06-11-2013، 20:22
عاااااي بود
|
داستان کوتاه(ارزش مادر) |
|||||||||||||||||||||||||||||
06-11-2013، 20:22
عاااااي بود
07-11-2013، 11:24
نظر بدین دیگه عه
07-11-2013، 12:46
ایـــنو قَبلَن یِ جآیی خُوندِه بودُم *___*
07-11-2013، 12:56
غم انگیز
07-11-2013، 13:40
نظر بدین دیگه
(06-11-2013، 17:15)ملیکاخانم نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.امکان نداره تو خود اون کتاب خوندم البته داستان ها رو جمع اوری کرده بوده (06-11-2013، 17:27)نگین کاف نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.اولا این که سورس تنها کسی بود که هری رو از ته دل دوست داشت دوما این که اسم پسر هری البوس سورس بود هری اخر داستان ماجرا رو فهمید البته اگه کتاب اخرین قسمت رو خونده باشی یا فیلم 7 پارت دو رو دیده باشی سوما اسلیپ نه سورس اسنیپ
20-11-2013، 21:53
الهی
21-11-2013، 12:33
نظر بدید
24-11-2013، 13:34
گريم گرفت اه ممنونم مليكا
24-11-2013، 13:57
خیلی قشنگ بود مرسی بازم بذار
| |||||||||||||||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|