مسابقه ی خنده دار ترین لطیفه برای ثبت نام وارد شوید

[Brooklyn Baby]

بچه ترکه بهش میگه بابا چرا در مورد ما جوک میسازن باباش میگه برو یه قابلمه بیار میره قابلمه میاره باباهه دو بار میزنه پشت قابلمه بچه میگه کیه بعد ترکه میگه حالا فهمیدی حالا این قابلمه رو بگیر من برم درو باز کنم

[majidabdaly]

یه نفر از روی جوب میپره فیلمشو میگیرن..میذارن رو تند میخوره تو دیوار میذارن رو کند می افته تو جوب.....:84::84::84:

[ma.mo]

از غضنفر می پرسن خاورمیانه یعنی چی؟
میگه که:به خاورهایی که از تهرتن به سمت میانه میرن خاور میانه میگن.

[HASTI talebloo]

پسر:بابا کمی پول لازم دارم.
پدر:ندارم.
پسر:بابا دروغ نگو تو میلیاردری.
پدر:من میلیاردر هستم ولی پولامو گذاشتم تو بانک سودش بیاد روش.حساب کردم اگر سیصد سال به پولای توی حساب پس اندازم دست نزنم 500 میلیارد می اد روش.

پسر:شما همان دختر خانمی نیستید که یک خواهر خوشگل دارد؟
دختر:نه اقا.احتمالا شما من را با خواهرم اشتباه گرفتید.

معلم:2×2 چقدر می شه؟
شاگرد:می شه 5
معلم:چرا؟
شاگرد: چون علم پیشرفت کرده.

[marjan74]

بازهم غضنفر و باز هم یک بحران و اندیشه جدید دیگر
چرا زنها دکتر مامایی دارند اما مردها دکتر بابایی ندارند

[HASTI talebloo]

تاحالا کیا برنده شدن

[دخمل با حال انجمن]

يه زنه تو اتوبوس مي گو zzzzzzz غضنفر ميگه: من بودم زنه بهش يه تراول 50 ميده غضنفر هم كه تا پول ميبينه.................................:N56::159::hje::ey1::ey1::ey1::ey1::ey1::​229::229: $$$$$ آخ آخ آ خ ميگه: هرچي اين خانم گوzed من گوzedam ..................................... هههههههههههه:84::ag54::4chs::4chs::4chs::4chs::4chs::4chs::4chs::4chs::bighug::bighug::bighu​g::bighug::cool::cool: ببخشيد يه ذره بد بود

---

[quote='HASTI talebloo' pid='960413' dateline='1377805494']
پسر:بابا کمی پول لازم دارم.
پدر:ندارم.
پسر:بابا دروغ نگو تو میلیاردری.
پدر:من میلیاردر هستم ولی پولامو گذاشتم تو بانک سودش بیاد روش.حساب کردم اگر سیصد سال به پولای توی حساب پس اندازم دست نزنم 500 میلیارد می اد روش.

پسر:شما همان دختر خانمی نیستید که یک خواهر خوشگل دارد؟
دختر:نه اقا.احتمالا شما من را با خواهرم اشتباه گرفتید.

معلم:2×2 چقدر می شه؟
شاگرد:می شه 5
معلم:چرا؟
شاگرد: چون علم پیشرفت کرده.



تكراري

[ELISA J0ON]

نخونی از دست دادیاااااا
این داستانه واقعیه خودمه:
یه روز یه اپلیکیشن برای گوشیم دانلود کردم که هر وقت شارژ میشه بهم خبر بده خلاصه من یه بار ساعت 12 شب زدمش تو شارژ بعد گرفتم خوابیدم ساعت 3 بود که یه دختر جیغ زد گفت بکش بیرون درش بیار جیییییییغ،جالب این بود که اون شب 3 تا مهمون هم داشتیم خلاصه همه ریختن تو اتاقم فکر کردن من دارم جیغ میکشم میگم.............
اون موقع تا ده روز به گوشیم دست نزدم میترسم وقتی شارژنداشته باشه بگه بکن تو با توام بکنش تو

[MR.FARZAM]

و تاکسی بودم, راننده بدون مقدمه برگشته به دختره گفت: مال شما درشته؟؟؟!! دختر هم جواب داد ، چی؟ پولمو می گی؟؟؟!!!
راننده گفت پـَـَـ نــه پـَـَــــ ... استغفرالله !!!!Smile)))

یبار لره تو اتوبوس می گوزه همه میزنن زیر خنده
لره میگه
میدونستم خوشتون میاد

[mohammad631]

پنج تا حیف نون داشتند با هم قایم موشک بازی می کردند الان10ساله از4تاشون خبری نیست