غم انگیزتر از خانه های بدون پنجره
پنجره هایی هستند که رو به دیوار باز می شوند
پنجره هایی هستند که رو به دیوار باز می شوند
|
♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ |
||||||||||||||||||||||||||||||||
غم انگیزتر از خانه های بدون پنجره
پنجره هایی هستند که رو به دیوار باز می شوند
19-05-2012، 10:59
خالی از هر چه که هست میشم….
از زمین سرد خاکی تا نگاهی عاشقانه…. بغض شب توی گلو خیلی وقته که نشسته میدونم …. با خودم میگم تلخی این زمونه رو میسپرم بدست باد …. چشمامو میذارم روی هم , سیاهی پشت چشممو با یه رنگ خوب پاک میکنم… یادمو میدزدمو میبرم به اوج خاطرات گرم تو …. با دلم آخرین اسم تنهایی شبت رو فریاد میزنم …. دست سردم میکشم تو خاطرات دلپذیر تو …….. تا خیال ورت نداره فکر کنی رفتی از سرم …. شمعدونی کنار باغچه رو در میارم ….. با یه بغل آرزوهای داغ داغ میکارمش تو خاک سبز دل تو …. و از لحظه لحظههای خواندنم هراسی نخواهم داشت… یکرنگی نگاهم و با خاطرات نگاه تو موزون میکنم ….. یه ریتم میسازم برای سکوت قصه مون …. حالا چشممامو باز میکنم به امید بودنت …. خالی از هر چه که هست … هستی, نیستی, هستی ….. هستی …..
19-05-2012، 11:10
چه زمستان دلگیری است
تو که از من تا خاموشی هجرت کردی برف ها که خوابند درختان هم که آرمیده اند و نیمه شب از هیچ پنجره ای سایه ای آویزان نیست خانه های گلی هم انگار بعد از تولد صنعت و افاده گویا مرده اند تنها من بیدارم و ماه گریه با ماه چه دردناک است چه حس بغض آلودی است
19-05-2012، 11:14
یادمان باشد از امروز جفایی نکنیم
گرچه در خود بشکستیم صدایی نکنیم یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند طلب عشق زهر بی سرو پایی نکنیم
19-05-2012، 11:15
دلتنگ با تو بودنم اما نمی شود
بغض نشسته توی دلم وا نمی شود چشمت هزار جمله به من گفت نابه ناب چشمت هزار جمله که معنا نمی شود این هم قلم,دو بال برای خودت بکش یا می شود که پر بکشی یا نمی شود هی فکر می کنم که غزل دست و پا کنم دستم به احترام قلم پا نمی شود من در کلاس هستم,بابا نه,اب نه وقت مرور اب و بابا نمی شود اقا اجازه ,من بلدم بخشتان کنم خورشید نه,ستاره نه,اینها نمی شود اقا اجازه ,روی لبم بود,غیب شد مهتاب نه,نسیم نه,ای وای! نمی شود من گریه ام گرفت,به من صفر می دهید؟ فردا جواب می دهم! ایا نمی شود؟؟ فردا ولی به میمنت چشمهای تو, مهمانی ست,نوبت املا نمی شود فردا دوباره نام تو را بخش می کنم فردا دوباره بغض دلم را وا می کنم....
19-05-2012، 11:33
ميگن هيچ عشقي تو دنيا، مثل عشق اولين نيست
ميگذره يه عمري اما، از خيالت رفتني نيست داغ عشق هيچ كي مثل، اون كه پس ميزندت نيست چه بده تنها شي وقتي، هيچ كسي همقدمت نيست چقدره سخته بدوني، اون كه ميخوايش نميمونه كه دلش يه جاي ديگست، و همه وجودش مال اونه چه بده براي اون كه، جون ميدي غريبه باشي بگي ميخوام با تو باشم، بگه ميخوام كه نباشي ...
19-05-2012، 21:11
وقتی سکوت...
راستی قلم چقدر می تونه سکوت داشته باشه؟ بغض قلم سکوت برداره؟ فکر میکنم دیگه قلم تو دود و دم زندگی و شهر و روزمرگی بغضش هم دود شده... نمی تونم...
از من متنفر باش!
این چیزیه که مقدر شده، این اتفاقیه که باید بیافته و افتاده. نمیتونی خلاف تقدیر قدم برداری... بشکن این افکار یخ زده و وهم و خیالت را... نمیتونی با عشق من زندگی کنی... نمیتونی با مهر من بندگی کنی... بعضی ها را نباید دوست داشت؛ چون دوست داشتن بعضی ها تاوان سنگینی داره... از من متنفر باش. همین
21-05-2012، 4:53
خوش به حال آسمون که هر وقت دلش بگیره بی بهونه می باره … به کسی توجه نمی کنه … از کسی خجالت نمی کشه … می باره و می باره و … اینقدر می باره تا آبی شه … آفتابی شه…!!! کاش … کاش می شد مثل آسمون بود … کاش می شد وقتی دلت گرفت اونقدر بباری تا بالاخره آفتابی شی … بعدش هم انگار نه انگار که بارشی بوده … انگار نه انگار که غمی بوده … همه چیز فراموشت بشه …!!! کاش می شد ...........
یکی ازم پرسید:
"چرا باید کسانی اینقدر آزاد باشند و هر کاری دلشون میخواد بکنند و یکی مثل من، حتی واسه بیرون رفتن از خونه باید هزار تا سوال رو جواب پس بدم..." "این انصافه؟" و من در جواب بهش گفتم: «این به اصطلاح آزاد بودن ها، جبرانِ تمام بی کسی های ماست»
| ||||||||||||||||||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|
موضوعات مرتبط با این موضوع... | |||||
♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ (نسخه ی 3) | |||||
♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ (نسخه ی 2) |