گفتگوی آزاد نسخه ی 140

[Magical Girl]

من میخوام ا صادق طلاق بگیرم ، بیا باهم طاق بگیریم .___.

هیمم چرا میخوای از صادق طلاق بگیری ؟ ._.

رضا طلاق بگیرم ؟ :|

همینجوری :|

یکم اذیتش کنم ^___^ :|

[Ƒαкє ѕмιƖє]

خجالت نمیکشی جلوی رضا از اُمید حرف میزنی ؟! -_-

نمیدونمـ -_- زنگ بزن از خودش رنگ مورد علاقش رو بپرس ~_~ شمارشو که داری :|

هآر هآر هآر V: من خیلی دوبهمـ زنمـ میدونمـ

ازش خوشت میـآد ضایس بابا -_-*

برمـ این عکسای امینمـ رو بزنمـ تُ تاپیک بیامـ ._.

هیمم نَ :|

من با رضا الان مهربونم ._. !

گمشو عوضی :|

گُفتم کبریا شُمارشو داره نَ من که -_- !

هومم آره من دوسش دارم ! :|

پسره نصف من قَد داره بعد من دوسش داشته باشم ؟ -_-

من هیچکی رو جُز رضا دوست ندارم :|

فاطی دلم نمیاد حرص رضا رو دربیارم لامصب آخه درنمیاد :|

[ERF@N]

سلام .
مقاله انتقادی 20RAP به شاهین نجفی رو خوندید ؟

یه سلامی یه علیکی:| نع. ما لخت بودیم فرصت نبود

[Dead Silence]

چرت و پرت :|

سعادت آباد .. جردن .. تجریش .. گیشـــآ ..

بالاشهـر ^.^

گیشا لامصب من هرروز تو پارک گفتگوش پلاس بودم :|

با دوستام میرفتیم ب پسرا تیکع مینداختیم :|

مثلا چی میگفتید ؟؟ پسره ی چیزدار ؟؟! :|||||

کُلا من دهنم خیلی آلودس :|

ی سری رفتیم زیر پا انداختیم ب ی پسره :||||

خیلی حال میداد تو ک نمیدونی چی میگم :|

[!~IмДи~!]

کـلآ به کـلمـه ی ERFAN عرفـان آلرژی پیـدا کـردم × × × × × × ×

دستِ خـودم نیسـت ...

داداشای دیروز دشمنان فردا:|

تـأیید میکنـم حرفـتو

قـبـول دآرم . . . . .

[Mᴏsᴇs]

خجالت نمیکشی جلوی رضا از اُمید حرف میزنی ؟! -_-

نمیدونمـ -_- زنگ بزن از خودش رنگ مورد علاقش رو بپرس ~_~ شمارشو که داری :|

هآر هآر هآر V: من خیلی دوبهمـ زنمـ میدونمـ

ازش خوشت میـآد ضایس بابا -_-*

برمـ این عکسای امینمـ رو بزنمـ تُ تاپیک بیامـ ._.

فاطی دلم نمیاد حرص رضا رو دربیارم لامصب آخه درنمیاد :|

چی در نمیاد؟O.o

[Mason]

عرفان اومده جنت اباد و من از بالکن براش دست تکون میدم ..

من نمیتونم یه کلمه باهات حرف بزنم عرفان استرس میگیرم حالا دیگه از نزدیک ببینمت سکته میرم :|

رزی واقعا ؟ خدایا شکرت یکی همدرد من پیدا شد .___.

امروز بهش زنگ زدم .. عرفان خودت بقیشو بگو .__.

بقیه نداره -_- منم گفتم خدافظ :||

[Ƒαкє ѕмιƖє]

چی در نمیاد؟O.o

حرص حرص :|

[Wanton]

قبل از اینکه متاهل باشم میرفتیم بوستان سعدی تو خیابون وصال شیرازی تیکه می نداختیم ..

می گفتیم هوووی یارو مارک شورتت قدیمیه :|

اگه من بودم جوابی بهت می دادم که فکر شوخی با پسرا رو تا آخر عمر از سرت بیرون کنی 

[† αƖιєη †]

سلام .
مقاله انتقادی 20RAP به شاهین نجفی رو خوندید ؟

آهـنـگ پـروفـت نـآقـصـه ! /: