13-09-2013، 22:35
دمپایی انگشتی:112:
بازم سال تازه حس و حال غم داده
باز امثال من و تو که مثلمون زیاده
که هر روزمون هنوز عینه دیروزه
همه رویاهامون تو گذشت زمان میسوزه
همه بهم میگن میری از دست
همه فرصت هاتو میدی از دست
ولی شایدم تقصیرِ من نیست
چون رو به هرراهی میرم به روم بسته ست
یه وقتایی یادم میره الان کجام
حس میکنم پاهام از زمین جُدان
ساعت ها به یه نقطه خیره میشم
تموم رنگای روشن رنگِ تیره میشن
دیگه یادم میره لبخند بزنم
باورم نمیشه که این آدم منم
که تنها و ناراحت و نا امید
مکاش خواب بودم این روزا رو نمیدیدم
بعضی وقتا برای آروم شدن چشمامو میبندم
بعضی وقتا به سقف خیره میشم
بدونِ دلیل میخندم
یه روزایی پامیشم از خواب
با یه دلهره حس میکنم تمام دنیا از دستم دلخوره
باز امثال من و تو که مثلمون زیاده
که هر روزمون هنوز عینه دیروزه
همه رویاهامون تو گذشت زمان میسوزه
همه بهم میگن میری از دست
همه فرصت هاتو میدی از دست
ولی شایدم تقصیرِ من نیست
چون رو به هرراهی میرم به روم بسته ست
یه وقتایی یادم میره الان کجام
حس میکنم پاهام از زمین جُدان
ساعت ها به یه نقطه خیره میشم
تموم رنگای روشن رنگِ تیره میشن
دیگه یادم میره لبخند بزنم
باورم نمیشه که این آدم منم
که تنها و ناراحت و نا امید
مکاش خواب بودم این روزا رو نمیدیدم
بعضی وقتا برای آروم شدن چشمامو میبندم
بعضی وقتا به سقف خیره میشم
بدونِ دلیل میخندم
یه روزایی پامیشم از خواب
با یه دلهره حس میکنم تمام دنیا از دستم دلخوره