06-06-2012، 16:31
یه روز خونواده ی لاک پشتا تصمیم میگیرن برن پیک نیک . یه 3 سالی وسایلشونو جمع میکنن. یه 7 سالی هم میرن تا به مقصد برسن . بعد که میرسن میبینن نمک یادشون رفته . میگن هرکی سریعتر حرکت میکنه بره نمک بیاره. همه میگن لاک پشت کوچولو از همه سریعتره . اونم میگه من میرم ولی به شرطی که تا برنگشتم کسی دست به غذا ( خوراک ) نزنه ! بعد از 5 سال لاک پشت پیره میگه من دیگه طاقت ندارم و شروع میکنه غذا خوردن . در همین زمان لاک پشت کوچولو از پشت بوته ها بیرون میاد و میگه دیدین منتظر نموندین. حالا که اینطور شد من نمیرم !