11-12-2013، 13:27
قوم مایا
در سال 1839 میلادیفردی کنجکاو به نام "جان ل،استیفنس" که در زمان خود از معدود افرادی به شمار می رفت که در مورد شهر های متروک مایاها خوانده بود،به همراه دوست خود "فرد ریک کتروود" با سفر به جنگل های انبوه دهکده "کوپن" واقع در هندوراس و در نزدیکی مرز گواتمالا،با تحمل رنج و سختی بسیار موفق به کشفت دوباره ی شهر های افسانه ای این قوم از زمانیورش اسپانیایی ها به آمریکای مرکزی شد.همزمان با انتشار سفر نامه استیفنس و آگاهی عموم از وجود تمدنی درخشان در اعماق جنگل های آمریکای مرکزی،طرح سوالات پیرامون منشاء آن آغاز شد،چرا که هیچ کس تصور نمی کرد بومیانی که پیشرفته ترین سلاحشان در مقابل مهاجمان غربی تبر زرین بود،دارای نیاکانی متمدن آن هم ،هم تراز و حتی پیشرفته تر از پدران خود آن ها باشند.سکونت گاه مایاها
سکونت گاه های اصلیمایا شامل نواحی جنوبی مکزیک،گواتمالا،و قسمت هایی از کاستاریکا و هندوراس بوده است.اغلب مردم از طریق بازرگانی امرار معاش می کردند.سیب زمینی،آووکادو و نوعی سیب زمینی شیرین محصولات عمده کشاورزی آن ها را تشکیل می داد،ولی غذای اصلی آن ها ذرت وحشی بود که به آن ذرت مقدس هم می گفتند.
مایاها دارای رسومیعجیب و در پاره ای موارد دردناک بودند.آن ها جمجمه ی فرزندان خود را در دوران شیر خوارگی با بستن آن در میان دو قطعه چوب،تخت و هموار می کردند،و نیز با قرار دادن گلوله ای از موم میان دو چشم خود،آن ها را از ظاهر طبیعی خارج یا اصطلاحا چپ می کردند.آنان همچنین با گذاشتن پارچه های داغ برروی صورت از رشد ریش خود جلوگیری به عمل می آوردند. کاهنان مایا،در مواقع خشکسالی کودکان و مردان جوان را قربانی خدای باران می کردند.این نگون بختان به طور زنده، و یا گاهی با بدن های تکه تکه شده،به درون چاهی پر از آب به عمق بیست و چهار متر پرتاب می شدند تا بلکه رضایت این ایزد غضب آلود جلب شده و دگر باره باران بر زمین های تشنه قوم ببارد.
خط تصویری مایا
مایا ها مانند مصریاناز خط تصویری(هیروگلیف)استفاده می کردند.آنان نوشته های خود را بر روی پوست درخت انجیر می نگاشتند و آن ها را به شکل آکاردئونی صحافی می کردند.در حال حاضر فقط دویست و هشت صفحه از دست نوشته های آن ها باقی مانده است که در موزه ها و درگوشه و کنار دنیا نگهداری می شود.بسیاری از کتاب های آنان طی دادگاهی در قرن هفدهم میلادی به فرمان اسقف(دیه گو دو لاندا)،به عنوان کتاب های جادوگری توقیف و سوزانده شد.محققان خوش شانس بودند که تعدادی از کتاب های مایا توسط اسپانیایی ها به اروپا آورده شده بود،چرا که این کتاب ها کمک شایانی در رمز گشایی این خط کرد.آن ها دارای دو سیستم عددی خاص بودند.اعداد آنها از نقطه و خط تشکیل می شد.که در آن،نقطه در بالای خط قرار می گرفت.به عنوان مثال برای عدد 1 یک نقطه،عدد2 دو نقطه و برای عدد 5 از یک خط تیره استفاده می شد. بنابر این عددی مانند18 به صورت سه خط تیره با سه نقطه بر بالای آن نوشته می شد.آنان همچنین به طور شگفت انگیزی در محاسبات خود از عدد صفر نیز استفاده می کردند،که یکی از عوامل مهم انجام چنین محاسبات دقیقی بوده است.
از تقویم بسیار شگفتانگیز قوم مایا بدانید. تقویمی که تا چهارصد میلین سال آینده را به دقیق ترین شکل ممکن محاسبه کرده بود! تاریخ آغازآن برابر با 3113 سال قبل از میلاد است!آنان طول دقیق یک سال خورشیدی را 2420/365 می دانستند که بسیار نزدیک به محاسبات امروزی ما2422/365 است!تقویمی که اساس آن بر حسب گردش سال بوده و هر 374 هزار سال یکبار تکرار می شده است.آنها این قاعده را در ساختمان اهرام نیز لحاظ داشته اند،بدین ترنیب که در هر روز یک پله و در هر یک ماه یک سکو اضافه می شده،و چون هرم دارای چهار طرف است، در نتیجه مجموعا 364 پله ساخته می شده که با آخرین سکویی که بر بالای معبد قرار می گرفته است،جمعا 365 پله برابر 365 روز سال می شده است. یک سال خورشیدی مایا شامل هجده ماه بیست روزه، و پنج روز برای انجام مراسم مذهبی خاص پایان سال بوده است.
در اختر شناسی نیزمایاها پیشتاز دنیای باستان بودهاند.رصدخانه ی سه طبقه "چیچن"با سقفی گنبدی شکل،بسیار شبیه رصدخانه های امروزی ماست.آنها آگاهی کاملی نسبت به زمان گرفت های خورشید و ماه،سیستم منظومه ی شمسی و صور فلکی داشتند.منجمان مایا براین باور بودند که اقتران سیارات منظومه ی شمسی در تاریخی برابر با سال 2012 میلادی،باعث نابودی تمدن در اثر به زیر آب رفتن خشکی ها می شود.اقتران پدیده ای نجومی است که در آن سیارات به گونه ای آرایش می یابند که همگی به همراه خورشید در یک راستا قرار می گیرند.امروزه می دانیم که بروز این پدیده باعث ایجاد اختلالاتی در خورشید از قبیل افزایش طوفان های خورشیدی و نیز به وجود آمدن تغییراتی در میدان مغناطیسی آن می شود .نتیجه این تغییرات،تاثیر آن بر سنگ های مذاب پوسته ی زمین و ایجاد فشار های بیش از حد است که سبب وقوع زلزله های مهیب بر روی زمین،بالا آمدن سطح آب دریاها و سرانجام به زیر آب رفتن خشکی ها می شود؛فاجعه ای که مایاها اعتقاد دارنددر گذشته های دور هم رخ داده است.
منشاء قوم مایا
هیچ کس به درستی نمیداند مایاها از کجا آمده اند.عده ای معتقدند که آنان از سیبری و با گذر از از جزایر آلئوسین وارد آلاسکا شده اند و سپس به سمت آمریکای مرکزی حرکت کرده اند.عده ای نیز آنان را از اهالی جزایر پولینزی واقع در اقیانوس آرام میدانند.برخی به واسطه وجود تصاویری شبیه به فیل در میان نقوش آنان،هندوستان را مسکن اولیه این قوم می دانند.حتی پاره ای شباهت ها نیز میان سبک بناهای آنها با بناهای جنوب شرقی آسیا، ویژه کامبوج وجود دارد.در میان کاندیدا نام "آتلانتیس"نیز دیده می شود.گروهی از محققان عقیده دارند اهالی آتلانتیس پس از به زیر آب رفتن آن قاره،به سوی آفریقا و آمریکای جنوبی مهاجرت کرده و تمدن های مصر باستان و مایا را پایه گذاری کرده اند.ساخت هرم های بزرگ و دفن پادشاهان خود در آنها،از اشتراکات بارز میان مصریان و مایاهاست که باعث طرح این نظریه شده است. بر اساس افسانه های مایا،انها در ده هزار سال قبل دارای تمدن بسیار پیشرفته ای بوده اند.در داستان های آن ها از مردمانی سفید پوست سخن به میان رفته که سوار برکشتی هایی به شکل مار،به آن ناحیه وارد شده اند.این مردم لباس های عجیبی به تن داشته و به پیشانی خود نیز علامتی شبیه به مار بسته بودند.بومیان این تازه واردان را"چین"خطاب کرده،و نام محلی را که آنان از کشتی پیاده شدند"تمونه چن"نهاده بودند.چنین به نظر می رسد که زمانی بیگانه ای در بین قوم مایا ظاهر شده باشد.مایاها او را"کوکولکن" (مارپردار) و مکزیکی ها "کوتزال کو آتل"(کوتزال- مار مرغ آسا) می نامیدند. به روایتی،می یک اسیر جنگی بود که مایاها قصد قربانی کردن او را داشتند،اما با خوش شانسی موفق شد از مخمصه جان سالم به در ببرد.پس از این واقعه،مایاها به وی چون یک خدا نگریستند؛کوکولکن فرمانروای این قوم شد و به آموزش علوم و فنون به مردم پرداخت.روایت دیگری نیز وجود دارد که وی را مسافری از ستارگان میداند.در مکزیک و در معبد کتیبه ها،سنگ قبری کشف شده که بر روی آن تصویری از کوکولکن حک شده است،و بنابر تفسیر باستان شناسان،وی را در حال سفر به جهان پس از مرگ نشان می دهد.به هر حال این بیگانه هر که بود نقش غیر قابل انکاری در شکوفایی تمدن مایا داشتهاست.متاسغانه این که مایا به کجا رفته اند نیز به صورت معمایی حل نشده باقی مانده است.ثابت شده شهر های آنان به خاطر قحطی و بیماری،بلایای طبیعی یا جنگ و خونریزی از بین نرفته،بلکه ساکنانشان آن مناطق را ترک کرده اند.حال کدام عامل باعث شده ملتی،شهر هایی با آن معابد و اهرام بزرگ،باغچه ها و آبنماهای زیبا،خیابان های عریض و سنگ فرش شده،استادیوم های ورزشی،سیستم فاضلاب و آبرسانی پیشرفته و...را رها کرده و به مکانی نامعلموم مهاجرت کنند؟و چگونه یک اجتماع دور افتاده از دنیای متمدن قدیم،به چنین سطحی شگفت از معرفت و دانش دست یافته و همه باستان شناسان و دانشمندان را حیرت زده کرده است؟مردمانی اسرار آمیز با سرآغاز و سرانجامی نا معلوم که خود را اربابان زمین نامیده اند.به راستی آیا زمان باز نگری در کتاب تاریخ بشر و شکل گیری تمدن آن فرانرسیده است؟