امتیاز موضوع:
  • 95 رأی - میانگین امتیازات: 4.36
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥

هیچ عشقی موندنی نیست...

وقتی اینو میدونی چرا به خاطرش غصه میخوری.....
♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ 86
 سپاس شده توسط sp_go ، melodi+ ، ...Sara SHZ...
آگهی
خدا را بخاطر خدا پرستش کن

نه بخاطر آدمها و اسطوره هایت،

این روزها ؛ داستان تلخیست

داستان مردی که، ایمانش به خداوند را

به انسان دیگری گره زده است

وقتی چنین می شود

سقوط او به سقوط ـش منجر می شود ...

به همین سادگی و تمام.

A Friend is nothing but a known enemy
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ 86
 سپاس شده توسط ...Sara SHZ...
دستت که بلرزد اشتباه مینویسی..

پایت که بلرزد اشتباه میروی...

دلت که بلرزد وامصیبتا!
خــط زدنِ مَـــن ، پـایــآنِ من نبـــود !!!
آغـــاز بی لیاقتـــیِ تـو بــود!
 سپاس شده توسط ...Sara SHZ...
حقیقت انسان به انچه اظهار میکند نیست
بلکه حقیقت او نهفته در ان چیزی است که از اظهار ان عاجز است
بنابراین اگر خواستی او را بشناسی
نه به گفته هایش بلکه به ناگفته هایش گوش بسپار
♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ 86
 سپاس شده توسط ...Sara SHZ...
خسته ام انگار صد سال پیاده راه آمدم
انگار صد سلسله کوه را روی شانه های نحیفم حمل کرده ام
انگار هزار سال پلک بر هم نگذاشته ام.
خسته ام آنقدر خسته ام که حتی نام خود را هم فراموش کرده ام و هیچ یادم نیست که برای اولین بار کدام گل را بوییده ام.
من شکل سنجاقکی راکه در کوچه ی کودکی بوسیده ام از یاد برده ام.
خسته ام انگار این جاده های سرد خاکی تمام شدنی نیست.
از دست زمین و آسمان دلگیرم و از درختانی که بی من سبز شده اند گله مند.
خسته ام اما نه آنقدر که نتوانم تو را دوست داشته باشم و از کنار نفس های گرمت بی اعتنا بگذرم.
بگو چقدر به انتظار بشینم که زمان از من عبور کند و ستاره ها شاهد خاموش شدن تک تک فانوس هایم باشند؟
چقدر پیراهن کدرم را در چشمه ی آرزو ها بشورم و روی طناب دلواپسی پهن کنم؟
اگر شوق رسیدن به دست هایت نبود هیچگاه آغوشم را نمی گشودم و اگر صدای گوشنواز تو نبود از گوشه ی تنهایی بیرون نمی آمدم.
اگر شوق دیدن چشمهایت نبود هیچگاه پلکهایم را بیدار نمی کردم و اگر نسیم حرفهایت نمی وزید معنای جهان را نمیفهمیدم.
من خسته ام اما نه آنقدر که نتوانم هرروز بربا شکوهترین قله ی زندگیم بایستم و همراه با ستاره ها و خورشید به تو سلام کنم.
آنان که با زندگی میسازند زندگی را میبازند
.عشق من روز پیش رهایم کردی به دلیل بیماری....

امسال دیدمت با دیگری.....

درون من پر از تو بود " حال درون من پر از خیانت دوست صمیمی.........
Fuck
LiFE
 سپاس شده توسط ...Sara SHZ...
نمي نويسم ..... چون مي دانم هيچ گاه نوشته هايم را نمي خواني حرف نمي زنم .... چون مي دانم هيچ گاه حرف هايم را نمي فهمي نگاهت نمي كنم ...... چون تو اصلاً نگاهم را نمي بيني صدايت نمي زنم ..... زيرا اشك هاي من براي تو بي فايده است فقط مي خندم ...... چون تو در هر صورت مي گويي من ديوانه ام
آنان که با زندگی میسازند زندگی را میبازند
تنهاییم را پیش فروش نمیکنم...

شایــــد فصلش که رسید...همه آن را بخرند...
خــط زدنِ مَـــن ، پـایــآنِ من نبـــود !!!
آغـــاز بی لیاقتـــیِ تـو بــود!
 سپاس شده توسط ...Sara SHZ...


بعضی وقت ها چیزی می نویسی از دلت …
برای یک نفر …!
اما دلت می گیرد ، چشمانت پر از اشک می شود ، قلبت خالی می شود ،
وقتی یادت می آید ، همه آن را می خوانند و می پسندند...
جز همان یک نفر…!!.
♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ 86
 سپاس شده توسط best~girl
اونقد دوست داشتم که دوست دارم رو نمیتونستم

به زبون بیارم ........

ولی اونقد نامرد بودی که بدترین کلمه { برو } و { جدایی } را به زبان اوردی....

چه بد شد.....

خواستم بگم دیوونه عاشقتم...!!!
Fuck
LiFE
 سپاس شده توسط sp_go


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 95 مهمان