08-12-2013، 15:00
می گم صبح ساعت 5 دارم میرم تنگ کوه
میگه اه با دوستات؟
پ ن پ با فرشته هایی که صبح های زود برا شمارش ثواب ها دورم جمع می شن
رفتم سر قبر بابابزرگم
یارو اومده پیشم نشسته میگه فوت کردن؟
پ ن پ فردا امتحان ریاضی داره خودشو زده به خواب که نره
رفتم رستوران یارو میگه غذا میل دارید قربان؟
پ نه پ اومدم ببینم اینجا حقوق خوبه؟
از کارت راضی هستی یا نه
همسایمون ساعت ۱ شب پیانو زدنش گرفته رفتم دم خونش
میگه صدای پیانو اذیتتون میکنه؟
میگم پ نه پ میخواستم آهنگ سلطان قلبها رو درخواست کنم برامون بزنی حالشو ببریم
ماشینه تا شیشه جمع شده
یه نفر اون بغل افتاده پارچه سفید روش کشیدن
یارو داره رد میشه می گه مرده؟
پ نه پ تصادف خستش کرده خوابیده
میگه اه با دوستات؟
پ ن پ با فرشته هایی که صبح های زود برا شمارش ثواب ها دورم جمع می شن
رفتم سر قبر بابابزرگم
یارو اومده پیشم نشسته میگه فوت کردن؟
پ ن پ فردا امتحان ریاضی داره خودشو زده به خواب که نره
رفتم رستوران یارو میگه غذا میل دارید قربان؟
پ نه پ اومدم ببینم اینجا حقوق خوبه؟
از کارت راضی هستی یا نه
همسایمون ساعت ۱ شب پیانو زدنش گرفته رفتم دم خونش
میگه صدای پیانو اذیتتون میکنه؟
میگم پ نه پ میخواستم آهنگ سلطان قلبها رو درخواست کنم برامون بزنی حالشو ببریم
ماشینه تا شیشه جمع شده
یه نفر اون بغل افتاده پارچه سفید روش کشیدن
یارو داره رد میشه می گه مرده؟
پ نه پ تصادف خستش کرده خوابیده