19-05-2012، 9:54
ياري اندر كس نميبينم ياران را چه شد / دوستي كي آخر آمد دوستداران را چه شد.
|
مشاعره |
|||||||||||||||||||||||
19-05-2012، 9:54
ياري اندر كس نميبينم ياران را چه شد / دوستي كي آخر آمد دوستداران را چه شد.
19-05-2012، 9:58
در سایه ای خود را رها کردم
در سایه ی بی اعتبار عشق در سایه ی فرار خوشبختی در سایه ی ناپایداریها
19-05-2012، 10:01
آنان كه در نظر خاك را كيميا كنند / آيا شود كه گوشه ي چشمي به ما كنند
در دل مردابها بنهفته ام
میروم اما نمپرسم ز خویش ره کجا؟.منزل کجا؟مقصود چیست؟
19-05-2012، 11:12
تنش درست و دلش شاد باد و خاطر خوش / که دست دادش و یاری ناتوانی داد
19-05-2012، 12:26
دنیا دیگه مث من نداره...
نداره نمیتونه بیاره.!
19-05-2012، 13:31
هر چند ما بدیم تو ما را بدان مگیر/شاهانه ماجرای گناه گدا بگو
19-05-2012، 14:14
چه ساده شکست
چه ساده شکست و رفت دلی را که فقط برای او می تپد ، باورش مشکل است با دوریش چه کنم؟تا کی در انتظار دیدتارش؟ تا کی در انتظار شنیدن آهنگ صدایش؟تا کی با گریه شب هایم را به سحر رساندم؟تا کی نبودنش و ندیدنش آزارم خواهد داد؟ چیست این زندگی؟مقصودش چیست؟انتهایش نصیب کیست؟این را با تمام وجود می گویم که ای زندگی هرچه خواهی با من کن اما این را بدان تا ابد با خاطره هایش زندگی خواهم کرد ، آری توانستی از من جدایش کنی جسمش را از جسمم جدا کردی ، اما افسوس که هیچگاه روحش از من جدا نخواهد شد ، با عشقش چنان زنجیری ساخته ام و بر گردن افکنده ام که هیچگاه از هم نخواهد گسست دل در گرو مهربانی اش با لذت دنیا خداحافظی کرد ، می دانم سرنوشت چنین نوشت و تو ای روزگار بی رحم چنین کردی ، با خود چه پنداشتی ؟ پندارت این بود که اگر او را از من بگیری همه چیز تمام خواهد شد ری زندگی را از من گرفتی آرامشم را صلب کردی دوریش عذابم می دهد می دانم در انتها نیز از غم فراقش در گوشه ای از قبرستان تاریک و سرد دفن خوام شد اما این را بدان تا آنگاه که دلی در سینه دارم او را خواهم پرستید با ذره ذره وجودم مگر این که با پتک زمانه سینه ام بدری و دل از وجودم جدا کنی آن روز همان روز مرگ است روزی که روح از تنم جدا شده ، روزی که یادش را از دل بیرون کنم روح از جان بیرون کرده ام و اما تو ای ستاره ی شبهای تیره و تاریکم تنهایم گذاشتی ولی بدان که تا همیشه مرحم و محرم دلم خواهی ماند و جزء تو هیچکس در کوچه پس کوچه های دلم جایی نخواهد یافت این دل تا بی نهایت تقدیم به توست. تقدیم به تویی که همواره یادت آرامش بخش زندگیست.
19-05-2012، 15:48
تا تو نگاهم ميكني كار من آه كردن است / اي به فداي چشم تو اين چه نگاه كردن است.
20-05-2012، 11:03
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود /وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
| |||||||||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|
موضوعات مرتبط با این موضوع... | |||||
▪◆▪مشاعره با شعر نو▪◆▪ | |||||
مشاعره با اشعار خودمان | |||||
مشاعره (نسخه دوم) |