♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥

[frozen✘girl]

همیشه از همان ابتدای آشناییمان در هراس چنین روزی بودم و کابوس دوری را میدیدم، اکنون شد آنچه نباید میشد، خداحافظ دلیل بودنم خداحافظ

[Armina]

به نام آنی که می داند در دل تنهای من چه می گذرد!

نمی دانم چرا به تنهایی حسادت می کنم؟!!

شاید به خاطر این که همه دوستش دارن....

چون همه باهاشن.....

چون تنهایی کار هر کسی نیست.....

تنهاترین آدم خوشبخت ترینه....

خوشبخت ترین......!!!

[~SoLTaN~]

جهانـ ســـــ ـــ ـوم یعنـی جایـی کـ :

دل من هوایتــ را می کند ؛

و تـُ حتی خیال داشتن ـهوایـم بـ ِ سَرتــ هم خُطور نکند ........!

[Armina]

به او بگوئید که دوستش داشتم........

هر چه گفتم هر چه ساختم و سوختم بیهوده بود...

هر چه به او گفتم دوستش دارم انگار یه خواب بود....

و هر چه با عشق و احساس او سوختم پوچ پوچ بود....

دیگر نمی دانم چگونه باید از آنکه دوری بگویی که دوستش داری....

تو بگو ای قلب عاشق من چگونه باید این دوست داشتن رو

ابراز می کردم؟؟؟؟

من هستم و یک قلب سرخ یک دنیا محبت و عشق نهفته است

و من تو را دوست می داشتم گر چه تو این دوست داشتن را

[~SoLTaN~]

کاش روزهــــــــــــای دلتنگی ِ مـــــــــــن ؛

مثـل "دوست داشتـن هـای" تــو کوتـاه می شــد ...!

کـــــــاش ...............!

[Armina]

میدونستی واقعا دوست داشتم.....

[~SoLTaN~]

كـــــاش هفـت سالــه بـــــودم ...!

روی نيمكــت چوبـی می نشستــم ...!

مــداد سوسمــاری در دســت ؛

بــا صـدای تــو ديكتـه می نوشتــم ...!

تــو ميگفتـی بنويــس دلتنگــــــی ؛

مـن آن را اشتبــاه مـی نگاشتــم ؛

اخمـی بر چهــره مـی نشانــدی ؛

و مـن به جبــران ، دلتنگـی را هــزار بــار مـی نوشتــم .............!

[Armina]

کاش میتونستی درک کنی که دوست دارم...
کاش ازم نمیپرسیدی...
تامن باچشای خیس به اجبار.....
به خاطر غرور......
بهت نخندم.....

[frozen✘girl]

:. میخواهم برایت تنهایی را معنی کنم .:.

در ساحل کنار جاده نشسته ای ...

.:. هوای سرد .:.

.:. صدای باد .:.

دست می سوزد با سیگار وتو نمیفهمی ...

.:.به خودت می آیی.:.

یادت می آید دیگر نه کسی است

که ...

.:. از پشت بغلت کند .:.

نه...

.:. دستی که شانه هایت را بگیرد .:.

نه...

.:. صدای که قشنگ تر از باد باشد .:.

تنهایی یعنی این ...

[Armina]

ازم پرسيد:به خاطر كي زنده هستي؟

با اينكه دوست داشتم با تمام وجودم فرياد بزنم(به خاطر تو)

بهش گفتم:به خاطر هيچكس.....

پرسيد:پس به خاطر چي زنده هستي؟

با اينكه دلم داد ميزد (به خاطر تو)

با يه بغض غمگين بهش گفتم:به خاطر هيچي.....

ازش پرسيدم:تو به خاطر چي زنده هستي؟؟؟

در حاليكه اشك توي چشمش جمع شده بود گفت:

(به خاطر كسي كه به خاطر هيچ زنده است)......