❞ گُـفتگـوی آزاد نسـخه 181 ❝

[abc1382]

یکی با من حرف بزنه._. ..

خوبی؟

[Magical Girl]

سارا ؟ ..

ستاره هامونو ^_^ :| ! ..

مرضیه , سارا , من !

ستاره هامون یکیه ^_^ :| !

وای ._______.

راس میگی ^_^ .. !

هیهیهیهی *^_______^*

جیغغغ ._.

مدینه داره شروع میشه ^_^*

سارا همه از تو یاد گرفتن لیستشونو خالی میکنن :| !

اره دیگه -_-

همتون شاهد باشین اول خودم خالی کردم آ -_- :|

جالبش اینه دو روز دیه دوباره همه رو میذارن =))

ولی من نمیذارم ._.

[AyDiN.S]

سلام:|

با پسر عمت چيكار كردي :|

پسر عمم که فقد ازم خوشش اومده
مامان بابام و داداش و خواهرم رفتن اردبیل
دیروز عمو و زن عمو و پسر عموم اومدن خونمون تا تنها نباشم
بعد فیلم ترسناک عموم گزاشت(کلا عاشق فیلم ترسناکه)

بعدش چي شد |:

بعد خواستم بخوابم ولی میترسیدم
لامصب فیلم خیلی ترسناک بود
عمو و زن عموم رفتن اتاق مامان بابام خوابیدن
رامتین زمین خوابید منم تو تخت||||:
بعد از خواب بیدار شدم مدام جیغ زدم
بغلم کرد و گف هیچی نیس و بیخودی ترسیدم
بعد منم مجبورش کردم پیشم بخوابه
خیلی ترسیده بودم
بعد امروز اومدم خونه حرفا فرید و رامتین رو شنیدم....

گفتي بهش كه رو تخت بخوابه؟ :|||
خب بعدش چي؟

[tyjtfhdhr]

یکی با من حرف بزنه._. ..

بیا من

با این نحرف اخر سر عاشقت میشه ها کار دستت میدع:|

[# αпGεʟ]

>>>>
^_^

مبارک باشه!

[Brooklyn Baby]

بزار از رو رضا اسکی برم :>















:|||

[_єяяσя_]

یکی با من حرف بزنه._. ..

بیا من

با این نحرف اخر سر عاشقت میشه ها کار دستت میدع:|
بیخیال

[Dead Silence]

چقد بده ب بابات بگی ساندویچ بخره رفته باشه جوجه گرفته باشه :|||||||||||

دوساعت منتظره ساندویچم ! رفته جوجه گرفته ..

آه ..

گند زدن تو اعصابم ..

خدافظ ):

[βΑllεяiηΑ♡]

هعي...

[Mᴏsᴇs]

یکی با من حرف بزنه._. ..

آم ._.

ام.-. ..