گفتگوی آزاد نسخه ۳۹۹

[Prometheus]

طوری نی دایی بفرسش :*

واستک

دمت گرم دایی ،-،

[BIG-DARK]

واستک

دمت گرم دایی ،-،

البورده خر ایخایی خوته بکشی مو نیلم
اصن بت نیوم اهنگه

[*Aɴѕel*]

._.
صورتشو تصور میکنم
و بجاش ب بالشتم مشت میزنم

ی معلم زبان داشتم
همین فاز معلم تو , گییر
با این تفاوت ک نمیتونست گیر بده ب من
امریکن حرف میزد سرکلاس با فعل های گذشته و استمراری و ب حساب خودش شاخ , همونجا بلند شدم با لهجه بریتیش غلیظ یکم باهاش حرف زدم
دگ تا اخر ترم کار ب کار هم نداشتیم :>
با اینک تهش 17 داد دلیلشم این بود ک تکلیفاتو نمیاری :^

معلما از شروع کرونا بازی در میارن-_-

[_ƇRAƵƳ_]

نکات من همیشه ظریفن:/
حله اسکیت دارم بریم
خط 1100 هم خوبه :///
ب ترلان بگو شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه

من اسکیتم فوله ها حرفه ای ام پا به پام میتونی بیای؟!
+
سهون  من میخوام هانی مجبوری بدی:/

آره حاجی بریییم گرچه زیاد حرفه ای نیستم:

بگو سهون رفتگره پول نداریم از بچه ها بپرس میدونن/:

[Волшебник]

حتما ((:

فک میکنی چجوریم؟ 0_0

ته ریش و سبیل گاوی ,
پیراهن چهار خونه که پایینشو زدی تو شلوار لی
شلوارتم تا گردن آوردی بالا ,

ینی اگه گوسفند ببینتت پشماش میریزه : ))

|||:

نه شبیه اینم

[Mohlek]

ته ریش و سبیل گاوی ,
پیراهن چهار خونه که پایینشو زدی تو شلوار لی
شلوارتم تا گردن آوردی بالا ,

ینی اگه گوسفند ببینتت پشماش میریزه : ))

|||:

نه شبیه اینم

عینکت هلاکم کرد : ))

[Prometheus]

دمت گرم دایی ،-،

البورده خر ایخایی خوته بکشی مو نیلم
اصن بت نیوم اهنگه

:/ کو کم چرت بگو تیله
بفرسشا '-'

مو قیبلن خومه کشتومه

[Âɴɢ℮ℓ Evιℓ]

اه اه اه تف به من با این رفتنم :/
حالا مجبورم پروفمو دوباره چیز میزاشو بزارم ۰-۰ :////

میبینم که زدی زیر قولت :/
گفتی برا همیشه میری دروغگو :/

[ғαறØᴜs_ραѕѕeя_βყ]

ن منظورم این بود روحیه کتاب خونی نمیدونستم داری چون گفتی تایم بیشترت تو بازارع
اوممم ببین دربارع موضوعات مختلفی صبحت کردع ولی خیلی جالبه
جذاب بود البته من آلن نخونده بودم اینو یکی هدیه داد بهم منم گذری نگا کردم خوشم اومد ژانر طنزع

اره.. حتی همین الانم پای چپم درد میکنه از پیاده رو های صبح مشتری و بانک و اینا
ولی تو مغازه ما سیستم اینطوریع ک مشتری میاد و نمیاد و اینا , بهترین کار مفید واسه اینک بیکار نباشی کتابه.. منم ک خوشم میاد

طنز؟ جااالبه
بیشتر توضیح بده , شاید اول ب جای 1984 اونو بگیرم

بگم خب جذابیتش میرع 
قسمتی که دربارع مرگ حرف میزنه
ی شخصیه به اسم نات آکرمن که خیلی پولدار و خفنه
بعد مرگ وارد خونش میشه و بهش میگه سلام من مرگم یارو برگاش میریزه خلاصه میگه میخوام جونتو بگیرم فلان بعد نات میگه 
ن فرصت بده بهم بعد شرط بندی میکنن بازی میکنن ....
قسمت های جذابش رو خودت بخون
قسمت دوران شوم زندگی ما
اعترافات یک سارق 
داستان های بعدشه:/

[Волшебник]

|||:

نه شبیه اینم

عینکت هلاکم کرد : ))

<: