19-11-2013، 18:39
لبخنـــد تـو تمـــآم تعـادل شهـــر را بهــم میزنـد
تـو بخنــد من شهـر را دوبـآره میسازم!
تـو بخنــد من شهـر را دوبـآره میسازم!
|
<×♣بُغــ~ــضِ قَلـَ♥ــم نــُ×ــسخه ِ ✘ ωــہ × 3 ✘ ♣ ×> |
||||||||||||||||||||||||||||||||
19-11-2013، 18:39
لبخنـــد تـو تمـــآم تعـادل شهـــر را بهــم میزنـد
تـو بخنــد من شهـر را دوبـآره میسازم!
19-11-2013، 18:58
مهلت بده
میروم … فقط پایت را بردار تا غرورم را جمع کنم….!
19-11-2013، 19:35
(آخرین ویرایش در این ارسال: 19-11-2013، 19:36، توسط Ƒαкє ѕмιƖє.)
✗میگـטּ : פֿـــــــــــــــــבا
آבمایے رو ڪـﮧ פֿـیلے בوست בاره زیاב امتـפـاטּ میڪنـﮧ !! اینطور ڪـﮧ مـטּ פـساب ڪرבم פـس میڪنم פֿــבا " בیوونهـ ے " منـﮧ . . . !!! قشـنگـے لیـآقتـــ اینـﮧ ڪﮧ ބـر ڪωـے نمیـتـפنـﮧנآشتــﮧ بآشــﮧ
19-11-2013، 19:45
به لب هاي ساده ات بياموز
لب هاي وحشي هر هرزه اي لايق بوسه هاي آتشينت نيست کسي را ببوس که حرمت بوسه را بداند و حداقل بخاطر بوسه هايت فردا که از کنارش گذشتي نگويد هرزه...
20-11-2013، 13:17
با تو بودن دل برایم عادتی ساخت که هیچ گاه بی تو بودن را باور ندارم.
20-11-2013، 17:09
حکــــم ، اعــدام بود ...
اعدامـــی لــحظه ای مـــکث کــرد و بـــوسه ای بر طنــاب دار زد دادســتان گفت: خانم زنــــدانــی، این چــــه کـــاریست ؟؟ زنــدانی خـــنده ای کــرد و گفت : بیچـــاره طـــناب نــمیزاره زمـــین بیفتم ، ولی آدم ها !!!!! بدجـــور زمــینــم زدن ......!
20-11-2013، 17:16
(آخرین ویرایش در این ارسال: 20-11-2013، 17:17، توسط Dɪʀᴇᴄᴛɪᴏɴᴇʀ~Gɪʀʟ.)
ماهاییـ کــ دیگهــ نهـ از اومدنـ کسیـ ذوقــ زدهـ میشیمـ
نهـ کسیـ از کنارمونـ برهـ حوصلهـ داریمـ نازشو بخریمـ کــ برگردهـ ماها آدمایـ بیـ احساسیـ نیستیمــ ماها آدمایـ بیـ معرفتیـ نیستیمــ یهـ زمانیــ،یهـ کساییـ وارد زندگیمونــ شدنــ کهـ یهـ سریــ از باورامونو از بیـنــ بردنــ فقط باید یکیـ باشهـ بفهمهـ مارو باید یکیـ باشهـ از جنسـ خودمونــ!!
20-11-2013، 17:20
ميگويند دنيا بـــي وفاست....
امـــا قــدرش را بدانـــيد.... مـن دنيــاي بــي وفـــا تــري هَــــــــم داشــــــتـــم!!
20-11-2013، 17:26
(آخرین ویرایش در این ارسال: 20-11-2013، 17:26، توسط Dɪʀᴇᴄᴛɪᴏɴᴇʀ~Gɪʀʟ.)
كجایـ دنیا امـ...؟؟؟
كجایـ دنیا ایستادهـ امـ؛ كهـ دیگر نهـ آفتابـ گرممـ میكند و نهـ مهتابـ سرد... كجایـ دنیا نشستهـ امـ؛ كهـ دیگر دیوانـ شاملو همـ آراممـ نمیكند نمیدانمـ كجا هستمـ هر كجاىـ دنیا هستمـ گویىـ یکـ نفـر... دار و ندارمـ را با خود بهـ یغما بردهـ استـ! دیگر کمتر اشـــکـــ میـ ریزمـ ... دارمـ بُزرگـــ میــشومـ یا سنـــــگــ ...؟! نمیـ دانمـ ..!
20-11-2013، 18:02
سلامتی پسری که با خونه قهر کرد زد بیرون
رفت خونه رفیقش شیش ماه موند بعد شیش ماه سر کوچه به یه دختر متلک انداخت بعد رفقاش گفتن این خواهر همون پسری هس که تو رو شیش ماه تو خونش راه داد. پسره میره پیش رفیقش میگه شرمنده من به خواهرت متلک انداختم نمیدونستم خواهرته . رفیقشم که درحال خوردن بود میگه بشین و بزن به سلامتی رفیقی که شیش ماه تو خونم بود ولی نفهمید خواهرم چه شکلیه…!
| ||||||||||||||||||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|