30-10-2013، 14:09
يارو از همسايش ميپرسه:دخترتو ديدم شکمش بزرگ شده بود حامله است؟همسايه ميگه نه چند وقته نفخ کرده,بگوزه خوب ميشه.
چند ماه بعد يارو همسايشو ميبينه ميگه: دخترتو ديدم,گوزشم بغلش بود! =))
-------
جوک لاک ناخن :
این دخترا که ناخونای دست چپشون رو خیلی شیک
لاک می زنن ، وسطشم طرح می زنن خفن
بُته جِقه و مینیاتور و نقش برجسته !
اما دست راستشون رو میبینی ، انگار ساناز پنج ساله از تهران نقاشی
کشیده ،اینا رو اذیت نکنید ، اینا دست چپشون ضعیفه !
-------
دو ساعته اومدم فارس پاتوق
در اتاقمم بستم که مثلا دارم درس میخونم
الان مامانم اومده میگه پسرم داری چیکار میکنی؟
گفتم دارم درس میخونم دیگه!!!
میگه :بیا کتابتم ببر که بهتر متوجه شی )
-------
روزی در یک اتوبوس پشت سر راننده یک پیرزن نشسته بود و هر چند دیقه به راننده میگفت : ننه مغز بادام میخوری و راننده جواب میداد بله و میگرفت و میخورد وبعد از چند دفعه گرفتن مغز بادام و خوردن یکدفعه پرسید ننه جون این بادامها رو از کجا میاری و چطوری مغز میکنی و...
پیرزن جواب میده :ننه اینا مغز شکلات هستند و من کاکاوهاشو میک میزنم و چون دندون ندارم مغزه بادومهاشو میدم به تو
-------
بچه بودیم هر کی از راه میرسید میگفت:دودولت و بخورم الهی ...
نمیدونم الان چرا اینقدر متقاضی کم شده؟؟؟ مسولین چرا به این مساله رسیدگی نمیکنن؟!!!!
-------
وفادارترین زن ها نه موطلایی ها هستند، نه مو خرمایی ها و نه مو مشکی ها.... بلکه مو خاکستری ها هستند!»
-------
اينكه ميگن زن حجاب داشته باشه كه مرد به گناه نيفته مثل اينه
كه بگن آفتاب نتابه كه بستنيمون آب نشه ...
-------
پير مرد به منشي اش گفت يک هفته بريم شمال!
منشي به شوهرش گفت يک هفته ميرم ماموريت!
شوهره به دوست دخترش گفت يک هفته خونه خاليه!
دوست دخترش به شاگرد خصوصيش گفت يک هفته ميره مرخصي!
شاگرده به بابابزرگش گفت آقا جون يک هفته تعطيلم ميشه بريم شمال؟!
پيرمرد زنگ زد قرارو با منشي کنسل کرد!
-------
پوستر فیلم زده ، نیوشا ضیغمی وایساده جلو شیش تا بازیگر مرد پشت سرش ، اسم فیلم هست یکی برای همه!
من سکوت میکنم :|
-------
ﭼﯿﺴﺘﺎﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﻥ
ﯾﮏ ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﻫﻔﺖ ﭘﺴﺮ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻫﺮ ﭘﺴﺮ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺮ
ﺩﺍﺭﺩ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺩﺍﺭﺩ؟
۹۸ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﭘﺎﺳﺦ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺭﺍ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪ ..
-------
به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان»! لبخند زد.
پرسیدم: «چرا می خندی؟»
پاسخ داد: «از حماقت تو خنده ام می گیرد»
پرسیدم: «مگر چه كرده ام؟»
گفت: «مرا لعنت می كنی در حالی كه هیچ بدی در حق تو نكرده ام»
با تعجب پرسیدم: «پس چرا زمین می خورم؟!»
جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است كه آن را رام نكرده ای. نفس تو هنوز وحشی است؛ تو را زمین می زند.»
پرسیدم: «پس تو چه كاره ای؟»
پاسخ داد: «هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو سواری بیاموز»
-------
طالع شورت:
اگه شورتت آبيه، مهربوني،
اگه قرمز، شيطوني،
اگه صورتيه، حساسى،
اگه مشكيه، بداخلاقي،
اگه بنفشه، خسيسي،
اگه سفيده، موفقي،
اگه قهوه اي دنبال طالعش نباش، ريدي تو شورتت، حواست نيست...
-------
مادر شوهر:
جوانی عاشق دختری شد ومیخواست با او ازدواج کند
روزی دختر را به همراه دو دوست دخترش به منزل دعوت کرد
و به مادر گفت میخواهم حدس بزنی که عشق من کدامیک است
بعد از رفتن آنها از مادر پرسید: توانستی دختر مورد علاقه مرا
از این سه تا تشخیص بدهی
مادر گفت: بله
ومشخصات دختر را بیان کرد
پسر با تعجب پرسید: مادرم از کجا فهمیدی که این دختر مورد علاقه
من است؟
مادر جواب داد: نمیدانم چرا ازش بدم اومد
-------
نمیشه کارگردان زندگی بیاد بگه:
کـــــــــــات
بچه ها خسته نباشین پلان بدبختی عالی بود!
حالا بریم سر پلان خوشبختی!!! :|
-------
نمیشه کارگردان زندگی بیاد بگه:
کـــــــــــات
بچه ها خسته نباشین پلان بدبختی عالی بود!
حالا بریم سر پلان خوشبختی!!! :|
-------
مادر شوهر به عروس میگه: چرا بچه ات شکل پسرم نیست؟
عروسه دامنش رو میزنه بالا میگه: ببین اینجا ، دستگاه فتوکپی میبینی
-------
ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻋﺎﺑﺮﺑﺎﻧﮏ ﭘﻮﻝ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ﻣﯿﮕﻪ : ﻭﺟﻪ ﻧﻘﺪ ﻣﻮﺟﻮﺩ
ﻧﯿﺴﺖ . ﺑﻌﺪ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﻪ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺍﺭﯾﺪ؟ ...! ﺁﺭﻩ
۴ ﺗﺎ ﺟﻮﮎ ﺑﮕﻮ ﺑﺨﻨﺪﯾﻢ |:
-------
یه دیوونه ایکه تازه از تیمارستان فرار کرده بود، با زور وارد خونه ای میشه.
دست و پای زن و شوهری که در خونه بودن با طناب میبنده و چاقو رو میزاره زیر گلو زنه و
میپرسه: "اسمت چیه؟ من دوست دارم قبل از کشتن قربانی هام، اسمشونو بدونم."
زنه با گریه: "فاطمه ولی بهم میگن فاطی."
دیوونه: "اسم ننه من فاطی بود، واسه همینه نمیتونم بکشمت."
ولش میکنه و میره سراغ شوهره: "اسم تو چیه پدرسوخته."
شوهره: "من احمدم، ولی دوستام فاطی صدا 'م میکنن!"
-------
کسی که دوست دختر 103 کیلوییش رو جوجو صدا میکنه چیزی برای از دست دادن نداره، سر به سرش نذارید :|
-------
يه نفر تو محله مون مُرده، واسش حجله زدن و نوشتن جوان ناكام فِلاني .!
بعد يكي با خودكار زير عكسش نوشته : اين ناكام نبود ... من ازش باردارم!
-------
ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﮐﺸﻒ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﻪ ﻣﺎﻟﺶ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ ﯼ نیم ﺳﺎﻋﺖ
ﺳﯿﻨﻪ، ﺑﺎﻋﺚ پیشگیری ﺍﺯ ﺳﺮﻃﺎﻥ ﺁﻥ می شود !
„ پیشگیری ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ “
ﺑﺎ ﻣﺎ ﺗﻤﺎﺱ بگیرید !!! )
-------
سر کلاس تنظیم جمعیت استاد گفته تعداد اسپرم ها نباید کمتر از 20 میلیون باشه وگرنه حاملگی انجام نمیگیره.|:
بعد یکی از بچه ها گفته استاد از کجا بفهمیم 20 میلیونه ؟؟
یکی دیگه گفته بریز رو میز استاد میشمره واست
-------
توي سيرك يارو معامله شو در مياره ميزاره دهن سوسمار
بعد از مردم ميپرسه كي حاضره اينكار رو بكنه ؟؟؟؟؟
غضنفر ميگه : من ! ولي دهنم اينقدر باز نميشه
-------
ما میگیم "دوست دارم" و در اون میمِ آخر، دهن بسته میشه.
خارجیها این مشکلو حل کردن، یارو میگه "آی لاو یو" و تو اون یو آخر، لب غنچه و آمادست
-------
با مامانم رفته بودیم تو یه مغازه خریدمون که تموم شد.
مامانم گفت: آقا تخفیف بدین...
فروشنده گفت: خانوم ما قیمت هارو کشیدیم پائین...
مامانم گفت: آقا لطفش به اینکه که جلوی ما بکشین پائین...
یعنی بیچاره فروشنده تا گوشاش قرمز شد..
-------
دوستم ترک تحصیل کرد من معلم شدم...
حالا او پورشه داره...من پوشه...
او اوراق مشارکت،ومن اوراق امتحانی...
او عینک آفتابی من عینک ته استکانی...
او بیمه زندگانی.من بیمه خدمات درمانی...
او سکه و ارز...من سکته و قرض....
درد دل یک معلم
-------
ریشه واژه (کس شعر)
گاهی واژه ای را نادرست تلفظ می کنند و همان اشتباه بر سر زبان می افتد . تا پنجاه
سال پیش مردم در زمستان برای گرم شدن دور کرسی می نشستند و برای سرگرمی و وقت گذرانی گاهی چرت و پرت هایی به هم می بافتند و می خندیدند و این سخنان کُرسی شعر نامیده میشد که ما امروزه آن را کس شعر تلفظ می کنیم !
چند ماه بعد يارو همسايشو ميبينه ميگه: دخترتو ديدم,گوزشم بغلش بود! =))
-------
جوک لاک ناخن :
این دخترا که ناخونای دست چپشون رو خیلی شیک
لاک می زنن ، وسطشم طرح می زنن خفن
بُته جِقه و مینیاتور و نقش برجسته !
اما دست راستشون رو میبینی ، انگار ساناز پنج ساله از تهران نقاشی
کشیده ،اینا رو اذیت نکنید ، اینا دست چپشون ضعیفه !
-------
دو ساعته اومدم فارس پاتوق
در اتاقمم بستم که مثلا دارم درس میخونم
الان مامانم اومده میگه پسرم داری چیکار میکنی؟
گفتم دارم درس میخونم دیگه!!!
میگه :بیا کتابتم ببر که بهتر متوجه شی )
-------
روزی در یک اتوبوس پشت سر راننده یک پیرزن نشسته بود و هر چند دیقه به راننده میگفت : ننه مغز بادام میخوری و راننده جواب میداد بله و میگرفت و میخورد وبعد از چند دفعه گرفتن مغز بادام و خوردن یکدفعه پرسید ننه جون این بادامها رو از کجا میاری و چطوری مغز میکنی و...
پیرزن جواب میده :ننه اینا مغز شکلات هستند و من کاکاوهاشو میک میزنم و چون دندون ندارم مغزه بادومهاشو میدم به تو
-------
بچه بودیم هر کی از راه میرسید میگفت:دودولت و بخورم الهی ...
نمیدونم الان چرا اینقدر متقاضی کم شده؟؟؟ مسولین چرا به این مساله رسیدگی نمیکنن؟!!!!
-------
وفادارترین زن ها نه موطلایی ها هستند، نه مو خرمایی ها و نه مو مشکی ها.... بلکه مو خاکستری ها هستند!»
-------
اينكه ميگن زن حجاب داشته باشه كه مرد به گناه نيفته مثل اينه
كه بگن آفتاب نتابه كه بستنيمون آب نشه ...
-------
پير مرد به منشي اش گفت يک هفته بريم شمال!
منشي به شوهرش گفت يک هفته ميرم ماموريت!
شوهره به دوست دخترش گفت يک هفته خونه خاليه!
دوست دخترش به شاگرد خصوصيش گفت يک هفته ميره مرخصي!
شاگرده به بابابزرگش گفت آقا جون يک هفته تعطيلم ميشه بريم شمال؟!
پيرمرد زنگ زد قرارو با منشي کنسل کرد!
-------
پوستر فیلم زده ، نیوشا ضیغمی وایساده جلو شیش تا بازیگر مرد پشت سرش ، اسم فیلم هست یکی برای همه!
من سکوت میکنم :|
-------
ﭼﯿﺴﺘﺎﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﻥ
ﯾﮏ ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﻫﻔﺖ ﭘﺴﺮ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻫﺮ ﭘﺴﺮ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺮ
ﺩﺍﺭﺩ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺩﺍﺭﺩ؟
۹۸ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﭘﺎﺳﺦ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺭﺍ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪ ..
-------
به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان»! لبخند زد.
پرسیدم: «چرا می خندی؟»
پاسخ داد: «از حماقت تو خنده ام می گیرد»
پرسیدم: «مگر چه كرده ام؟»
گفت: «مرا لعنت می كنی در حالی كه هیچ بدی در حق تو نكرده ام»
با تعجب پرسیدم: «پس چرا زمین می خورم؟!»
جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است كه آن را رام نكرده ای. نفس تو هنوز وحشی است؛ تو را زمین می زند.»
پرسیدم: «پس تو چه كاره ای؟»
پاسخ داد: «هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو سواری بیاموز»
-------
طالع شورت:
اگه شورتت آبيه، مهربوني،
اگه قرمز، شيطوني،
اگه صورتيه، حساسى،
اگه مشكيه، بداخلاقي،
اگه بنفشه، خسيسي،
اگه سفيده، موفقي،
اگه قهوه اي دنبال طالعش نباش، ريدي تو شورتت، حواست نيست...
-------
مادر شوهر:
جوانی عاشق دختری شد ومیخواست با او ازدواج کند
روزی دختر را به همراه دو دوست دخترش به منزل دعوت کرد
و به مادر گفت میخواهم حدس بزنی که عشق من کدامیک است
بعد از رفتن آنها از مادر پرسید: توانستی دختر مورد علاقه مرا
از این سه تا تشخیص بدهی
مادر گفت: بله
ومشخصات دختر را بیان کرد
پسر با تعجب پرسید: مادرم از کجا فهمیدی که این دختر مورد علاقه
من است؟
مادر جواب داد: نمیدانم چرا ازش بدم اومد
-------
نمیشه کارگردان زندگی بیاد بگه:
کـــــــــــات
بچه ها خسته نباشین پلان بدبختی عالی بود!
حالا بریم سر پلان خوشبختی!!! :|
-------
نمیشه کارگردان زندگی بیاد بگه:
کـــــــــــات
بچه ها خسته نباشین پلان بدبختی عالی بود!
حالا بریم سر پلان خوشبختی!!! :|
-------
مادر شوهر به عروس میگه: چرا بچه ات شکل پسرم نیست؟
عروسه دامنش رو میزنه بالا میگه: ببین اینجا ، دستگاه فتوکپی میبینی
-------
ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻋﺎﺑﺮﺑﺎﻧﮏ ﭘﻮﻝ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ﻣﯿﮕﻪ : ﻭﺟﻪ ﻧﻘﺪ ﻣﻮﺟﻮﺩ
ﻧﯿﺴﺖ . ﺑﻌﺪ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﻪ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺍﺭﯾﺪ؟ ...! ﺁﺭﻩ
۴ ﺗﺎ ﺟﻮﮎ ﺑﮕﻮ ﺑﺨﻨﺪﯾﻢ |:
-------
یه دیوونه ایکه تازه از تیمارستان فرار کرده بود، با زور وارد خونه ای میشه.
دست و پای زن و شوهری که در خونه بودن با طناب میبنده و چاقو رو میزاره زیر گلو زنه و
میپرسه: "اسمت چیه؟ من دوست دارم قبل از کشتن قربانی هام، اسمشونو بدونم."
زنه با گریه: "فاطمه ولی بهم میگن فاطی."
دیوونه: "اسم ننه من فاطی بود، واسه همینه نمیتونم بکشمت."
ولش میکنه و میره سراغ شوهره: "اسم تو چیه پدرسوخته."
شوهره: "من احمدم، ولی دوستام فاطی صدا 'م میکنن!"
-------
کسی که دوست دختر 103 کیلوییش رو جوجو صدا میکنه چیزی برای از دست دادن نداره، سر به سرش نذارید :|
-------
يه نفر تو محله مون مُرده، واسش حجله زدن و نوشتن جوان ناكام فِلاني .!
بعد يكي با خودكار زير عكسش نوشته : اين ناكام نبود ... من ازش باردارم!
-------
ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﮐﺸﻒ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﻪ ﻣﺎﻟﺶ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ ﯼ نیم ﺳﺎﻋﺖ
ﺳﯿﻨﻪ، ﺑﺎﻋﺚ پیشگیری ﺍﺯ ﺳﺮﻃﺎﻥ ﺁﻥ می شود !
„ پیشگیری ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ “
ﺑﺎ ﻣﺎ ﺗﻤﺎﺱ بگیرید !!! )
-------
سر کلاس تنظیم جمعیت استاد گفته تعداد اسپرم ها نباید کمتر از 20 میلیون باشه وگرنه حاملگی انجام نمیگیره.|:
بعد یکی از بچه ها گفته استاد از کجا بفهمیم 20 میلیونه ؟؟
یکی دیگه گفته بریز رو میز استاد میشمره واست
-------
توي سيرك يارو معامله شو در مياره ميزاره دهن سوسمار
بعد از مردم ميپرسه كي حاضره اينكار رو بكنه ؟؟؟؟؟
غضنفر ميگه : من ! ولي دهنم اينقدر باز نميشه
-------
ما میگیم "دوست دارم" و در اون میمِ آخر، دهن بسته میشه.
خارجیها این مشکلو حل کردن، یارو میگه "آی لاو یو" و تو اون یو آخر، لب غنچه و آمادست
-------
با مامانم رفته بودیم تو یه مغازه خریدمون که تموم شد.
مامانم گفت: آقا تخفیف بدین...
فروشنده گفت: خانوم ما قیمت هارو کشیدیم پائین...
مامانم گفت: آقا لطفش به اینکه که جلوی ما بکشین پائین...
یعنی بیچاره فروشنده تا گوشاش قرمز شد..
-------
دوستم ترک تحصیل کرد من معلم شدم...
حالا او پورشه داره...من پوشه...
او اوراق مشارکت،ومن اوراق امتحانی...
او عینک آفتابی من عینک ته استکانی...
او بیمه زندگانی.من بیمه خدمات درمانی...
او سکه و ارز...من سکته و قرض....
درد دل یک معلم
-------
ریشه واژه (کس شعر)
گاهی واژه ای را نادرست تلفظ می کنند و همان اشتباه بر سر زبان می افتد . تا پنجاه
سال پیش مردم در زمستان برای گرم شدن دور کرسی می نشستند و برای سرگرمی و وقت گذرانی گاهی چرت و پرت هایی به هم می بافتند و می خندیدند و این سخنان کُرسی شعر نامیده میشد که ما امروزه آن را کس شعر تلفظ می کنیم !