30-07-2012، 11:23
سلام خدا خوبی؟؟
راستش میخوام یه چیزیو درمورد خانوادم بهت بگم!!
راستش من اصلا دوس ندارم پیش اینا زندگی کنم دیشب شنیدم مامانم و بابام داشتن به این فکر میکردن که منو واسه دو سال بدن دسته عمم!!
اون خیلی بدجنس هست همیشه منو میزنه.
چند شب پیش داشتم با مامانم حرف میزدم که میخوام بعد از جشن تکلیفم روزه بگیرم بابامم اونجا بود داد زد سرم زد تو گوشمو گفت لازم نکرده تو با خدا باشی.
خدایا این مادر و پدر هستن؟؟؟؟؟
راستی داداشم حسینو که میشناسی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پریشب با گوشیش زد تو سرم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خیلی دردم گرفت ولی گفت اگه به کسی بگم بدتر میزنمت!!!!
با دوستاشم همیشه دارن اذیتم میکنن!!!!
خدایا خب معلم قرآنم میگه تو همیشه پیشمونی ولی فکر کنم تو اصلا وجود نداری اگه وجود داشتی من الان وضعم این بود آخه؟؟؟
خدایا من هر روز هزار بار آرزوی مرگ میکنم!!!!!!
آخه این درسته؟؟درسته؟؟
دوستم زهرا میگه بیا یه مدت خونمون بمون ولی خب مامان و بابام اگه بهشون بگم مطمئنم مخالفت میکنن!!!!
خدایا این سومین روزیه که داخل اتاقم خودمو زندونی کردم!!!!!
خدایا اگه تو واقعا وجود داری بیا منو بکش و نجاتم بده دلم نمیخواد دیگه زنده باشم دلم نمیخواد.
بابام که همیشه با بویه دود میاد خونه مامانمم همیشه داره یه چیزه بی رنگ میخوره که خودش بهش میگه...اسمش چی بود؟؟آهان ویسکی!!
همیشه داره ویسکی میخوره بعدشم عصبانی میشه سره من خالی میکنه!!!!
خدایا خدایا خدایا اگه واقعا هستی بیا من و با خودت ببر!!
الان من روزه هستم ولی افطار ندارم چون فقط منم که دارم روزه میگیرم!!!!
راستی خدا اگه هابیل و قابلم داخل اتاق های جدا زندگی میکردند همدیگرو نمیکشتن!!واسه من و داشتم که خوب جواب داده!!
چرا من؟؟چـرا مــن؟؟
خدایا اگه واقعا وجود داری امشب جونمو ازم بگیر!!
راستش میخوام یه چیزیو درمورد خانوادم بهت بگم!!
راستش من اصلا دوس ندارم پیش اینا زندگی کنم دیشب شنیدم مامانم و بابام داشتن به این فکر میکردن که منو واسه دو سال بدن دسته عمم!!
اون خیلی بدجنس هست همیشه منو میزنه.
چند شب پیش داشتم با مامانم حرف میزدم که میخوام بعد از جشن تکلیفم روزه بگیرم بابامم اونجا بود داد زد سرم زد تو گوشمو گفت لازم نکرده تو با خدا باشی.
خدایا این مادر و پدر هستن؟؟؟؟؟
راستی داداشم حسینو که میشناسی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پریشب با گوشیش زد تو سرم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خیلی دردم گرفت ولی گفت اگه به کسی بگم بدتر میزنمت!!!!
با دوستاشم همیشه دارن اذیتم میکنن!!!!
خدایا خب معلم قرآنم میگه تو همیشه پیشمونی ولی فکر کنم تو اصلا وجود نداری اگه وجود داشتی من الان وضعم این بود آخه؟؟؟
خدایا من هر روز هزار بار آرزوی مرگ میکنم!!!!!!
آخه این درسته؟؟درسته؟؟
دوستم زهرا میگه بیا یه مدت خونمون بمون ولی خب مامان و بابام اگه بهشون بگم مطمئنم مخالفت میکنن!!!!
خدایا این سومین روزیه که داخل اتاقم خودمو زندونی کردم!!!!!
خدایا اگه تو واقعا وجود داری بیا منو بکش و نجاتم بده دلم نمیخواد دیگه زنده باشم دلم نمیخواد.
بابام که همیشه با بویه دود میاد خونه مامانمم همیشه داره یه چیزه بی رنگ میخوره که خودش بهش میگه...اسمش چی بود؟؟آهان ویسکی!!
همیشه داره ویسکی میخوره بعدشم عصبانی میشه سره من خالی میکنه!!!!
خدایا خدایا خدایا اگه واقعا هستی بیا من و با خودت ببر!!
الان من روزه هستم ولی افطار ندارم چون فقط منم که دارم روزه میگیرم!!!!
راستی خدا اگه هابیل و قابلم داخل اتاق های جدا زندگی میکردند همدیگرو نمیکشتن!!واسه من و داشتم که خوب جواب داده!!
چرا من؟؟چـرا مــن؟؟
خدایا اگه واقعا وجود داری امشب جونمو ازم بگیر!!