23-06-2012، 19:07
چقدر خوبه بعضي از آدما بدونن كه اگه چيزي به روشون نمياري
" از سادگي نيست "
شايد ديگه اونقدر واست مهم نيستن كه روشون حساس باشي...
" از سادگي نيست "
شايد ديگه اونقدر واست مهم نيستن كه روشون حساس باشي...
|
♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ |
|||||||||||||||||||||||||||||
23-06-2012، 19:07
چقدر خوبه بعضي از آدما بدونن كه اگه چيزي به روشون نمياري
" از سادگي نيست " شايد ديگه اونقدر واست مهم نيستن كه روشون حساس باشي...
23-06-2012، 19:08
در میان گونه گونه مرگ ها
تلخ تر مرگی ست، مرگ برگ ها زان که در هنگامه ی اوج و هبوط تلخی مرگ ست با شرم سقوط وز دگر سو٬ خوش ترین مرگ جهان٬ -زانچه بینی٬ آشکارا و نهان- رو به بالا و ز پستی ها رها خوش ترین مرگی ست، مرگ شعله ها ...
23-06-2012، 19:10
سـرد اسـت و مـن تـنهايـم “
چـه جمـلـه اي ! پــــُر از کـليـشه … پـــُـر از تـهـوع … جـاي ِ گـرمي نـشستـه اي و مي خـوانـي : ” ســرد اسـت “… يـخ نمـي کنـي … حـس نـمي کنـي … کـه مـن بـراي ِ نـوشتـن ِ هميـن دو کلمـه چـه سرمايـي را گـذرانـدم
23-06-2012، 19:18
هر لحظه بهانه تو را میگیرم
هر ثانیه با نبودنت درگیرم حتی تو اگر به خاطرم تب نکنی من یکطرفه برای تو میمیرم…[size=xx-large][font=Times New Roman]
23-06-2012، 20:12
دلتنگ با تو بودنم اما نمی شود
بغض نشسته توی دلم وا نمی شود چشمت هزار جمله به من گفت نابه ناب چشمت هزار جمله که معنا نمی شود این هم قلم,دو بال برای خودت بکش یا می شود که پر بکشی یا نمی شود هی فکر می کنم که غزل دست و پا کنم دستم به احترام قلم پا نمی شود من در کلاس هستم,بابا نه,اب نه وقت مرور اب و بابا نمی شود اقا اجازه ,من بلدم بخشتان کنم خورشید نه,ستاره نه,اینها نمی شود اقا اجازه ,روی لبم بود,غیب شد مهتاب نه,نسیم نه,ای وای! نمی شود من گریه ام گرفت,به من صفر می دهید؟ فردا جواب می دهم! ایا نمی شود؟؟ فردا ولی به میمنت چشمهای تو, مهمانی ست,نوبت املا نمی شود فردا دوباره نام تو را بخش می کنم فردا دوباره بغض دلم را وا می کنم....
23-06-2012، 22:35
به خيالت که مراخواب زدي و نميداني من از تب سرد توعاشق گشتم به دلت نه به حضورت که ندارم سوگند با وجود زخم هاي زده ات دلم را باورش کن دوستت دارد MF
تنهايی ام را کســی شريک نيست ؛ مطمــــئن باش دستِ احتــــياج به سمت ِ تــــو که هيـــچ به سمـت ِ خودم هم دراز نخواهــم کرد ...! شايـــد کــه تنهايی هايم از تنهايــی دق کنــــد ........!
دردم این نیست که اوعاشق نیست .....
دردم این نیست که معشوق من ازاین عشق تهی است.... دردم این است که بادیدن این سردیها من چرا دل بستم!!!
از استاد ديني پرسيدند عشق چيست؟ گفت:حرام است.
از استاد هندسه پرسيدند عشق چيست؟ گفت:نقطه اي که حول نقطه ي قلب جوان ميگردد. از استاد تاريخ پرسيدن عشق چيست؟ گفت:سقوط سلسله ي قلب جوان. از استاد زبان پرسيدند عشق چيست؟ گفت:همپاي love است. از استاد ادبيات پرسيدند عشق چيست؟ گفت : محبت الهيات است. از استاد علوم پرسيدند عشق چيست؟ گفت : عشق تنها عنصري هست که بدون اکسيژن ميسوزد. از استاد رياضي پرسيدند عشق چيست؟ گفت : عشق تنها عددي هست که هرگز تنها نيست. از استاد فيزيک پرسيدند عشق چيست؟ گفت :عشق تنها آدم رباتي هست که قلب را به سوي خود مي کشد. از استاد انشا پرسيدند عشق چيست؟ گفت :عشق تنها موضوعي است که مي توان توصيفش کرد. از استاد قرآن پرسيدند عشق چيست؟ گفت :عشق تنها آيه اي است که در هيچ سوره اي وجود ندارد. از استاد ورزش پرسيدند عشق چيست؟ گفت :عشق تنها توپي هست که هرگز اوت نمي شود. از استاد زبان فارسي پرسيدند عشق چيست؟ گفت :عشق تنها کلمه اي هست که ماضي و مضارع ندارد. از استاد زيست پرسيدند عشق چيست؟ گفت :عشق تنها ميکروبي هست که از راه چشم وارد ميشود. از استاد شيمي پرسيدند عشق چيست؟ گفت :عشق تنها اسيدي هست که درون قلب اثر ميگذارد. از خود عشق پرسيدم عشق چيست؟ گفت فقط يک نگاه...
25-06-2012، 12:09
(آخرین ویرایش در این ارسال: 25-06-2012، 12:09، توسط فرشته ي كوچولو.)
چه زیباست بخاطر تو زیستن
وبرای تو ماندن و به پای تو مردن و به عشق تو سوختن و چه تلخ وغم انگیز است دور از تو بودن برای تو گریستن و به عشق و دنیای تو نرسیدن ای کاش می دانستی بدون تو مرگ گواراترین زندگی است بدون تو و به دور از دستهای مهربانت زندگی چه تلخ و ناشکیباست ای کاش می دانستی مرز خواستن کجاست و ای کاش می دیدی قلبی را که فقط برای تو می تپد یا تو زیباتر شدی ! .... یا چشام بارونیه ! .. این قفس بازه ولی.... قلب ِ من زندونیه.. ـ من پشیمون میکنم جاده رو از رفتنت ! تو نباشی می پره عطرتم از پیرهنت... ــ میخـوام آروم شم!! تـــــو نمی ذاری! هر دو بی رحمن : عشق و بیزاری! همه دنیامو زیرو رو کردم تو رو شاید دیر آرزو کردم ! ــ ـ قدمای آخرو آهسته تر بردار ! واسه من کابوسه فکر ِ آخرین دیدار ! بغض ِ این آهنگ مارو تا کجاها بُرد! شایدم تقدیرمو امشب به رحم آوُرد ! ـ به تلافی ِ اونهمه تلخیم ! گله هاتم طعم ِ عسل شد! غم معصومانه ی چشمات.. به تبسم ِ تازه بدل شد! میشه با من هزار و یکسال.. به بهانه ی قصه بمونی!؟ همه مرثیه های سکوتم .. به بهار ِتو باغ غزل شد...... نفس کشیدن ، دل سپردن ، مثل دریا ..... ماه من!! از تو خوندن .. با تو موندن.. مقصد من.. راه من همینه رویام.. آرزوهام.. سرگذشت آه من نرفته برگرد که با تو شاید.. خدا گذشت از گناهِ من! . تو مثل بارون .. غمو آسون .. می بری از یاد من با تو خوبن.. بی غروبن... خاطرات ِ شاد من زارو خسته.. دلـشکسته .. بینوا فرهاد من! مرغ ِآمـیـن! .. کی به شیرین .. می رسه فریاد من | |||||||||||||||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|
موضوعات مرتبط با این موضوع... | |||||
♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ (نسخه ی 3) | |||||
♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ (نسخه ی 2) |