امتیاز موضوع:
  • 29 رأی - میانگین امتیازات: 4.79
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مشاعره

#51
کوره راهی باریک

که پر از پیچ و خم است

و پر از خاطره است

که هنوز پاهایم بعد از این سالهای طولانی

جای زخمی دارد

حس دردی دارد

مرهمی میخواهد که مداوا کند این……………

زیبا
همه چی ویران شد
تو کجایی سهراب ؟
اب را گل کردند .. چشمهارا بستند
وچه با دل کردند ... وای سهراب کجایی اخر ؟
زخم ها بر دل عاشق کردند
خون به چشمان شقایق کردند
کجایی اخر ؟ که همین نزدیکی عشق را دار زدند
همه جا سایه ی دیوار زدند
صبر کن ... قایقت جا دارد ؟
من هم میخواهم دور شوم از این خاک غریب
تو کجایی اخر؟
 سپاس شده توسط FARID.SHOMPET ، behnaz99
آگهی
#52
آری آری من تنها مانده ام
................................
میان گل و خوار ها مانده ام
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
مشاعره 6
 سپاس شده توسط FARID.SHOMPET ، behnaz99
#53
من نگویم که مرا از قفس ازاد کنید
فقسم برده به باغی ودلم شاد کنیدHeart
|BACK AGAIN|
 سپاس شده توسط FARID.SHOMPET ، SABER ، behnaz99
#54
درون دل که پیدانیست
پراززندان وزندانی است
تورامحکوم دل کردم
نمیدانم دلیلش چیست
سبب شایدهمین باشد
که بدون دوست نباید زیست....
دوسال وهشت ماهه که کنارهمیم Heart
 سپاس شده توسط FARID.SHOMPET ، javati ، behnaz99
#55
تو مپندار كه خاموشي من هست برهان فراموشي من
همه چی ویران شد
تو کجایی سهراب ؟
اب را گل کردند .. چشمهارا بستند
وچه با دل کردند ... وای سهراب کجایی اخر ؟
زخم ها بر دل عاشق کردند
خون به چشمان شقایق کردند
کجایی اخر ؟ که همین نزدیکی عشق را دار زدند
همه جا سایه ی دیوار زدند
صبر کن ... قایقت جا دارد ؟
من هم میخواهم دور شوم از این خاک غریب
تو کجایی اخر؟
 سپاس شده توسط FARID.SHOMPET ، خانوم گل ، behnaz99
#56
نگاهت آسمانم بودوگم شد
دوچشمات سایه بانم بودوگم شد
به زیرآسمان درسایه تو
جهان دردیدگانم بودوگم شد...
دوسال وهشت ماهه که کنارهمیم Heart
 سپاس شده توسط behnaz99
#57
من عاشق اشعار سپید هستمHeart
 سپاس شده توسط خانوم گل
#58
جوااااااااااااااااااااااااااااااد من ماهرخم نه سپید...BlushBlushBlush
من چگونه زنده ام بی توبی دست تو
زندگی جان کندن است بی دو.چشم مست تو
بی تومن یه کاغذم سردوساکت روی آب
گاه گاهی حادثه میدهد برمن شتاب
بی تو من یک سایه ام که نشستم روی شب
درسیاهی گم شدم آه گشتم روی لب
دستمال انتظارترشده ازاشک من
اشکهای مهربان ریخته ازچشم من
جانمازم راببین مثل یک دریا شده
حرفهاای خلوتم دردرونش جاشده
من برای بودنت حاضرم تاجان دهم
بایدازدل بگذرم تابه خود سامان دهم
من چگونه بگذرم ازدل تنهای خود؟
منکه اورا برده ام تادل شبهای خود
بایدازشب بگذرم تانباشم فکرتو
من چگونه بگذرم ازشب وازفکرتو
زندگی رابرده ام باخود تاکهکشان
کهکشان عشق تو پرکشیدازآسمان
دستهایم رابگیرذره ذره جان من میشودمهمان تو
من زپاافتاده ام گوی من ،میدان تو
بایدازخودبگذذرمتانبینم روی تو
من گذشتم ازخودم رد شدم ازکوی تو
میروم تاگم شوم درتوودردست تو
زندگی جان کندن است بی دوچشم مست تو...
دوسال وهشت ماهه که کنارهمیم Heart
 سپاس شده توسط FARID.SHOMPET ، javati ، behnaz99
#59
تو مرا گویی که از بهر صواب
غسل نا کرده مرو در حوض آب
در برون حوض غیر خاک نیست
هرکه نایند در حوض پاک نیستConfused
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
مشاعره 6
 سپاس شده توسط خانوم گل ، behnaz99
#60
امضام
 سپاس شده توسط خانوم گل


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  ▪◆▪مشاعره با شعر نو▪◆▪
  مشاعره با اشعار خودمان
  مشاعره (نسخه دوم)

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 177 مهمان