21-09-2013، 22:55
(آخرین ویرایش در این ارسال: 21-09-2013، 22:57، توسط nazanin 78.)
1– خاله
معنای لغوی: خواهر مادر
معنای استعاره ای: هر زنی كه با مادر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد.
نقش سمبلیك: یك خانم مهربان و دوست داشتنی كه خیلی شبیه مادر
است و همیشه برای شما آبنبات و لباس می خرد.
غذای مورد علاقه: آش كشك.
زیر شاخه ها: شوهر خاله: یك مرد مهربان كه پیژامه می پوشد و به ادبیات و
شكار علاقه مند است.
دختر خاله،پسر خاله:همبازی دوران كودكی كه یا در بزرگسالی عاشقش
می شوید اما با یكی دیگه ازدواج می كنید یا باهاش ازدواج می كنید اما
عاشق یكی دیگه هستید.
مشاغل كاذب: خاله زنك بازی، خاله خانباجی.
چهره های معروف: خاله خرسه، خاله سوسكه.
داشتن یك خاله ی مجرد در كودكی از جمله نعمات خداوندی است.
2 – عمه
معنای لغوی: خواهر پدر
معنای استعاره ای: هر زنی كه با پدر رابطه ی گرم و صمیمی داشته
باشد،هر زنی كه مادر چشم دیدنش را نداشته باشد.
نقش سمبلیك: به عهده گرفتن مسئولیت در موارد ذیل: ۱- جواب همه ی
فحش هایی كه می دهید. مثال: عمته… ۲- جواب همه ی محبت هایی كه
می كنید. مثال: به درد عمه ات می خوره… ۳- توجیه كلیه ی بیقوارگی
ها،رفتارهای نامتناسب شما (تنها برای دخترخانم ها). مثال: به عمه ات
رفتی. ۴- خیلی چیزهای بدِ دیگه. از ذكر مثال معذوریم…
غذای مورد علاقه: شله زرد، سمنو.
زیر شاخه ها: شوهر عمه: یك مرد پولدار كه سیبیل قیطانی دارد و چندش
آور است.
پسرعمه/دخترعمه: همبازی دوران كودكی كه در بزرگسالی حالتان را به هم
می زنند!!
مشاغل كاذب
چهره های معروف: عمه لیلا.
داشتن یك عمه كه در توصیفات فوق صدق نكند جزو خوش شانسی های
زندگی است.
3– دایی
معنای لغوی: برادر مادر
معنای استعاره ای: هر مردی كه با مادر رابطه ی گرم و صمیمی داشته
باشد،هر مردی كه پتانسیل كتك خوردن توسط پدر را داشته باشد.
نقش سمبلیك: یكی از معدود مردانی كه هر چند به سیاست علاقه مند
است اما حس گرمی به شما می دهد، همیشه حرفهایتان را می فهمد و
می شود پیشش گریه كرد.
غذای مورد علاقه: فسنجون.
زیر شاخه ها: زن دایی: یك زن چاق و شاد كه خیلی كدبانو است و جلوی
مادر قپی می آید.
پسردایی،دختردایی: همبازی دوران كودكی كه در بزرگسالی مثل یك همرزم
ساپورتتان می كنند.
چهره های معروف: علی دایی، دایی جان ناپلئون.
سعی كنید حتمن حداقل یك دایی داشته باشید.
4_عمو
معنای لغوی: برادر پدر
معنای استعاره ای: هر مردی كه با پدر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد.
نقش سمبلیك: یكی از مردانی كه شما همیشه باید بهش بوس بدهید و
بعد بروید كارتون ببینید تا او با پدر حرفهای جدی بزند. یكی از مردانی كه مادر
به مناسبت آمدنش قرمه سبزی می پزد و همیشه وقتی می رود پدر ساكت
شده، به فكر فرو می رود.
غذای مورد علاقه: قرمه سبزی، آبگوشت.
زیر شاخه ها: زن عمو: یك زن خوشگل كه زیاد به شما توجه نمی كند و
خودش را برای مادر می گیرد،
دخترعمو،پسرعمو: همبازی دوران كودكی كه اگر تا هجده-بیست سالگی
دوام آورده باهاش ازدواج نكنید خطر را از سر گذرانده اید.
مشاغل كاذب: بازی در قصه های ایرانی-اسلامی.
چهره های معروف: عمو زنجیرباف، عمو یادگار، عمو پورنگ.
داشتن یك عمو ی پولدار خیلی خوب است
اگه خوشت اومد سپاسو بزن
معنای لغوی: خواهر مادر
معنای استعاره ای: هر زنی كه با مادر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد.
نقش سمبلیك: یك خانم مهربان و دوست داشتنی كه خیلی شبیه مادر
است و همیشه برای شما آبنبات و لباس می خرد.
غذای مورد علاقه: آش كشك.
زیر شاخه ها: شوهر خاله: یك مرد مهربان كه پیژامه می پوشد و به ادبیات و
شكار علاقه مند است.
دختر خاله،پسر خاله:همبازی دوران كودكی كه یا در بزرگسالی عاشقش
می شوید اما با یكی دیگه ازدواج می كنید یا باهاش ازدواج می كنید اما
عاشق یكی دیگه هستید.
مشاغل كاذب: خاله زنك بازی، خاله خانباجی.
چهره های معروف: خاله خرسه، خاله سوسكه.
داشتن یك خاله ی مجرد در كودكی از جمله نعمات خداوندی است.
2 – عمه
معنای لغوی: خواهر پدر
معنای استعاره ای: هر زنی كه با پدر رابطه ی گرم و صمیمی داشته
باشد،هر زنی كه مادر چشم دیدنش را نداشته باشد.
نقش سمبلیك: به عهده گرفتن مسئولیت در موارد ذیل: ۱- جواب همه ی
فحش هایی كه می دهید. مثال: عمته… ۲- جواب همه ی محبت هایی كه
می كنید. مثال: به درد عمه ات می خوره… ۳- توجیه كلیه ی بیقوارگی
ها،رفتارهای نامتناسب شما (تنها برای دخترخانم ها). مثال: به عمه ات
رفتی. ۴- خیلی چیزهای بدِ دیگه. از ذكر مثال معذوریم…
غذای مورد علاقه: شله زرد، سمنو.
زیر شاخه ها: شوهر عمه: یك مرد پولدار كه سیبیل قیطانی دارد و چندش
آور است.
پسرعمه/دخترعمه: همبازی دوران كودكی كه در بزرگسالی حالتان را به هم
می زنند!!
مشاغل كاذب
چهره های معروف: عمه لیلا.
داشتن یك عمه كه در توصیفات فوق صدق نكند جزو خوش شانسی های
زندگی است.
3– دایی
معنای لغوی: برادر مادر
معنای استعاره ای: هر مردی كه با مادر رابطه ی گرم و صمیمی داشته
باشد،هر مردی كه پتانسیل كتك خوردن توسط پدر را داشته باشد.
نقش سمبلیك: یكی از معدود مردانی كه هر چند به سیاست علاقه مند
است اما حس گرمی به شما می دهد، همیشه حرفهایتان را می فهمد و
می شود پیشش گریه كرد.
غذای مورد علاقه: فسنجون.
زیر شاخه ها: زن دایی: یك زن چاق و شاد كه خیلی كدبانو است و جلوی
مادر قپی می آید.
پسردایی،دختردایی: همبازی دوران كودكی كه در بزرگسالی مثل یك همرزم
ساپورتتان می كنند.
چهره های معروف: علی دایی، دایی جان ناپلئون.
سعی كنید حتمن حداقل یك دایی داشته باشید.
4_عمو
معنای لغوی: برادر پدر
معنای استعاره ای: هر مردی كه با پدر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد.
نقش سمبلیك: یكی از مردانی كه شما همیشه باید بهش بوس بدهید و
بعد بروید كارتون ببینید تا او با پدر حرفهای جدی بزند. یكی از مردانی كه مادر
به مناسبت آمدنش قرمه سبزی می پزد و همیشه وقتی می رود پدر ساكت
شده، به فكر فرو می رود.
غذای مورد علاقه: قرمه سبزی، آبگوشت.
زیر شاخه ها: زن عمو: یك زن خوشگل كه زیاد به شما توجه نمی كند و
خودش را برای مادر می گیرد،
دخترعمو،پسرعمو: همبازی دوران كودكی كه اگر تا هجده-بیست سالگی
دوام آورده باهاش ازدواج نكنید خطر را از سر گذرانده اید.
مشاغل كاذب: بازی در قصه های ایرانی-اسلامی.
چهره های معروف: عمو زنجیرباف، عمو یادگار، عمو پورنگ.
داشتن یك عمو ی پولدار خیلی خوب است
اگه خوشت اومد سپاسو بزن