07-12-2013، 15:22
توی پارک قدم می زدم یه بچه 2 یا 3 ساله دستاشو پشتش گره زده بود تند را میرفت...
مامانشم پشت سرش هی می گفت امیر محمد صبر کن... وایسا کارت دارم....
یه دفه وایساد داد زد : اه... مامان ولم کن دیگه منم مشکلات خاص خودمو دارم!!!
من :|
کل پارک :|
مشکلات خاص :|
مامانش :|
.
.
.
اونقدر که تو ماه رمضون به روزه خوارا سخت می گذره،
به روزه دارا سخت نمی گذره !!!
والا...
.
.
.
من که رکیک ترین فحشِ بابام "دیوانه"
و مستهجن ترین حرف مامانم "بی شخصیت" بود شدم , ایـــــــــن!!!
خدایا به حقِ این ماهِ عزیز , بچهَ م رو به تو سپردم...
.
.
.
خداوندا...
جوانانی را که با پدر و مادرشان قهر میکنند را به راهی جز خوانندگی هدایت بفرما...
.
.
.
لازمه واسه خاک انداز برا اون یه خط خاکی که آخر سر عمراً واردش نمی شه یه سیستم هورت کشیدن تعبیه کنن..
این دانشمندا چکار میکنن، من نمیدونم :|
.
.
.
میگن تو بهشت شنبه، یکشنبه، دوشنبه.. وجود نداره
همه روزا جمعه است!
.
.
.
دوم راهنمایی وقتی معلم زبان می اومد سر کلاس...
همه دانش آموزا :
Hello teacher how are u ? im fine Thank you . and you?
معلم : :| :| :| :|
کلاً خودمون جواب خودمون رو میدادیم ، معلم هم دچار خلاء مغزی میشد...
و ما هم سرشار از ذوق که عالم زبان شدیم...
.
.
.
اوناییکه منو از دست میدن...
یعنی لگدی که اونا به بختشون زدن * بروس لی* به حریفاش نزد...
در این حد...
.
.
.
مادر : داری چیکار میکنی پسرم ؟؟؟
پسر بچه 5 ساله : دارم واسه نامزدم نامه مینویسم...
مادر : ولی تو که هنوز خوندن و نوشتن بلد نیستی...
پسر بچه 5 ساله : اونم بلد نیست بخونه ، اصن تو چه میفهمی عشق یعنی چی ؟؟؟
مادر
سپاااااااااااااااسسسسسسسسس