ارسالها: 77
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2014
سپاس ها 58
سپاس شده 92 بار در 71 ارسال
حالت من: هیچ کدام
تقلب کردم معلون فهمید واز اون وقت با من چپ افتاده
اخر هفته هم بی حوصله گی تقصیر جمعه
عصر است وبس!
همیشه در انتطار به پایان رسیدن روز هایی
هستیم که بهترین روز های زندگیمان را تشکیل
میدهند:
مدرسه....
دانشگاه....
کار......
حتی در سفر همواره به مقصد می اندیشیم بدون
لذت از سفر!
غافل از این که زندگی همان لحظاتی بودکه
می خواستیم بگذرند
ایا مشکل ما در فهم زندگیست؟؟؟
خیر
ما
((لذت بردن را یاد نگرفتیم ))
به دنبال خوشبختی در بیرون از ذهنمان می گردیم
بیایید به هم بیاموزییم از لحطاتمون لذت ببریم..
ارسالها: 2,249
موضوعها: 192
تاریخ عضویت: Jul 2013
سپاس ها 9566
سپاس شده 5484 بار در 2602 ارسال
حالت من: هیچ کدام
تو کلاس یه دیسکو راه انداخته بودیم چند نفر رو هم انداختیم جلو میرقصیدیم خلاصه همین جوری قر میدادیم که معلم پروشیمون امد هیچی دیگه مخ این معلم رو زدیم انداختیمش که جلو برقصه همون لحظه مدیر مدرسه امد
دیگه خودتون فکر کنید....
ارسالها: 4,464
موضوعها: 784
تاریخ عضویت: Aug 2013
سپاس ها 54441
سپاس شده 53048 بار در 18251 ارسال
حالت من: هیچ کدام
هیم/: ..
سر کلاس دینی بودیم ..
بعد ما داشتیم با بچه ها میخندیدم ..
معلممون میخواست امتحان بگیره بچه ها منو فرستادن گفتن سرشو گرم کن ..
بلند شدم گفتم ببخشید مامان ..|:
بعد منو انداخت بیرون گُف مگه من مسخره ی توام-_-
ارسالها: 16
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2014
سپاس ها 37
سپاس شده 19 بار در 16 ارسال
حالت من: هیچ کدام
این چن وقت پیش اتفاق افتاد
من همیشه واسه بچه هایه کلاس میخوندم(به زبان های مختلف)اخرین روزی بود که به مدرسه میرفتیم
بچه هام به من گفتن یه اهنگ برای خداحافظی بخونم منم چشامو بستم و حس گرفتموخوندم
تابستون پیش از این که ریشه پابندت کنه معلم گندولتو بردار و تمرین سفر کن با خودت
اقا چشامو باز کردم دیدم خانوم همینجوری داره نگام میکنه ولی با جنبه بود و فقط خندیدو گفت باریک الله