04-12-2014، 14:01
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت كه اول نظر به ديدن او ديده ور شدم
|
مشاعره (نسخه دوم) |
||||||||||||||||||||||||||
04-12-2014، 14:01
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت كه اول نظر به ديدن او ديده ور شدم
من بـآختم امـآ کسی جز مـآ نخوآهد برد
بوی مرآ این آب و صـآبونهـآ نخوآهد برد جـآی مرآ خـآلی بکن وقت همـآغوشی از بچـه ای که سقط کردی در فــرآموشی×
19-12-2014، 1:22
يك نعره ي مستانه ز جايي نشنيديم
ويران شود اين شهر كه ميخانه ندارد
19-12-2014، 10:42
« دست هآیت گرفته دستش رآ
وسط دستهآی سر شده ام نیستی آنقدر عوض شده ای هستی و بآز منتظر شده ام »
20-12-2014، 0:36
ميرسد روزي كه شرط عاشقي دلدادگي ست
آن زمان، هر دل فقط يك بار عاشق مي شود
●
دستی به روزهـآی خرآبم نمیبری از چشمهـآی توســت که خوابم نمیبری دآرد جهـآن غرور مرآ مرد میکند سگ لرزه هـآم زیر پتو درد میکند ●
21-12-2014، 0:10
(آخرین ویرایش در این ارسال: 21-12-2014، 0:13، توسط oprah vinfrey.)
درد عاشقي را دوايي بهتر از معشوق نيست
شربت بيماري فرهاد را شيرين كنيد
دآرد صدآیت میزنم.. بشنو صدآیم رآ
بیرون بکش از زندگی و مرگ ! پـآیم رآ دآری کنـآر شوهرت از بغض میمیری شبهـآ که از درد تو میگیرم کجـآیم رآ [ مهدی موسوی ]
21-12-2014، 0:39
افسونگر چشمای من ای چشمای جادو
جادوگر گیسو
گیسوی تو ارامش این دستای بی سو
اهای دختر افتاب
شبها که موهات میریزه رو بالش مهتاب
بی تاب تو این پنجره با چشمای بی خواب
اهای ساعت بیدار
اهای ضربه تکرار
...
شاعر: فرید احمدی
خواننده: بنیامین بهادری
21-12-2014، 11:08
« رآه فرآری نیست از این خوآبِ پیچـآپیچ
از هیـچ در رفتم برای گم شدن در هیـچ »
| ||||||||||||||||||||||||||
|
![]() |
|||||||
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|