♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ (نسخه ی 2)

[Armina]

آشنا‌ها می‌آیند
با تو آشنا می‌‌شوند
دستت را به دوستی می‌‌فشارند
با تو آشناتر میشوند
خودمانی تر
آشنا‌ها با دوستان تو آشنا میشوند...
با نزدیک‌ترین دوستانِ تو آشناتر می‌‌شوند
خودمانی تر
نزدیک‌ترین دوستت را به آغوش می فشارند
آشناها غریبه میشوند
دستِ تو را برایِ بار آخر می فشارند
با نزدیکترین دوستِ تو
برای همیشه می‌‌روند

[pink devil]

چـقـدر سَخـت اسـت ...

تـنـهـآ دلـخـوشے زنـدگـیـت ،

بـرآے تـو خـیـآلے بـآشـَد

و بـرآے دیـگـرے ...

بـآزیـچـہ اے ڪـہ

قـدر و قـیمـتش رآ نـمے دآنـد ...

[♥ هومن♥]

همیشه سعی کن با کسی دوست شوی که دلش بزرگ باشد.چون خودت را برای ورود به قلبش کوچک نکنی.

[i think just about you]

اشک من جاری شد...
جای تو خالی بود
جـــــــــای تـــــــــو ...
عکس تو درطاقچه ی کوچک قلبم خندید
شعر دلتنگی من سخت گریست

[Armina]

گاهی پروانه ها هم اشتباهی عاشق می شوند...
به جای شمع
گرد چراغ های بی احساس خیابان می میرند!!!
این و به همه بگو...
پس آهای اونی که خودت میدونی بدون منم اشتباهی عاشقت شدم...

[pink devil]

امـــان از این بوے پاییـــــــز و آسمــــانــــ ابرے



کهــ آدمــ نهـــ خودش میـــدانــב בرـבش چیســت

و نهــ هیچ‌کسـ دیگرے

فقطـــ میدانــے کهـــ هــر چهــ هــوا سرבتـــر میشــوב

בلتــ آغوشـــ گرمتریـــــ میــــ خواهـــב ...!!!

[i think just about you]

نامم را پاک کردی ، یادم را چه می کنی؟!
یادم را پاک کنی ، عشقم را چه می کنی؟!...
اصلا همه را پاک کن ...
هر آنچه از من داری...
از من که چیزی کم نمی شود...
فقط بگو با وجدانت چه می کنی؟!
شاید...؟!
نکند آن را هم پاک کرده ای ؟!!!
نـــــــــــــــــــــــــه!! شدنی نیست...
نمی توانی آنچه رانداشتی پاک کنی!

[Armina]

حواسم را به تـــــــو.....حوصله ام را به سیــــگار می سپارم...
دود می شــــوم...آنقدر غلیظ که سرفه ات می گیرد....
حواسم هست که سرفه ات می گیرد.......
حواست هست که دود می شوم؟!

[♥ هومن♥]

فرشتگان روزی از خدا پرسیدند : بار خدایا تو كه بشر را اینقدر دوست داری غم را دیگر چرا آفریدی؟ خداوند گفت : غم را بخاطر خودم آفریدم چون این مخلوق من كه خوب می شناسمش تا غمگین نباشد به یاد خالق نمی افتد

[giti20]

زندگی چون گل سرخی است
پرازخاروپراز برگ وپرازعطر لطیف
یادمان باشد اگرگل چیدیم
خاروعطروگلبرگ هرسه همسایه دیوار به دیوار همند
زندگی چشمه ابی است ومارهگزریم
بنشین برلب اب عطش تشنگیات رابنشان
صفایی بده سیمایت را واگر فرصت بود
کفش هارا بکن واب بزن پایت را
غیراز این چیزی نیست
زندگی ایینه ای شفاف است
تواگر زشت یا زیبایی تواگر شاد یا غمگینی تودرایینه همان میبینی
شادیت رادریاب چون گل عشق بتاب
تادرایینه ی هستی گل هستی باشی