجیح میدهید با خودتان خواهد بود!