08-10-2013، 10:50
[ltr]جان می دهم به گوشه زندان سرنوشت[/ltr]
[ltr]سر را به تازیانه او خم نمیكنم[/ltr]
[ltr]افسوس بر دو روزه هستی نمی خورم[/ltr]
[ltr]زاری براین سراچه ماتم نمی كنم[/ltr]
[ltr]با تازیانه های گرانبار جانگداز[/ltr]
[ltr]پندارد آنكه روح مرا رام كرده است[/ltr]
[ltr]جان سختیم نگر كه فریبم نداده است[/ltr]
[ltr]این بندگی كه زندگیش نام كرده است[/ltr]
[ltr]بیمی به دل زمرگ ندارم كه زندگی[/ltr]
[ltr]جز زهر غم نریخت شرابی به جام من[/ltr]
[ltr]گر به من تنگنای ملال آور حیات[/ltr]
[ltr]آسوده یك نفس زده باشم حرام من[/ltr]
[ltr]تا دل به زندگی نسپارم به صد فریب[/ltr]
[ltr]می پوشم از كرشمه هستی نگاه را[/ltr]
[ltr]هر صبح و شام چهره نهان میكنم به اشك[/ltr]
[ltr]تا ننگرم تبسم خورشید و ماه را[/ltr]
[ltr]ای سرنوشت از تو كجا می توان گریخت[/ltr]
[ltr]من راه آشیان خود از یاد برده ام[/ltr]
[ltr]یك دم مرا به گوشه راحت رها مكن[/ltr]
[ltr]با من تلاش كن كه بدانم نمرده ام[/ltr]
[ltr]ای سرنوشت مرد نبردت منم بیا[/ltr]
[ltr]زخمی دگر بزن كه نیفتاده ام هنوز[/ltr]
[ltr]شادم از این شكنجه خدا را مكن دریغ[/ltr]
[ltr]روح مرا در آتش بیداد خود بسوز[/ltr]
[ltr]ای سرنوشت هستی من در نبرد تست[/ltr]
[ltr]بر من ببخش زندگی جاودانه را[/ltr]
[ltr]منشین كه دست مرگ ز بندم رها كند[/ltr]
[ltr]محكم بزن به شانه من تازیانه را[/ltr]